شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– در این یادداشت برخی آسیب های روابط عمومی دولتی مورد بررسی قرار می گیرد:
1. استفاده از دانش آموختگان رشته های غیر مرتبط در روابط عمومی: روابط عمومی مبتنی بر فرآیند است. این فرآیند از تحقیق شروع می شود و با برنامه ریزی و اجرا و ارزیابی به پایان می رسد. آنها تکنیک های روابط عمومی را در دانشگاه خوانده اند و با فنون و نظریات این علم آشنایی دارند. آنها خط و مرزهای اخلاقی روابط عمومی را به خوبی می شناسند. بنابراین وقتی وارد روابط عمومی می شوند می دانند باید چگونه با رسانه ها ارتباط برقرار کنند. اما وقتی یک نفر فارغ التحصیل رشته مهندسی یا در بهترین حالت رشته های ادبیات و معارف اسلامی در مسئولیت روابط عمومی قرار می گیرد، هیچ شناختی نسبت به جامعه ندارد. او مخاطب را نمی شناسد و نمی داند که چطور باید پاسخ دهد. بنابراین بر اساس ذهنیات خود از آنچه غالب روابط عمومی ها انجام می دهند عمل می کند. غالب روابط عمومی ها پارچه می نویسند، نگهبانی و حراست می کنند، همیشه دور و بر مدیر می پلکند و …
2. خیلی خوب به خاطر می آورم که وقتی در نخستین کلاس دانشگاه در رشته روابط عمومی وارد شدم، یکی از دوستان از دیگری پرسید: روابط عمومی چیه؟ من همینجوری این رشته را انتخاب کردم و در جواب شنید: والا فکر کنم باید ریش بگذاری و بری کنار مدیر کارهای تبلیغاتی اش را انجام بدهی. نتیجه افرادی که با حداقل شناخت نسبت به یک رشته وارد دانشگاه می شوند، این می شود که پس از اتمام تحصیلاتم متوجه شدم که غیر از کسانی که رشته ارتباطات را در مقاطع بالاتر ادامه دادند و استاد دانشگاه شدند، سایرین حتی در مطبوعات هم جذب نشدند و غالبا به عنوان منشی، مدیر دفتر و … مشغول به کار شدند. چند وقت بعد یکی از همکاران در روابط عمومی به یک کارشناس روابط عمومی نیاز داشت و از من درخواست کرد که چون دانشجویان خوب روابط عمومی را می شناسید، از آنها برای مصاحبه دعوت کنید. من با حدود 10 نفر تماس گرفتم و هیچ کس اعلام آمادگی نکرد. حرف آنها نیز این بود که ما اصلا نمی دانیم باید در روابط عمومی چه کار کنیم؟!!!
3. یکی دیگر از کارگزاران روابط عمومی پس از اینکه توانسته بود با استفاده از پارتی در یکی از روابط عمومی ها مشغول به کار شود می گفت: مدتها بود که دانشگاه را تمام کرده بودم و با اینکه با معدل بالا فارغ التحصیل شده بودم اما هیچ کجا استخدام نمی شدم. بالاخره توانستم یکی از اقوام را پیدا کنم و استخدام شدم. او ادامه داد: واحد روابط عمومی ما 8 نفر کارمند دارد که تنها من روابط عمومی خوانده ام. از فیزیک اتمی تا دامداری صنعتی در واحد روابط عمومی ما مشغول به کار هستند. در واقع این مساله برای تمام رشته هایی که در واحد ستادی فعالیت می کنند وجود دارد. واحدهای ستادی معمولا بر عملکرد روزانه سازمان تاثیر قابل مشاهده ندارند. بنابراین افرادی که در این واحدها استخدام می شوند، سفارش شده و بدون در نظر گرفتن توانمندی ها به کار گرفته می شوند.
4. بزرگترین مشکل روابط عمومی ارزیابی آن است. فعالیت های روابط عمومی به دقت قابل ارزیابی نیستند و همین مساله سبب می شوند هیچ گاه نتوان در مورد فعالیت یک روابط عمومی رای قطعی صادر کرد. نمی توان گفت که این روابط عمومی زیاد کار کرده و یا کم کار کرده است. بنابراین افراد به مرور انگیزه های خود را برای فعالیت انجام می دهند. این مساله به ویژه در مورد کارگزاران با تحصیلات غیر مرتبط صدق می کند. از آنجا که آنها دانش کافی را در مورد حوزه روابط عمومی ندارند، نمی توانند با شجاعت عمل کنند. بنابراین ترجیح می دهند که دست به اقدام نزنند. در چنین روابط عمومی هایی سکوت رسانه ای بر هر چیز دیگری رجحان دارد. آنها ارزش و اهمیت افکار عمومی را نمی دانند و بنابراین نمی توانند واحد روابط عمومی را به پیش برند.
از همه اینها گذشته به نظر می رسد این نقاط ضعف می تواند توسط نهادهای بخش خصوصی برطرف شود که آن هم به دلیل فاصله ای که میان موسسات بخش خصوصی روابط عمومی و دانشگاه ها و انجمن های تخصصی وجود دارد، کارایی لازم را ندارند. بنابراین روابط عمومی در ایران همچنان در مسیر تسبیح گردانی به پیش می رود.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
نظر بدهید