دکتر بروجردی، الگوی «شرم» و «شفقت»

در عین دانش و تجربه، اما ساده و بی‌تکلف بود‌. وقتی برای پرسش یا مسئله‌ای علمی پاسخ نداشت، آسمان و ریسمان را به هم نمی‌بافت. صادقانه می گفت: «بلد نیستم»، از فلانی بپرسید و یا در فلان کتاب بخوانید. هیچ گاه در دانش و معرفت، دچار توهم نبود، و این خصیصه، البته با ارزش است؛ زیرا اوج آگاهی آنجاست که «بدانیم که نمی‌دانیم».

 

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| به مناسبت برگزاری مراسم تقدیر از تلاش‌های علمی و اجرایی دکتر مهدخت بروجردی در نهمین کنفرانس روابط‌عمومی و صنعت، دکتر سیدمحمد مهدی‌زاده، دانشیار دانشکده‌ی علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی به بیان برخی از خصوصیات اخلاقی و حرفه‌ای ایشان پرداخته‌اند.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است؛
خانم دکتر بروجردی را از دوران دانشجویی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی می‌شناسم، دورانی که هر دو دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات بودیم. بعدها تقدیر این شد که هر دو در کسوت معلمی در این دانشگاه، همکار شویم. در تمام این سال‌ها، نه فقط دانشجویان، بلکه من و همکارانم نیز از ایشان بسیار آموختیم.


دکتر بروجردی واجد ویژگی‌ها و صفات نیکوی بسیار است، اما از آن میان، دو ویژگی برای من فربه‌تر است: «شرم» و «شفقت». ایشان انسانی با شرم و حیا و واجد شفقت و مهرورزی است. هیچگاه از او پرده‌دری و بی‌شرمی و سخن درشت ندیدم و نشنیدم. در شفقت و مهرورزی نیز زبانزد عام و خاص است. برای دانشجویانش نه فقط یک معلم، بلکه مادر و خواهر دلسوز و مهربان و سنگ صبور بود.


در روزگار پرده‌دری و بی‌شرمی، به‌خصوص در فضای مجازی و رسانه‌ای و قساوت و بی‌رحمی در زندگی مادی خودخواهانه فردی، شرم و شفقت دو سرمایه گرانبهاست.


انسان با شرم و حیا، انسان با تقواست؛ چرا که تقوای الهی داشتن، یعنی شرم از خداوند داشتن. من در تمام این سال‌ها، دکتر بروجردی را در صراط مستقیم دینی و پایبندی به حلال و حرام الهی دیدم. صداقت و سادگی، پاکدستی و حیا و نجابت به همراه دانش و فروتنی، سرمایه او در کسب مسئولیت‌ها و موقعیت‌های علمی و اجتماعی بود.


او سال‌ها به کشور و مردمش خدمت کرد؛ به عنوان مدیر روابط‌عمومی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، معاون پژوهشی دانشگاه جامع علمی-کاربردی و بالاتر از همه، معلم دانشگاه. همگان از دست و زبان او در امان بودند و خاطره‌ای نیک از او به یاد دارند. قطعا یکی از پایه‌های دانش و آموزش ارتباطات و روابط‌عمومی در کشور، خانم دکتر بروجردی است. او علاوه بر سال‌ها تدریس در دانشگاه و دیگر مراکز آموزشی و پژوهشی و ریاست روابط‌عمومی بزرگترین نهاد علمی کشور، آثار با ارزشی را تالیف و ترجمه نمود که مورد استفاده دانشجویان و دانش‌پژوهان است. در کلاس‌هایش به دانشجویان، نه فقط دانش ارتباطات و روابط‌عمومی، بلکه محبت و مهرورزی را آموخت. صادقانه به دانشجویانش عشق می‌ورزید و با صبر و حوصله مثال‌زدنی، پای درد دل آنها می‌نشست و سنگ صبورشان بود. دانشجویان، او را نه فقط معلم، بلکه مادری دلسوز و مهربان می‌دانستند. وقتی راهنمایی پایان‌نامه یا رساله‌ای را می پذیرفت، با دقت و دلسوزی، دانشجویان را کمک و راهنمایی می کرد. برای او، دانشجو ، یک «اُبژه» یا «شئ» نبود، بلکه انسانی واجد شعور، آگاهی و احساس بود که باید در محیط علمی و دانشگاهی رشد و شکوفایی می‌یافت؛ و نه تنها بر سرمایه علمی، بلکه بر سرمایه عاطفی و اخلاقی او نیز افزوده می‌شد.


در عین دانش و تجربه، اما ساده و بی‌تکلف بود‌. وقتی برای پرسش یا مسئله‌ای علمی پاسخ نداشت، آسمان و ریسمان را به هم نمی‌بافت. صادقانه می گفت: «بلد نیستم»، از فلانی بپرسید و یا در فلان کتاب بخوانید. هیچ گاه در دانش و معرفت، دچار توهم نبود، و این خصیصه، البته با ارزش است؛ زیرا اوج آگاهی آنجاست که «بدانیم که نمی‌دانیم».


دکتر بروجردی نه فقط معلم و همکاری صمیمی و دلسوز، بلکه مادری موفق و مهربان برای فرزندانش و یار و همراه وفادار برای همسرش آقای دکتر فرقانی است. فرزندانی تربیت کرد که در ادب و معرفت نمونه‌اند. اغراق نیست اگر بگوییم دکتر فرقانی، پیشرفت‌ها و موفقیت‌هایش در حرفه شریف روزنامه‌نگاری، معلمی دانشگاه و دیگر مسئولیت‌ها را علاوه بر دانش و پشتکار و اخلاق نیکویش، مدیون همراهی و همدلی دکتر بروجردی بود.