درس هایی که از تبلیغات دیجیتال آموختیم

هزینه‌های تبلیغات دیجیتال بسیار پراکنده هستند: واحدهای کسب‌وکار سازمان‌های مختلف بسته به نوع کسب‌وکار یا نوع مشتری، استراتژی‌های دیجیتال منحصربه‌فردی را با بودجه‌های مستقل دنبال می‌کنند.

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199
 

 

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) تبلیغات در عمل گاهی مقدس و مشروع تلقی می شود این در حالی است که کاربرد آموزشی و ترویج مطالب اخلاقی، مذهبی و علمی داشته باشد و در جایی راهنما و اطلاع رسان محسوب می شود این در موقعی است که نقش بازگو کننده عقاید گروه، جمعیت و حزب و تشکیلاتی را ایفا کند و یا توضیح دهنده پیشرفت ها و کارکردها و اطلاعات واقعی رویدادها و مشخصات صحیح اشیا و کالاهایی باشد. گاه واژه تبلیغات در اذهان عمومی با سوء ظن همراه است این در مواردی است که مخاطبین پیام را مشکوک، ناقص، دروغ، مغرضانه می پندارند و در مقابل آن واکنش منفی نشان می دهند.


با توجه به تعریف ارایه شده اولین چیزی که در تبلیغات توجه فرد را جلب می کند نحوه برقرار کردن ارتباط از نوع قدرتمند و منطقی با مخاطب خاص است. منطق ارتباط پایه اول و رکن اساسی تبلیغات موثر را تشکیل می دهد و همانطور که می دانیم ارتباطات صحیح به طور مستقیم افکار عمومی مخاطبان را درگیر می کند و آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.


در اینجا با دو مقوله ارتباطات صحیح و سنجش افکار عمومی مواجه هستیم:
نکته اول اینکه مطمئنا داشتن درک درست از ارتباطات و آشنایی با افکار عمومی مخاطبان از عهده یک روابط عمومی چی که با علم ارتباطات آشنایی کامل دارد و تمامی مراحل فنون روابط عمومی و ارتباطات را طی کرده است برمی آید تا بتواند تبلیغی با نفوذ برای مخاطبان خاص خود طراحی کند.


نکته دوم اینکه آشنایی با این دو مقوله منجر به انتقال پیام اصلی تبلیغ به مخاطبان به صورت صریح و رسا می شود.


اما همه اینها نیز باعث نمی شود که بتوانیم بگوییم که روابط عمومی می تواند کار تبلیغات را انجام دهد. چراکه شاید مدیر عامل شرکت از نظر منطقی بتواند کار مستخدم را انجام دهد، اما اینکه او قدرت بدنی کافی را برای جابجا کردن میز و صندلی های سازمان را داشته باشد، باعث نمی شود که بخواهیم که او این کار را انجام دهد.


بنابراین اینکه بگوییم «پس بهتر است تبلیغات بر عهده روابط عمومی ها قرار گیرد، چرا که امروزه روابط عمومی ها ابزار مهم جهانی اند و آنها خوب می دانند که تبلیغات شرکت ها و ارگان ها باید به گونه ای طراحی شود» اساسا نوعی ساده اندیشی است. روابط عمومی اگرچه شاید بتواند وجهه مطلوب ایجاد کند و اطلاعات صحیح را در اختیار مخاطبان قرار دهد، اما این ها وظایف تبلیغات نیستند. روابط عمومی نگاهی متفاوت از تبلیغات به همه مسائل دارد و اینکه فکر کنیم که تبلیغات می تواند توسط روابط عمومی انجام شود تنها به یک آنارشی در واحد روابط عمومی دامن می زند.


در روابط عمومی برای تهیه خط مشی می توان سه مرحله را در نظر گرفت:
1. تهیه پیام
2. ارزیابی و انتخاب پیام
3. اجرای پیام


و شاید این مراحل را بتوان برای تبلیغات نیز در نظر گرفت، اما باز هم این دلیلی بر اینکه کار روابط عمومی بتواند توسط تبلیغات انجام شود نیست.


بنابراین تبلیغات متکی بر روابط عمومی به هیچ وجه موفق تر و تاثیرگذارتر بر روی مخاطبان نیست، و مهمترین دلیل آن این است که تبلیغات معتبر نیست. مردم به تبلیغات اعتماد نمی کنند و اینکه این دو مقوله توسط یک بخش اجرا شود فقط به از بین رفتن اعتبار روابط عمومی می انجامد. چرا که یک کارشناس روابط عمومی برای تبلیغات آموزش ندیده است و با نگاه روابط عمومی ای که دارد به تبلیغات صدمه می زند. پس ارگان ها و دستگاه ها بهتر است در آگهی های تبلیغاتی خود اعم از تبلیغات (بازرگانی، تجاری، سیاسی و….) از نظرات متخصصان تبلیغات بهره مند شوند و فکر نکنند که اگر کسی روابط عمومی خوانده است می تواند در مسائل تبلیغاتی صاحب نظر باشد. تبلیغات بیشتر به مسائل زیبایی شناسانه نظر دارد و روابط عمومی معطوف به رسانه های خبری است. که این دو از این نظر با هم کمتر قرابت پیدا می کنند. با امید اینکه درک کنیم، روابط عمومی باید کار روابط عمومی انجام دهد و تبلیغات کار تبلیغات…


تبلیغات دیجیتال

با رونق روزافزون تبلیغات دیجیتال، شرکت‌ها باید به دنبال انطباق بیشتر مدل‌های بازاریابی سنتی و قابلیت‌های سرمایه‌گذاری موثر باشند.
سرمایه‌گذاری در بخش تبلیغات دیجیتال، شرکت‌ها را آماده ورود به بازارهای بزرگ‌تر می‌کند؛ درحالی‌که رسانه‌های قدیمی نظیر تلویزیون، بخش قابل توجهی از سرمایه‌گذاری تبلیغاتی را به خود اختصاص می‌دهند، پیش‌بینی‌ها حاکی از این است که تبلیغات دیجیتال از ۳۲ میلیارد دلار در سال 2011 میلادی به ۶۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۱۷ خواهد رسید. این در حالی است که هزینه تبلیغات به واسطه تلفن همراه، ۴۵ درصد این میزان را به خود اختصاص خواهد داد.


با وجود افزایش هزینه‌های تبلیغات دیجیتال، زیرساخت‌های مورد نیاز تبلیغات موثر و کاربردی (نظیر معماری IT، فرآیندهای اتوماتیک، ظرفیت‌های کسب‌وکار دیجیتال) توسعه قابل‌توجهی نداشته است. تجارب نشان می‌دهند بسیاری از شرکت‌ها ۲۰ الی ۳۰ درصد بازده سرمایه‌گذاری خود را صرف تبلیغات دیجیتال می‌کنند؛ اما دلایل این عدم کارآیی‌ها متفاوت هستند:


هزینه‌های تبلیغات دیجیتال بسیار پراکنده هستند: واحدهای کسب‌وکار سازمان‌های مختلف بسته به نوع کسب‌وکار یا نوع مشتری، استراتژی‌های دیجیتال منحصربه‌فردی را با بودجه‌های مستقل دنبال می‌کنند. این امر در نهایت به نتایج گوناگونی ختم می‌شود. چنین پراکندگی‌هایی ارزیابی تاثیرات را با دشواری‌هایی همراه می‌کند. علاوه‌بر این عدم همکاری و هماهنگی میان گروه‌های آنلاین و آفلاین بازاریابی در داخل و خارج سازمان، مدیران را از شناسایی کارآترین رویکردها و برنامه‌های تاثیرگذار بر تصمیمات و رفتار مشتری بازمی‌دارد. ارزیابی عملکرد ماهیت جامعی ندارد: بررسی کلی عملکرد فاکتورهایی نظیر واژگان کلیدی تبلیغات و نحوه جای‌گیری پیام در تبلیغ طراحی شده به جای بررسی جداگانه، فقط تصویری بزرگ از موقعیت را در اختیار مدیران قرار می‌دهد. این امر مانعی بزرگ بر سر راه شناسایی موثرترین محرک‌های تبلیغاتی است.


فعالیت موسسات ناهماهنگ: موسساتی که خارج از سازمان فعالیت می‌کنند اغلب با هدف بهینه‌سازی امور در حوزه‌های مختلف تبلیغات دیجیتال به خدمت سازمان‌ها درمی‌آیند. این رویکرد به معنی نیاز به تلاش و صرف زمان بیشتر به‌منظور ایجاد هماهنگی میان درخواست‌های تخصیص بودجه برای مدیران ارشد است و درنهایت مانع از داشتن دیدگاهی واحد درخصوص نحوه اختصاص بودجه برای هزینه‌های بازاریابی دیجیتال می‌شود. در چنین شرایطی به‌نظر شما شرکت‌ها چگونه می‌توانند از ارزش‌های دیجیتال بهره‌برداری کنند؟ ما معتقد هستیم ۵ استراتژی زیر نقش قابل توجهی در بازده سریع‌تر و رشد پایدار ایفا می‌کنند:


1) آمار کلی را کنار بگذارید: تبلیغات دیجیتال در یک شرکت به‌طور معمول متشکل از ۲۰ هزار واژه کیلدی و ۱۰ هزار تبلیغ بصری در اندازه‌ها، شکل‌ها و انواع متفاوت است که هر یک کارآیی متفاوتی دارند. در چنین محیطی تجزیه و تحلیل عمیق ارزش قابل توجهی داشته و قادر است هر دو عملکرد مثبت یا منفی را شناسایی و گزارش کند. به عنوان مثال یکی از خرده فروش‌های پیشرو بر این باور بود که بازده سرمایه‌گذاری مناسبی از کلید واژه‌های سرمایه‌گذاری شده کسب نمی‌کند. ارزیابی‌های عمیق نشان داد بیش از نیمی از کلید‌واژه‌ها تاثیر مثبتی بر بازده سرمایه‌گذاری ندارند. این شرکت با بررسی عملکرد کلی به این نتیجه رسید که بسیاری از واژگان کلیدی به‌کار رفته در تبلیغات همچون پوششی بر عملکرد کلید واژه‌های ضعیف عمل می‌کنند؛ بنابراین در اولین اقدام سرمایه‌گذاری بر کلید واژه‌های ضعیف را متوقف کرد و تنها چند کلید واژه اصلی را به‌دلیل اهمیت استراتژیک آنها حفظ کرد.


2) تاثیرات ارزیابی‌ها در حوزه‌های عملیاتی سازمان: تیم‌های بازاریابی دیجیتال معمولا تمرکز شدیدی بر تعداد خرید و هزینه هر سفارش دارند و سهم بخش‌های عملیاتی سازمان را در بودجه دیجیتال نادیده می‌گیرند. ارزیابی شاخص‌هایی نظیر حاشیه سود یا ارزش طول عمر حاصل از تبلیغات دیجیتال بازاریابان را در درک ارزش و تاثیرات واقعی استراتژی‌های دیجیتال یاری می‌رساند.


3) محاسبه تاثیر کل: پیش‌تر شرکت‌ها از ارزیابی تاثیرات تبلیغات دیجیتال بر فروش آفلاین به‌دلیل نبود روش‌های موثر ناتوان بودند؛ اما امروزه رویکردهای متعددی سازمان‌ها را در برخورداری از بینشی روشن‌تر از تاثیرات کانال‌های دیجیتال بر تبلیغات آنالوگ و بالعکس یاری می‌رسانند. خرده فروشی موفق با استفاده از رویکردی اکتشافی اقدام به بررسی نحوه تاثیرگذاری تبلیغات دیجیتال بر روند سفارش در کانال‌های غیردیجیتال و بالعکس کرد. پس از مطالعه داده‌های حاصل از تجزیه و تحلیل‌های اولیه پیرامون میزان سفارش‌های دیجیتال، تیم پژوهش اقدام به بررسی میزان تاثیر تبلیغات آنلاین بر میزان تمایل به خرید آفلاین کرد. نتایج حاکی از این بود که تبلیغات دیجیتال به ازای هر سفارش آنلاین محرک 4/0 خرید آفلاین است. در واقع این ارقام نشان‌دهنده رشد و بهبود سطح بازده سرمایه‌گذاری در حوزه بازاریابی دیجیتال بود و مشوق خوبی برای بازاریابان برای سرمایه‌گذاری بیشتر در کانال‌های دیجیتال محسوب می‌شد.


4) توسعه سیستم نظارت بر بازاریابی دیجیتال: بسیاری از سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی فاقد سیستم‌های یکپارچه و هماهنگ به‌منظور نظارت و کنترل مولفه‌های تاثیرگذار تبلیغات دیجیتال هستند. مدیران اجرایی اغلب تحت تاثیر فشارهایی ملزم به پذیرش نقش موسسات خارج از سازمان در بررسی و تحلیل وضعیت استراتژی‌های دیجیتال در مقایسه با رقبا هستند. روشن است که بهترین ابزارهای این حوزه باید همپای نوآوری‌های نوظهور رشد کرده و مدل‌هایی یکپارچه فراهم آورند که درنهایت فرآیند مقایسه و تصمیم‌گیری را برای مدیران تسهیل کنند.


5) تغییر تمرکز از رسانه‌های پولی به رسانه‌های شخصی: سازمان‌ها اغلب در تکاپوی کسب بالاترین ارزش از رسانه‌های پولی هستند و امکان بهره‌مندی از طریق رسانه‌های شخصی را نادیده می‌گیرند. در صورت مدیریت مناسب این رویکرد قادر است نیاز به رسانه‌های پولی را به حداقل برساند و بیشترین بازده سرمایه‌گذاری را از آن شرکت کند. یک نهاد مالی جهانی متوجه شد به میزان ده درصد بیش از رقبای خود هزینه صرف جست‌وجوهای پولی آنلاین می‌کند. در واکنش به چنین شرایطی تیم دیجیتال این موسسه تصمیم گرفت بخشی از سرمایه‌گذاری دیجیتال را صرف پیاده‌سازی استراتژی جدید کند و بخش فنی سایت پذیرنده جست‌وجوها را خود بر عهده بگیرد و در نهایت ارزش بیشتری از مشارکت مذکور عاید سازمان کند.


با تکامل روزافزون تبلیغات دیجیتال پیچیدگی‌های پیش روی بازاریابان نیز بیشتر می‌شود. بهره‌مندی از سیستمی یکپارچه امکان تصمیم‌گیری‌های بهتر و سودآورتر را برای بازاریابان فراهم می‌کند.

طراحی کمپین تبلیغاتی موفق در رسانه های اجتماعی

در حال حاضر تعداد رسانه های اجتماعی افزایش شدیدی پیدا کرده است. تا چند سال قبل این رسانه ها به شبکه های اجتماعی معدودی محدود می شدند و از این رو هر کاربر براحتی می توانست از آنها استفاده کند.

 

شبکه های اجتماعی تخصصی مانند لینکدین، فلیکر و … و شبکه های عمومی مانند فیسبوک و مای اسپیس تنها شبکه های موجود بودند اما امروزه هم تعداد شبکه های اجتماعی افزایش پیدا کرده است و هم اسمارت فون ها دنیای رسانه های اجتماعی را به نحو فزاینده ای دستخوش تغییر کرده اند. تغییراتی که در بازاریابی اینترنتی و برندینگ تاثیر مهمی دارد و ندیده گرفتن شرایط جدید می تواند یک کمپین موفق (در شرایط قبل) را به کمپینی شکست خورده بدل کند.

شناخت زمین بازی؛ اسمارت فون ها وارد می شوند: ظهور و فراگیر شدن اسمارت فون ها قواعد بازی را در دو سطح نحوه استفاده و سبک استفاده کاربران از رسانه های اجتماعی تحت تاثیر قرار داده است.

اگر کاربران پیش از این بیشتر با استفاده از کامپیوترهای شخصی از اینترنت استفاده می کردند، حالا اسمارت فون ها به مهمترین ابزار اتصال به نت تبدیل شده اند. کاربران در هر زمان و مکانی به اینترنت متصل هستند و از منابع آن استفاده می کنند. این امر خود به تغییر سبک استفاده نیز منجر می شود. کاربر هنگام کار با کامپیوتر اصولا فراغت و دقت بیشتری دارد و با آمادگی قبلی پای سیستم می نشیند. اما هنگام استفاده از اسمارت فون ممکن است زمان کمی داشته باشد، در حال راه رفتن یا در تاکسی یا اتوبوس باشد. علاوه بر این اغلب رسانه های اجتماعی اپ های مخصوص موبایل خود را ارائه کرده اند و برخی از کاربران تنها از این اپ ها استفاده می کنند و ممکن است دیگر با کامپیوتر شخصی به سایت وارد نشوند.

رسانه های اجتماعی را بشناسید: تنوع رسانه های اجتماعی بسیاری را می تواند دچار سردرگمی کند. بعضی هم ولع زیادی برای استفاده از همه رسانه های اجتماعی دارند. مدیریت تمام اکانت های رسانه های اجتماعی در حال حاضر مدیریت قوی، وقت زیاد و هنر لازم را می طلبد. اصل اول در هویت سازی برای یک برند با استفاده از رسانه های اجتماعی شناخت رسانه های مناسب است. برای تحقق این هدف شما باید با تمام این شبکه ها آشنا باشید و خصوصیات مربوط به هر یک را بدانید. مثلا کاربر توئیتر با کاربر لینکدین زمین تا آسمان فرق دارد. این تفاوت ها چیست؟ خب اینجاست که هنر شما نمایان می شود. شما باید کانال های مناسب را با توجه به اهداف خود و ویژگی های رسانه اجتماعی انتخاب و سپس استراتژی یکپارچه برای حضور در آنها تهیه کنید. چگونگی حضور در هر رسانه نیز مستقیما به خصوصیات آن رسانه و مخاطبانش بستگی دارد. بسیاری از کمپین های مجازی بدلیل نادیده گرفتن این اصل ساده شکست می خورند، آنها محتوای یکسان را در تمام رسانه ها منتشر می کنند. این بهترین راه برای شکست یک کمپین تبلیغاتی است. پیامی که در اینستاگرام منتشر می شود از نظر فرم و محتوا قطعا با پیامی که در اپ های موبایل منتشر می شود باید تفاوت داشته باشد. بسته بندی مناسب پیام خود هنر دیگری است. بسیاری از تبلیغاتچی ها اپ های موبایل را در طراحی کمپین در نظر نمی گیرند، در حالی که این اپ ها در حال حاضر سهم بزرگی از مصرف رسانه ای کاربران را بخود اختصاص داده اند. غلبه بر محدودیت های این اپ ها و جذب مخاطبان ظرافت های زیاد و متفاوتی با شبکه های اجتماعی دارد. بعنوان مثال اگر شما یک صفحه در فیسبوک به نام شرکت خود بسازید کاربران با جستجو می توانند آن را بیابند اما در اپ های موبایل اینگونه نیست. پس چه باید کرد؟

علاوه بر اینها مسائل زیادی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند، به عنوان مثال فیلتر بودن یا نبودن رسانه انتخابی یکی از آنهاست که می تواند کلیت کمپین را دچار تغییر کند.

در نهایت باید دقت داشت در عین تفاوت حضور در هر یک از رسانه ها، کمپین باید یکپارچه باشد: وحدت در عین کثرت. کمپین شما باید دارای اصول مشخصی باشد که در تمامی رسانه ها رعایت شود.

+ اینها نکات کلی است که تنها می تواند راه را نشان دهد. اجرای هر یک از موارد گفته شده جزییات بسیاری دارد اما هدف من در اینجا تنها نشان دادن ویژگی های زیربنایی بوده است.

+ برای انجام یک کمپین موفق اصول ساده ای باید رعایت شود: رسانه را بشناسید، مخاطب (کاربر) را بشناسید و با دقت و فکر زیاد برنامه استفاده از رسانه برای رسیدن به مخاطب را طراحی کنید. بسیاری از کمپین ها در ایران بدلیل نادیده گرفتن همین اصول ساده شکست می خورند.

+ من ازینکه این نوشته کلی است و فایده عملی ندارد و اینترنت پر از چنین مطالبی است آگاهم 😉 اما من گرچه خودم را در حوزه رسانه و شبکه های اجتماعی متخصص می دانم اما در حوزه مارکتینگ و برندینگ تازه شروع به مطالعه و تجربه کرده ام. بنابراین این نوشته را به عنوان دیباچه ای بر مطالب دقیقتر و جزیی تر و عملی تر در نظر بگیرید. در مطالب بعدی راهکارهای عملی با داده ها و روشهای مشخص ارائه خواهم کرد.


 

معیارهای ارزیابی اثربخشی کمپین‌های تبلیغاتی

چرا معمولا مدیران ما از برنامه‌ها و کمپین‌های تبلیغاتی خود راضی نیستند؟ چرا فکر می‌کنند به نسبت هزینه‌ای که کرده‌اند، نتیجه مورد انتظار حاصل نشده؟ چه معیارهای مشخصی وجود دارد که به وسیله آن بتوان عملکرد طراحان برنامه‌های تبلیغاتی و کمپین‌های تبلیغات و ارائه‌دهندگان رسانه‌های تبلیغاتی را سنجید؟ آیا معیارهای ما برای ارزیابی اثربخشی این کمپین‌ها نادرست است؟


به نظر می‌رسد که اکثر ما، در طراحی کمپین‌ها، در جست‌وجوی اثرات بزرگ هستیم و اثرات عمیق اما کوچک را چندان دوست نداریم؛ البته مواردی هم وجود دارد که تبلیغات به صورت بزرگ و جدی و ناگهانی نتیجه داشته باشد، اما چنین مواردی معمولا به شرایطی محدود می‌شود که در تبلیغ خود، محصول و خدمت و حرف و ایده بسیار جدیدی داشته باشیم.


اما در حالت عادی، قسمت عمده‌ای از برنامه‌های تبلیغاتی ما، صرفا با هدف متقاعدسازی انجام می‌شوند و نه ارائه اطلاعات جدید به مشتری. به نظر می‌رسد قبل از طراحی کمپین‌های تبلیغاتی و استفاده از رسانه‌های مختلف، باید به این سوال مهم پاسخ دهیم که هدف ما از تبلیغات، اطلاع‌رسانی، متقاعدسازی یا تغییر تعادل ترازوی ذهنی مشتری است؟ تبلیغات به همان اندازه که می‌تواند برای مورد اول و سوم مفید باشد، در اکثر موارد برای کاربرد دوم نامناسب است. این در حالی است که اکثر ما برای هدف دوم، از تبلیغات استفاده می‌کنیم و از اینکه پس از صرف هزینه‌های سنگین تبلیغاتی، هنوز مشتری به استفاده از خدمات یا محصولات ما متقاعد نشده، متعجب می‌شویم!


در طراحی کمپین تبلیغاتی قاعدتا انواع بستر‌ها و رسانه‌های ممکن مورد توجه قرار گرفته و کوشش می‌شود از میان آنها ابزارهای اقتصادی‌تر انتخاب شده و مورد استفاده قرار گیرد. ایمیل مارکتینگ یکی از ابزارهای ارزشمندی است که در کمپین‌های تبلیغاتی در فضای مجازی مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ اما اشتباهات بسیاری در طراحی و اجرای کمپین‌های تبلیغاتی روی می‌دهد که درنهایت باعث می‌شود مدیران از میزان اثربخشی کمپین‌های تبلیغاتی خود راضی نباشند.


برای اینکه ایمیل مارکتینگ بتواند به موفقیت شما کمک کند، بهتر است عوامل زیر را در کمپین تبلیغاتی خود در نظر بگیرید:
1) بیشترین موفقیت برای کمپین ایمیل مارکتینگ، زمانی است که دریافت‌کننده ایمیل، خودش با ثبت آدرس ایمیل، تقاضای دریافت ایمیل کرده باشد. اثر یک لیست ایمیل دو هزار نفری که به رضایت خود، نام و آدرس ایمیلشان را در فهرست ایمیل‌های شما ثبت کرده‌اند، به احتمال زیاد بیشتر از ارسال ایمیل کورکورانه به یک فهرست صد هزار نفری است. این نوع بازاریابی را Permission Marketing (بازاریابی برای کسانی که قبلا به ما برای تبلیغات و بازاریابی مجوز داده‌اند) می‌نامند.


۲) هنگامی که از افراد مختلف آدرس ایمیل شان را می‌گیرید، حداقل اطلاعات را از آنها دریافت کنید. اگر فقط ایمیل کافی است، نام و نام خانوادگی را نگیرید. اگر ایمیل و نام خانوادگی کافی است، سطح تحصیلات را نپرسید. در فضای آنلاین، زمانی که کاربران می‌بینند باید حجم زیادی از اطلاعات شخصی خود را وارد کنند، از ثبت‌نام کردن در فهرست‌ها صرف‌نظر می‌کنند.


۳) پیشنهاد می‌شود حداقل ۷۰ درصد محتوای ایمیلی که برای مخاطب می‌فرستید آموزشی و ارزشمند باشد. کمتر از ۳۰ درصد از محتوای ایمیل شما می‌تواند از جنس تبلیغاتی باشد. این نوع ساختار در ایمیل، می‌تواند مخاطب را به دریافت و بازکردن و مطالعه کردن ایمیل‌های بعدی شما، بیشتر از پیش ترغیب کند.


۴) روشی بسیار سریع و ساده و در دسترس برای حذف شدن (Unsubscribe) در نظر بگیرید. هر یک از اعضای فهرست شما باید بتواند در هر لحظه‌ای که اراده کرد نام خود را از فهرست حذف کند. در زمان حذف به اجبار توضیحات اضافی نخواهید: چرا نام خود را حذف کردی؟ مشکل چه بود؟ بعدا دیگر قصد نداری ایمیل‌های ما را دریافت کنی؟ واقعا مطمئنی که می‌خواهی از فهرست ما حذف شوی؟


۵) باید مسیری وجود داشته باشد که دریافت‌کنندگان ایمیل، در پاسخ به آن، بتوانند سوالات خود را مطرح کنند. ایمیل مارکتینگ یک ابزار تعاملی است و باید مسیر دو طرفه گفت‌وگو و ارتباط در آن باز باشد. برخی از شرکت‌ها و سازمان‌ها، با ایمیل مانند تراکت تبلیغاتی برخورد می‌کنند. تعداد زیادی از ایمیل‌ها را خواسته و ناخواسته در فضای مجازی پخش می‌کنند و آدرس مشخصی هم برای Reply کردن و پاسخ دادن یا مطرح کردن سوالات تکمیلی در نظر نمی‌گیرند.


۶) خط‌مشی مشخصی برای حفظ آدرس و مشخصات کاربران داشته باشید. در ایمیل‌های خود همیشه اشاره کنید که اطلاعات کاربران برای شما مهم است و از این اطلاعات تحت هیچ شرایطی سوءاستفاده نمی‌کنید.


۷) موفق‌ترین ایمیل، ایمیلی است که آنقدر برای مخاطب مفید و جذاب باشد که آن را برای دوستان خود هم ارسال کند. اگر مطمئن هستید که توانسته‌اید چنین ایمیلی تنظیم کنید، می‌توانید در داخل ایمیل خود بنویسید: «اگر این ایمیل مستقیما برای شما ارسال نشده، با ثبت‌نام در سایت … می‌توانید ایمیل‌های ما را مستقیما دریافت کنید.»


۸) تعداد ایمیل‌های شما نباید زیاد باشد. بیشتر از یک یا دو ایمیل در هفته توصیه نمی‌شود. اگر محتوای آموزنده ایمیل‌های شما کم است و فقط جنبه تبلیغی دارد، حتی ماهی یک ایمیل هم می‌تواند آزاردهنده باشد.


۹) عنوان ایمیل شما باید کاملا با محتوای ایمیل شما تطبیق داشته باشد. از لغت‌هایی مثل «پیشنهاد استثنایی»، «امکانات‌رایگان»، «بهترین …»، «کامل‌ترین…» و… اجتناب کنید. اینها صفت‌ها و ادعاهایی است که مخاطب باید با تحلیل خود در مورد آنها به نتیجه برسد. این نوع عنوان‌بندی به شکلی ساده‌لوح فرض کردن مخاطب است.


۱۰) اگر محتوای ایمیل شما طولانی است، آن را عنوان‌بندی کنید و با استفاده از هایپرلینک، اجازه دهید که خواننده مستقیم و سریع سراغ قسمت مورد علاقه خود برود.
علاوه‌بر نکات فوق، به خاطر داشته باشید که اگر کمپین تبلیغاتی شما به صورت مجموعه‌ای از ایمیل‌های سریالی انجام می‌شود، بعد از هر ارسال، حتما نتایج را تحلیل کنید و براساس آن، ایمیل‌های آینده خود را تنظیم یا اصلاح کنید. تحلیل بازخوردهای هر مرحله از تبلیغ، از عوامل موثر در موفقیت یک کمپین تبلیغاتی است.

 منابع

 

www.hrjournalist.com
www.donya-e-eqtesad.com/news/850351/#ixzz3NNFtt5Xv
inkedin
https://www.shara.ir

/

منبع مرجع:  شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)