در پی وقوع زلزله کشور ترکیه و سوری؛ ثانیه‌های گرانقیمت زندگی

سونیا فرهادی کارشناس ارشد روزنامه‌نگاری – هر روز و هر لحظه تصاویری توام با غم، اندوه، مسرت و معجزه را می‌بینی و با خودت می‌گویی هنوز هم زندگی ادامه دارد؟ هنوز هم در این زمستان واژه‌ها به مرز یخبندان نرسیده و هنوز هم زمستان می‌تواند بهاری شود. جواب یک کلمه است: آری.

 شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| شاید هرگز با تمام مشغله‌های دنیای امروز به این موضوع فکر نکرده باشی که ممکن است روزی در همین حوالی نزدیک، ثانیه‌ها برایت حکم گران‌قیمت‌ترین موجودی دنیا تلقی شو، و همه چیز در قاب آخرین ها برایت تا ابد و یک روز ثبت شود.
 
 آخرین شام، آخرین آغوش، آخرین همدردی، آخرین تداعی‌ها، آخرین خواب …. و چقدر این واژه آخرین حزن انگیز ، خاکستری و اسفناک است. زلزله هم کم از این توصیف ها ندارد با این اوصاف که می‌توان بار وحشتناک بودن آن را تا هزاران بار به آن افزود.
 
 انسانیت تنها واژه‌ای است که می تواند تمام قومیت ها و ملت ها را باهم پیوند بزند، پیوندی عمیق و ریشه دار تا بگوییم هنوز هم این واژه جایگاه خاص خودش را دارد.
 
 در وانفسای زلزله مهیب ترکیه و سوریه جهان فارغ از تمام نگاه‌های سیاسی گونه‌اش ثابت کرد که می توان بی رحمی ها و نگاه های تبعیض‌آمیز نژادی را بلعید و با انسانیت عجین شد.
 
 در کنار تمام مسائل حاشیه ای به نظرم تندیس بهترین واژه به اطلاع‌رسانی و انسانیت تعلق می‌گیرد کسانی که همیشه اطلاع‌رسانی را به حاشیه کشانده بودند به این باور دست یافتند که در این عصر ، تنها با اطلاع‌رسانی می توان زندگی را پیش برد چه بسا مصدومانی که نجات یافتند و جاماندگانی که بازگشتند به بطن زندگی.
 
 همیشه شروع دوباره زندگی و از صفر آغاز کردن سخت است اما وقتی در زمستانی قرار می‌گیری که می‌تواند غنچه ای شکفته شود و جوانه ای جوانه بزند و معجزه ای به وقوع بپیوندد پس،  از صفر آغاز کردن برایت طعم خوش زندگی را خواهد داد،  عطری ماندگار برای پابرجا ماندن و ادامه دادن.
 
 زلزله ترکیه و سوریه به ما آموخت که کودکان همچنان مظلوم‌ترین ها هستند، پدران و مادران همچنان زیباترین واژگان، انسانیت هم زیبنده ترین کلام است.
 
 گاهی مشقت را مشق می‌کنی تا ایستادگی را بیاموزی امروز و در این روزهای پرتلاطم دریافتی که ایستادگی می‌تواند همراه با معجزه‌هایی باشد از جنس عبرت. آری وقوع چنین بحران‌هایی می‌تواند برای هر کشوری دردناک باشد اما اگر تو فقط از آن بگذری و بی‌تفاوت باشی شک نکن که زلزله‌ای در ذهنت رخ خواهد داد که تو را تا آخر عمر شرمنده می‌کند و اسم آن زلزله وجدان است پس باید کمک کرد و همدردی تا بخشی از آلام این مردم تسکین یابد.
 
 هر روز و هر لحظه تصاویری توام با غم، اندوه، مسرت و معجزه را می‌بینی و با خودت می‌گویی هنوز هم زندگی ادامه دارد؟ هنوز هم در این زمستان واژه‌ها به مرز یخبندان نرسیده و هنوز هم زمستان می‌تواند بهاری شود. جواب یک کلمه است: آری.