شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| ارتباطات برادر دو قلوی جنگ شده است.تحولات رسانه ها نه تنها چگونگی گزارش جنگ را دگرگون کرده بلکه شیوه جنگیدن را نیز تغییر داده است.
جان کین استاد علوم سیاسی دانشگاه سیدنی اخیرا طی مقاله ای در eurozine که در شماره ۸۰ ماهنامه اندیشه پویا به چاپ رسیده نوشته است.برای جنگاوران رفتاری معمول است که در هر لحظه مشغول پخش اطلاعات برنامه ریزی شده و دروغ پراکنی باشند. کارکنان رسانه ها نیز مقصرند چون از ژانر خبرهای فوری برای جذب تماشاگران و آگهی دهندگان سواستفاده می کنند.
او سپس ما را به تاریخ حواله داده و می نویسد: تاریخ باعث می شود چیزی را که هارولداینیس و مارشال مک لوهان در مکتب تورنتوی ژورنالیسم و رسانه به ما آموختند به یاد داشته باشیم. هر اسلوب متفاوتی که در تاریخ ارتباطات پیدا شد حواس جسمانی، الگوهای شناختی، افق های روانی و تجربه روزانه انسان از جهان را به شکلی متفاوت بنا کرد. نباید فکر کنیم رسانه های ارتباطی کانال های خنثی هستند که صرفا اطلاعات را منتقل میکنند.
جان کین سپس با اشاره به عصر شفاهی عنوان میکند که در آن دوره خبرها بعد از پایان جنگ به اطلاع عموم می رسید و در جنگ جهانی اول بود که ارتباطات جمعی با وسایل برقی باعث تسریع خبر رسانی و بسیج عمومی در حمایت از جنگی شد که قرار بود به همه جنگ ها پایان دهد.
او البته پخش گسترده اخبار جنگ را در حقیقت قبل تر و به جنگ روسیه و ژاپن در ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۵ مرتبط می داند و می نویسد: این جنگ نه تنها جنگ مدرنی بود که در نهایت به سود قدرتی آسیایی و با شکست ارتشی حاضر در اروپا تمام شد، بلکه در آن برای نخستین بار خبرنگاران جنگی مثل لیونل جیمز، که برای نیویورک تایمز و تایمز لندن کار میکردند، از فناوری های رادیویی استفاده میکردند. او برای حل مشکل دخالت اپراتورها و ایستگاه های رله در پیام های تلگرافی، که خیلی اوقات خبرها را سانسور میکردند یا در محتوایش دست می بردند، خبرهایش را از قایقی دور از ساحل که به یک دکل فرستنده رادیویی مجهز شده بود برای روزنامه ها مخابره میکرد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه سیدنی سپس به مطلبی در کتاب جنگ و صلح در دهکده جهانی مک لوهان اشاره دارد که گفته است. نخستین بار خبرنگاران از دوربین باتری خور .پورتوپک. استفاده کردند و فیلم های ضبط شده را شبانه با هواپیمای جت به کشورشان فرستادند تا صبح روز بعد در اخبار تلویزیونی پخش شود. مک لوهان گفت: اکنون در بحبوحه اولین جنگ تلویزیونی مان هستیم. جنگ تلویزیونی باعث شده دوگانگی بین نظامیان و غیر نظامیان پایان یابد. حالا مردم در لحظه لحظه جنگ سهیمند و نبردهای اصلی حالا دارد به درون مرزهای خود آمریکا جریان می یابد.
جان کین در ادامه به جنگ خلیج فارس اشاره دارد که نخستین بار اخبارش به لحظه در سراسر جهان پخش میشد و پایان دورانی را اعلام میکرد که میان خبر و واقعه اختلاف مکانی و زمانی واقع بود.
او سپس به طلوع جنگ های متاورسی در زمان حال اشاره میکند که دانشمند چینی، شی ژان، اولین بار به آن جنگ متاورسی گفت.
متاورس واژه ای مبهم و امروزی است. این اصطلاح دو رگه که از رمان علمی. تخیلی نیل استفنسون برداشته شده به فناوری سه بعدی شبکه ای در دنیای دیجیتال اشاره دارد که کاربران را در دنیای مجازی. واقع نما. به هم متصل میکند. برای توصیف این که چطور جنگ برای نخستین بار کیفیتی واقعیت افزوده ای شبیه بازی های دیجیتالی پیدا کرد، می توان محتاطانه از این واژه استفاده کرد.
استاد علوم سیاسی سیدنی نمونه جنگ متاورسی را جنگ اخیر اوکراین می داند که هر شب رییس جمهور کشوری ویران شده از جنگ مقابل تماشاگرانی از سراسر جهان می ایستد و درخواست های اخلاقی برای کمک نظامی می دهد. نمایشهای وی دقیقا متناسب با مخاطبان هدفش جرح و تعدیل میشود و در آن به مواردی اشاره میکند که موجب تشویق و ترغیب افکار عمومی کشورهایی میشود که با تحریک احساساتشان به افتخارش ایستاده کف میزنند. در اجرای این نمایش ها متخصصان ماهر و کارکشته روابطعمومی و تلویزیونی و بازاریابی، زلنسکی را یاری میکنند و هدفشان این است که با استفاده از حداکثر شبکه های دیجیتالی موجود روند جنگ را روایت و تماشاگران را برآشفته کنند.
جان کین می نویسد جنگ به چیزی شبیه بازی رسانه های اجتماعی تبدیل شده است. حملات سایبری، هکهای سازمان یافته، پخش بدافزار، از کار انداختن یا مخدوش کردن سایت ها، کارهایی است که در جنگ های جدید میکنند. پهبادهای مجهز به هوش مصنوعی به شکل فوق سری و ناشناس، بدون هشدار و از ارتفاع زیاد آدم میکشند. داوطلبان در پیام رسان تلگرام به ارتش های سایبری می پیوندند.
او به استفاده از فناوری جدید توسط غیر نظامیان هم در جنگ اوکراین اشاره کرده و می نویسد: غیر نظامیان اطلاعات میدانی دست اول را از میدان نبرد به نیروهای مسلح می رسانند و مصیبت هایشان را زنده به جهانیان نشان میدهند. ولاگرها گزارش های بدون وقفه تهیه میکنند. گزارشگران مستقل پرسه زن از کف خیابان گزارش منتشر می کنند. الجزیره، لس آنجلس تایمز و دیگر رسانه ها، جریان اصلی تصاویر هولناک و صداهای گرافیکی ای را که این گزارشگران گرد می آورند بر می دارند و بدین سان، مردم محلی ، مخاطبان جهانی را به تماشای واقعیت مجازی سه بعدی جنگ می کشانند.
از نظر وی البته سانسور به قوت خود باقی است. طرف مقابل نیز تویتتر را محدود و سرعت دسترسی به فیس بوک را کند میکند. بنابراین نتیجه میگیرد که هیچ کس در جنگ های متاورسی فرشته نیست و اکنون در عصر جنگ های متاورسی حکومتهای انتخابی و نیروهای مسلح شان به کمک روزنامه نگاران وفادار و پیشرفته ترین وسایل ارتباطی، جنگ را به سرگرمی ای چند رسانه ای تبدیل می کنند.
جان کین از قول جرج اروول می نویسد: رهبران جنگ طلب واژگان و دستور زبان را می پیچانند و مثل مسلسلی که گلوله شلیک میکند عقیده خود را به شکلی خودکار به روبرو پرتاب می کنند. این چیزی است که در جنگ های متاورسی اتفاق می افتد. از نظر نویسنده ویژگی جنگ های متاورسی این است که گزارشگران اغلب به جای گزارش تخریب و کشتار و ویرانی و کندوکاو در اقتصاد سیاسی جنگ های متاورسی، انتخاب آرامبخش ترین و سطحی ترین عکس برای مطالب است. گویی در عصر جنگ های متاورسی، جنگ بدون خون شده است. گویی پوشش سنگین رسانه ای ایجاب میکند که ترسناکی اش را از آن بزدایند.
جان کین در مقابل ژورنالیست های متاورسی که حقیقت دردناک جنگ را کتمان میکنند به شهروند.خبرنگارهایی اشاره میکند که از دل وقایع حقیقی ترین و خوفناک ترین، وجهه جنگ را به نمایش میگذارند و اگر امروز در می یابیم که این جنگ متاورسی چه بر سر انسان ها و شهرها می آورد به لطف کارهای آنان است.نه فاکس نیوز، بی.بی.سی،دویچه وله،یا سی.بی.اس.نیوز و این حقیقت خودش را در جنگ سوری ها نشان داد که با گزارش شهروند خبرنگاران حقایق آن مو بر تن انسان راست میکند.
جان کین از جنگ های متاورسی به جنگ های کثیف یاد کرده و اظهار امیدواری میکند تا انسان ها از روح دموکراسی و نهادهای آن برای سرعت بخشیدن به غیر طبیعی کردن جنگ استفاده کنند. برای نمونه با انتشار هشدارهای گرافیکی به سردمداران و نیز مردم تحت حکومتشان نشان دهند که جنگ نه تنها جهنم را به زمین می آورد، بلکه چیزی ناگزیر یا ناشی از طبیعت بشر نیست.
دموکراسی می تواند سگ های جنگ را بتاراند و به کار دموکراتیزه کردن جنگ بیاید. با آن می توان به گردش بیشتر روایت های خلاف آمد و محکومیت عمومی بی رحمی های جنگ کمک کرد. می توان باز هم به مردم یادآوری کرد که امروز بازنده اصلی نبردها غیر نظامیانند و نه ارتش ها و دولت ها.
دموکراسی می تواند به شهروندان بیاموزد حقشان تحمل عذاب جنگ های متاورسی نیست و رهبران صاحب قدرت را وادار کند بپذیرند جنگ با تمام زشتی هایش به هر حال ضرورتی ندارد و آینده باید منسوخ شدن جنگ را ببیند.
این متن خلاصه ای گذرا از مطلب چاپ شده در شماره ۸۰ ماهنامه اندیشه پویاست که دوستان علاقمند می توانند مشروح آن را در این مجله پیگیری کنند.
|
نظر بدهید