روزی که پخش خبر از رادیو آغازشد
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– 31 آگوست 1920 پخش نخستین برنامه اخبار از رادیو آغاز شد. از این روز ایستگاه رادیویی MK8 مستقر در شهر دیترویت ایالت میشیگان آمریکا پخش خبرهای شهر، ایالت، کشور (آمریکا) و جهان (سایر ملل) را هر روز یک نوبت آغاز کرد.
این رادیو که در نخستین هفته، اخبارش را از رسانه های چاپی نقل می کرد سپس از روزنامه های آمریکا (صاحبان خبرگزاری آسوشیتدپرس) خواست اجازه دهند نسخهیی از همه خبرهای این خبرگزاری را جهت پخش، همانند یک روزنامه دریافت دارد که موافقت شد و این کار بعدا مورد اقتباس سایر ایستگاههای رادیویی که تا آن زمان فقط موسیقی زنده و داستان و آگهی پخش می کردند قرار گرفت.
اخبار رادیوها اینک در اتومبیلها و پیک نیک شنیده می شود و کدبانوها هنگام پخت و پز در آشپزخانه و کارگران سرگرم کار در کارگاه به آنها گوش می دهند.
تاریخچه رادیو در جهان
اکتشاف ها و ساختن وبه کار انداختن ابزارها و دستگاها ، تاریخ دقیق و مجزای داشته اند ، بلکه حاصل پژوهش هایی بوده ، که از جنبه های مختلف و به وسیله گروهای پراکنده در تمام دنیا، همزمان با یکدیگر انجام یافته و نتایج کار گروه ها ، اعم از موفقیت ها و ناکامی ها ، آزمایش ها و خطاها و بالاخره پیشرفت ها ، در هم آمیخته و به یکدیگر پیوسته است. (حجازی ، 1376: 3 ) در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ، دانشمندان زیادی (با ملیتهای متفاوت) _که مشهورترین آنها گولی یلمو مارکونی ایتالیایی بود _ برای انتقال پیام به فواصل دور ، تلاش می کردند که سرانجام_ به وسیلهی تلگراف بعد هم تلفن_ در این کار موفق شدند. ( اندرو کراسیل ،1991 : 26 ) عزم جدی برای توسعهی استفاده از رادیو و بی سیم را برای مقاصد نظامی فراهم آورد.( عاملی، 1382: 23 ) نخستین بار در سال 1795 م، فیزیکدانی به نام سالوا درفرهنگستان علوم بارسلونا اسپانیا اعلام کرد که زمین نیز مانند ابر دارای بار الکتریکی است .(کاوه ،1379: 1 ) رادیوچگونه به وجود آمد؟در سال 1860 میلادی جیمز کلارک ماکسدل) فیزیکدان و ریاضیدان اسکاتلندی) ، تئوری امواج الکترومغناطیسی را برایاولینبارعرضه کرد. در سال 1887 (هنریشن هرتز)، مهندس وفیزیکدانآلمانی نظریه ماکس دل را تایید نمود.او موفق شد از نوسانات الکترونیکی برایانتقالامواج از محلی به محل دیگر بدون سیم استفادهکند. وی برای اولینبارموفق شد، امواج رادیوییرا در آزمایشگاه تولید کند. نام (هرتز) بهصورتواژهای بینالمللی برای بیان فرکانسهایرادیویی به کار میرود. پس ازاو (برانلی)فرانسوی درسال 1890 آزمایشهایی در اینزمینه انجام داد وبالاخره دانشمندی روسی به نام(الکساندر پوپوف) موجی را با دستگاهی کهشبیهدستگاه هرتز و برانلی بود اختراع و آنتن را بهوجود آورد و به این صورتیک دستگاه تلگرافمرس را ایجاد نمود. در مارس 1896 پوپوفاولین پیغامتلگرافی را به مسافت 250 متریفرستاد. اولین کسی که متوجه شد،میتوان از بیسیم بهعنوان یک وسیله ارتباطی استفاده نمود،(مارکونی) ایتالیایی بود که بعدها به نام مخترعرادیو معروف گردید. وی در سال 1895اولینخبر رادیویی خود را به وسیله بیسیم در یکفاصله 3 کیلومتری فرستاددر ژوئن سال 1896 در لندن اولین ایستگاهتلگرافی بدون سیم به کمکامواج الکترونیکینمایش داده شددر سال 1897 به ایتالیا برگشت و یکارتباطبیسیم بین دو کشتی جنگی در یک مسافت 12کیلومتری ایجاد نمود وبالاخره در سال 1901 درتکمیل اختراع خود موفق گردید، علائم بیسیمرا از یکطرف اقیانوس اطلس یعنی از شهر (پلدو) در انگلستان به آن طرف اقیانوساطلس، شهر(سن ژان) آمریکا بفرستد. مردم از اختراع مارکونی چنان بهشور و هیجانآمده بودند، که خواستار پخش صدای انسان ازرادیو شدند، اما چونلامپهای رادیو ضعیفبود سازندگان رادیو باید فکر بهتری میکردند. بههمینمنظور در سال 1906 یک فیزیکدانآمریکایی به نام (دو فورست) لامپ سهالکترونیرا اختراع کرد که برای رادیو الکتریسیته خیلیقابل استفاه بود. بعداز آن (روبرت فون لیئن)موفق به ساخت لامپهای قوی شد، این لامپهاتحولبزرگی در زمینه دستگاههای الکترونیکی بهوجود آوردند. در سال 1910برای اولینبار صدای موسیقی وآواز اپرای (متروپولتین – نیویورک) درسراسرآمریکای شمالی شنیده شد. در سال 1913 جمعی از دانشمندان سعیکردندکه صدای موزیک درتمام نقاط جهان کاملا شنیدهشود، ولی جنگ جهانی اولزحمات آنها رابینتیجه گذاشت. احتیاجات نظامی در دوران جنگ،استفاده ازبیسیم را گسترش داد و در تاریخ 11 نوامبر سال1918 تلگراف بیسیمنوید پایان جنگ را به همهجهانیان اعلام نمود. تاریخ شروع بهرهبرداری عمومی از رادیو درسال 1920 میباشدنخستین دستگاهپخش رادیواولین دستگاههای پخش منظم رادیویی در سال1920 درانگلستان به کار افتاد و در سال 1926اولین کنفرانس بین المللی رادیویی باشرکت 27کشور جهان، در برلین برپا شد و آیین نامه مقرراتارتباطات رادیوییبه تصویب رسید. رشد فزاینده رادیو و مخاطبانش، آن را تبدیلبهرسانهای جمعی و فراگیر نمود. ارزانی بهایرادیوهای ترانزیستوری نیز بهپیشرفت این رسانهدرکشورهای توسعه نیافته کمک کرد. در هر حال دردنیا تقریبا یک میلیارد گیرندهرادیویی وجود دارد، یعنی برای هر چهار نفریکگیرنده رادیویی موجود میباشد. بعدها ماکسول ، فیزیکدان و ریاضیدان اسکاتلندی (1831-1879م) به دنبال آمپر ، اهم و فارادی که فعالیتها یشان به جهان الکتریسیته ، خدمات بسیاری کرده و همگام با پژوو هشگران همزمان خود که در مورد پدیدههای در دست کاوش الکترو مغناطیسی کار می کردند ، در سال 1867م (برخی این تاریخ را 1860 م 1864 م هم ذکر کرده اند) نظریهای درباره امواج الکترومغناطیسی ارائه کرد. (خاتون آبادی،1374: 62)
رادیو و جنگ جهانی اول
با شروع جنگ جهانی اول ، این اختراع همراه با دیگر اختراعات وارد عرصه نظامی شد و از رادیو به عنوان جنگ افزار کمکی استفاده شد و به عبارتی با آنچه بیان شد ، ابتدا تلگراف بی سیم مورد تکمیل و استفاده قرارگرفت و بعد در سال 1914م رادیو نیز مورد استفاده قرار گرفت و با تلاش دانشمندان و مهندسان تکمیل شد.(خاتون آبادی ، 1374: 63 ) اما پس ازخاتمه جنگ جهانی اول بهره برداری غیر نظامی از رادیو که قبلا در جنگ از آن به عنوان جنگ افزار کمکی استفاده شده بود، آغاز شد .
ایستگاه های فرستنده رادیویی
مبنا گذاری نخستین کانالهای (ایستگاهای فرستنده) رادیویی، بیشتر کار تولیدکننگان لوازم و کالاهای رادیوالکتریک بود که می خواستند تجربههای خود را تعمیم و ترویج دهند و تکنیکهایشان را با پخش کنسرت و اخبار به میان مردم ببرند. در این کار، بر حسب کشورهای مختلف ، یا آزادی عمل کامل وجود داشت ویا برعکس، دولتها به شکلهای گوناگون دخالت خود را نشان دادند.(حجازی،1376: 5) اولین دستگاهای پخش منظم رادیویی در سال 1920م در انگلستان به کار افتاد و در سال 1926م اولین کنفرانس بین المللی رادیویی با شرکت 27 کشور جهان، در برلین برپا شد و آیین و مقررات ارتباطات رادیویی به تصویب رسید(www.irib.ir) گفتنی است، برخی تاریخ شروع به کار نخستین کانال (ایستاگاه ) رادیویی در سال 1920م و در شهر پیترزبورگ آمریکا ذکر کردهاند کی.دی.کی.ای. نام داشت و متعلق به شرکت سهامی دستینگهاوس الکترونیک بوده است . ( خجسته ، 1381: 2) و برخی دیگر نیز معتقدند که نخستین ایستگاهای فرستنده پخش منظم رادیویی در سال 1920م در انگلستان به کار افتاده و پیشگام این امر، شرکت مارکونی بوده است .(کاوه،1379،4) همزمان با راه اندازی ایستگاه رادیویی پترزبرگ ، حتی قبل از آن، ایستگاهای رادیویی در کشورهای مختلف راه اندازی شد. در سال 1919م در هلند،1921م در ملبورن و 1922م در سیدنی استرالیا ایستگاه رادیویی راده انداز شد. در سال 1922 در بلژیک،آلمان ، استرالیا ،چکسلواکی وتا 1926م در بسیاری از کشورهای دیگرهمانند، فنلاند، لهستان،نروژ،مکزیک، هند،ژاپن ایستگاهای رادیویی آغاز به کار کرند.(عاملی،1382: 5) به هر حال آنچه جالب توجه است، پیشی داشتن ایالات متحده آمریکا در بیشتر جنبه فعالیتهای رادیویی بوده است. به طوری که هجوم برای تشکیل ایستگاهای پخش رادیویی در سال 1922م در این کشور به تاسیس 451 ایستگاه فرستنده رادیویی در یک سال منجر شدو تعداد ایستگاهای فرستنده رادیویی در آمریکا تا سال 1925م به 528 ایستگاه رسید.(حجازی،1376: 6-7) در این میان، پیشرفتهای رادیویی در اروپا کندتر از آمریکا بود و از سال 1921م به بعد، هر ساله فرستندهها و برنامههای منظمی در قاره اروپا به وجود آمدند . به طوری که در سال 1925م 19 کشور اروپایی، ایستگاه فرستنده رادیویی(که دربالا اسم برخی از آنها ذکر شد) داشتند و شایان ذکر است رادیوBBC در سال 1922م، به وجود آمد و در اتحاد جماهیر شورویی (روسیه کنونی) نیز ابتدا ایستگاه فرستنده رادیویی پره داجا از مسکو آغاز بکار کرد و سپس گسترش یافت.( حجازی،1376: 8-10)
تاثیر رادیو بر جنگ جهانی دوم و پس از آن
رادیو در طی جنگ جهانی دو و حتی تا ده سال پس از آن هم در اوج ترقی بود و هیچکدام از برنامههایش مخاطبان کمتر از چندملیون نفری نداشت.(اندرو کراسیل ،1994: 39 ) در این دوره رادیو چهرهی مولد و خلاق از خود نشان داد. تهیه برنامهها واقعی و اغلب مستند که گاه با چاشنی خلاقیتهای نویسندگانش همراه بود و تولید برنامهها با آمیزهای از گفتار،گفتگو ،نمایش و…از نوع آوریهای رادیویی در این دوره بود .( اندرو کراسیل،1994: 39) به هر حال ، در ادامه با پایان جنگ جهانی دوم ، رادیو رفته رفته به صورت وسیلهای همگانی درآمد و اختراع ترانزیستور و کاربرد آن در رادیو در دهه 1950م این وسیله ارتباطی را با سرعت و وسعت بیشتری جهانگیر کرد.(خاتون آبادی،1374: 64) در واقع انقلاب ترانزیستوری از آغاز دههی 1960 م شروع شد و رادیو که تا آن زمان تفوق قبلی خود را از دست داده بود و به نظر می رسید رو به افول می رود، راهی جدید برای برطرف کردن موانع پیدا کرد.(اندرو کراسیل ، 1994: 45-46) رادیوهای لامپی قدیمی بزرگ و گران بودند و در ضمن برق زیادی مصرف می کردند ، اما رادیو ترانزیستوری اشکال مصرف برق را نداشت و مهم تر از همه خیلی ارزان تر و کوچک تر بودند ، آن قدر کوچک که بتوان آن را در دست گرفت ، در جیب گذاشت و با خود به اینطرف آنطرف برد.(اندرو کراسیل ، 1994 : 45 ) رادیو دیگر جایی ثابت در خانه یا کارخانه نداشت ، افراد می توانستند رادیو ترانزیستوری همراه خود داشته باشند، علاوه بر اینها شنونده ، می توانست در حا گوش دادن به رادیو کارش را انجام دهد ( خیاتی کند ،رانندگی کندو..) (اندرو کراسیل ، 1994 : 45 ) البته آنچه به برتری رادیو خاتمه داد ، تلویزیون بود ، که توسط جان لویی برد و دیگران در دههی 1920 اختراع شد (اندرو کراسیل،1994: 40 ) اما به قول مک براید (( در کشورهای در حال توسعه ، رادیو تنها وسیله ارتباطی است که کاملا اصطلاح (( رسانه جمعی )) را می توان بر آن اطلاق کرد که برای دستیابی به مناطق دور دست ، راهی آسان و اقتصادی است)) در این کشورها استفاده از رادیو رو به افزایش رفت .(جبارلو شبستری ،1382: 393)
تاریخچه ورود و گسترش رادیو در ایران
ورود و تاسیس رادیو در ایران
تاریخچه تاسیس رادیو در ایران نیز با تلگراف بی سیم ارتباط دارد . در سال 1303 (1924م) ، وزارت جنگ وقت ، به منظور بر پایی مقدمات راه اندازی تلگراف بی سیم ، یک دستگاه کامل فرستنده بی سیم موج بلند به قدرت 20 کیلوات برای تهران و شش دستگاه موج بلند چهار کیلوواتی برای شهرهای : کرمانشاه ، تیریز ، کرمان ، مشهد و خرمشهر سفارش داد. www.irib.ir)) از همان زمان ساختمانهای لازم نیز در زمین های قصر قاجار احداث گردید و نخستین دکل موج بلند به ارتفاع 120 متر در این زمین ها نصب شد و دستگاه فرستنده 20 کیلواتی موج بلند نیز در روز 24 اردیبهشت نصب گردید و در همان زمان آموزشگاهی در وزارت جنگ به نام مدرسه بی سیم قشون تاسیس شد تا به تربیت نیروی انسانی لازم برای بهره برداری از فرستنده بی سیم اقدام کند . بالاخره در روز 6 اردیبهشت 1305 و در ساعت سه بعد اظهر ، نخستین فرستنده بی سیم ایران ، به دست رضاشاه پهلوی با پخش تلگرافی برای دعوت عمومی جهت همکاری با کشورهای مختلف جهان گشایش یافت. (کاوه ، 1379: 15 ) هیات وزیران در روز 2 مهرماه 1313 استفاده از رایو را تصویب کرد ومقرارتی وضع شد که برای نصب آنتن و استفاده از رادیو اجازه وزارت پست و تلگراف و تلفن لازم بود.( www.irib.ir) بدین ترتیب در ادامه ، مقدمات ایجاد رادیو در سال 1316 بر اساس گزارش وزیر پست و تلگراف وقت ، برای ایجاد مرکز فرستندهی رادیو در تهران ، با اجازه و موافقت رضاشاه برای خرید سه دستگاه فرستنده رادیویی موج کوتاه وموج متوسط و همچنین احداث ساختمانهای لازم فراهم شدو به دنبال این اقدام تاسیس رادیو در تهران در ماده یازدهم اساسنامه سازمان پرورش افکار( که در همام سال تاسیس شد) پیش بینی گردید. از اینرو به دنبال تصویب اساسنامه مذکور در روز 12 دی ماه 1317 و تشکیل کموسیونهای شش گانه آن از جمله رادیو، پی گیری و تاسیس نخستین رادیوی ایران بیش از پیش قوت گرفت .( حجازی، 1376: 13 ) سرانجام در 4 اردیبهشت 1319 اولین فرستنده رادیویی ایران در محل بی سیم در جاده شمیران افتتاح شد . www.irib.ir)) با حضور ولیعهد و سخنرانی متین دفتری (نخست وزیر وقت) این فرستنده گشایش یافت و به پخش برنامه که شامل : اخبار، موسیقی ایرانی ، موسیقی خارجی و گفتارهای ساده در مورد کشاورزی ،بهداشت ، تاریخ، جغرافیا، ورزش،… بود پرداخت.(معاونت خدمات مدیریت و اطلاع رسانی ریاست جمهوری ، 1379: 19-25)
برنامه های رادیو در ابتدا
درسال 1319 رادیو تهران در 24 ساعت شبانه روز تنها 8 ساعت برنامه اجرا می کرد که شامل اخبار ، موسیقی ایرانی ، گفتار مذهبی ، فرهنگی و…بود، در سال 1322 رادیو تهران بخش دیگری به تعداد بخش های قبلی خود افزود و صبحها نیز برنامه های آن سه ساعت افزایش یافت . در سال 1324 برای روزهای تعطیل نیز برنامه مدون پخش می گردید.( www.irib.ir) در بدو تاسیس رادیو تهران دارای دو فرستنده که یکی برای موج متوسط و دیگری برای موج کوتاه بود، برای پخش برنامه های خود از یک استودیوی در محل اداره بی سیم استفاده می کرد. در سال 1327 یک فرستنده در اختیار رادیو قرار گرفت و یک ساختمان کوچک در میدان ارگ برای پخش اخبار ساخته شد. در سال 1336 نام رادیو تهران به رادیو ایران تبدیل و بعدها در جنب رادیو ایران فرستندهی بنام رادیو تهران مشغول به کار گردید که درآغاز تنها موسیقی از طریق آن پخش می شد.( www.irib.ir)
رادیو در ایران
درسال 1303 هجری شمسی (1924 م) توسط وزارت جنگ مقدمات استفاده ازبیسیم فراهمشد. در سال 1305 بیسیم در ایران واردگردید. از سال 1311 موسساتبیسیم توسعهپیدا کردند، که نهایتا به ایجاد رادیو منتهی شد. هیاتوزیران روز دوم مهر ماه 1313 استفاده ازرادیو را تصویب کرد و مقرراتی وضع شدکه براینصب آنتن واستفاده از رادیو اجازه وزارت پستو تلگراف و تلفنلازم بود. در سال 1316 مقدمات ایجاد مرکز رادیو بهوسیله وزرات پست وتلگراف و تلفن فراهم و بهدنبال این اقدام در سال 1317 سازمان پرورشافکارتاسیس شد. این سازمان دارایکمیسیونهای مطبوعات، کیت کلاسیک،سخنرانی،نمایشهای رادیویی و موسیقی بود. درچهارم اردیبهشت 1319 اولینفرستندهرادیویی در ایران در محل بیسیم در جاده قدیمشمیران افتتاح گردید. از سال 1319 رادیو تهران در 24 ساعت فقط 8ساعت برنامه اجرا میکرد کهشامل اخبار،موسیقی ایرانی، گفتار مذهبی، فرهنگی،جغرافیایی و تاریخی بود. درسال 1322 رادیو تهران بخش دیگری بهتعداد بخشهای قبلی خود افزود وصبحها نیزبرنامه آن سه ساعت افزایش یافت. در سال1324 برای روزهای تعطیلنیز برنامههاییمدون پخش میگردید.
توسعه رادیو در ایران
در بدو تأسیس، رادیو تهران که دارای دو فرستنده یکی برای موج متوسط و دیگری برای موجکوتاه بود، برای پخش برنامههای خود از یک استودیو در محل اداره بیسیم استفاده میکرد. در سال ۱۳۲۷ یک فرستنده در اختیار رادیو قرار گرفت و یک استودیوی کوچک در میدان ارگ برای پخش اخبار ساخته شد. در سال ۱۳۳۶ نام «رادیو تهران» به «رادیو ایران» تبدیل و بعدها در جنب رادیو ایران فرستنده دومی بنام رادیو تهران نیز مشغول به کار گردید که در آغاز امر تنها موسیقی از آن پخش میشد.
اهداف و تشکیلات رادیو
اداره رادیو در بدو تأسیس به اداره کل انتشارات و تبلیغات به مدیریت دکتر عیسی صدیق اعلم، استاد دانشگاه واگذار شد. اهداف و وظایف این اداره عبارت بودند از:
1.تعیین سیاست و خط مشی رادیو
2.توسعه فرهنگ عمومی و آشنا کردن مردم بهاصول زندگی نوین
3.توجه به وحدت ملی، مبانی ملیت و حفظ استقلال
4.شرح تحولات کشور
5.رعایت کامل سیاست دولت در انتشار اخبار
6.تأسیس مدرسه برای تربیت خطیب، قصهگو، شاهنامهخوان
7.نصب رادیو و بلندگوی عمومی در مرکز شهر
8.تأسیس مدرسه هنرپیشگی
اولین کسانی که در رادیو مشغول شدند
این افراد از میان فرهنگیان و هنرمندان شایسته وبا ذوق انتخاب و از سایر وزارتخانهها به اداره کلانتشارات و تبلیغات منتقل شدند. محمد حجازی ملقب به مطیعالدوله (نویسنده و داستاننویس)، عبدالرحمن فرامرزی (نویسنده و مدیر روزنامه کیهان) حسینقلی مستعان (داستاننویس)، ابوالقاسم پاینده (نویسنده)، ابوالقاسم اعتصامزاده و مشفق همدانی (مترجم برای تعیین خط مشی و سیاست رادیو، شورایعالی انتشارات بر پا شد که اعضای آنعبارت بود از: علامه محمد قزوینی، محمد علی فروغی (ذکاء الملک)، دکتر قاسم غنی، دکتر علیاکبر سیاسی (رییس دانشگاه تهران) دکتر رضا زادهشفق، دکتر محمود افشار و استاد علینقی وزیری. بخش خبر مسئول تهیه و پخش اخبار رادیو، خبرگزاریپارس بود، که روزگاری آژانس پارس، نام داشت. در ابتدای کار، آژانس پارس اخبار روزنامهها راقیچی میکرد و به دست گویندگان رادیو میداد. اما رفته رفته، پس از پنج سال، این آژانس به یکخبرگزاری جدی تبدیل شد که علاوه بر تهیه وپخش اخبار رادیویی، هر روز چهار شماره بولتن صبح و عصر از اخبار ایران و جهان تهیه میکرد وبه رایگان در اختیار روزنامهها قرار میداد. گزارشهای رادیویی نیز یا از طریق فرستنده سیار به طور زنده پخش میشد و یا جریان رویداد، روی نوار، ضبط و در بخش اخبار از رادیو پخشمیگردید. اخبار خارجی از طریق تله تایپ (دستگاه خودکار خبرگیری) که نقش خبرنگار را بازی میکرد، دریافت و سپس توسط مترجمان در مدت کوتاهی ترجمه و برای تنظیم خبر رادیویی تحویل سردبیر اخبار میشد. پس از تنظیمرادیویی، توسط مسئولان خبرگزاری کنترل وبرای پخش به استودیوی رادیو ایران تحویل میشد. از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۸ نیز به مرور هر استانی برای خود (زیر نظر اداره کل انتشارت ورادیو) اقدام به تأسیس رادیو نمود. پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، نام سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران تبدیل به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد. ریاست این سازمان را هر پنج سال یک بار مقام رهبری انتخاب میکند. بالاترین مقام رادیو، معاون رییس سازمان در حوزه صدا میباشد.
1.رادیو تهران
2.رادیو ایران
3.رادیو نیروی هوایی
4.رادیو دریا
5.رادیو پیام
6.رادیو و تلویزیون نیروهای مسلح آمریکا در ایران
افتتاحیه
در چهارم اردیبهشت ماه سال 1319 شمسی فرزند سردار سپه (ولیعهد آن زمان) با فشردن یک دگمه سیاه رنگ در اتاق کوچک و نیمه تاریکی از ساختمان بزرگ بی سیم پهلوی، نخستین دستگاه فرستنده رادیویی ایران را افتتاح کرد و برای نخستین بار صدای ایران به گوش رسید: «اینجا تهران است».
شروع فعالیت
مثل همه جای دنیا، تشکیلات رادیو از صفر شروع شد؛ بطوری که وقتی تاسیسات آن روز را با تجهیزات امروزی مقایسه کنیم، می بینیم که در آن روزگار فقط 5 ساعت برنامه آن هم از دو فرستنده ضعیف پخش می شد که اولی موج کوتاه به قدرت 20 کیلو وات و دیگری موج متوسط به نیروی فقط 2کیلو وات بود. طبیعی است که صدای چنین فرستنده هایی را فقط مردم تهران و چند شهر نزدیک پایتخت می توانستند بشنوند. بعدها یک دستگاه فرستنده موج کوتاه 20 کیلوواتی هم خریداری شد تا صدای ایران را تقویت کنند؛ اما جنگ پیش آمد و تحول رادیو نیز مانند سایر تحولات مملکت متوقف ماند و نوزادی که در 4 اردیبهشت 1319 بدنیا آمده بود تا 12 ساله شود همچنان رو به انحطاط و ضعف رفت. در سال1327 استودیوی کوچکی در محل میدان ارک ساخته شد که بعضی اوقات اخبار را از آن استودیو پخش می کردند. سه سال بعد سه استودیوی دیگر نیز در همین محل ساخته شد؛ و به تدریج تحولات اساسی در وضع رادیو بوجود آمد. موسیقی، خبر و نمایشنامه سه رکن برنامه های رادیو موسیقی، خبر و نمایشنامه سه رکن برنامه های رادیو بود که مردم در آن زمان دوست داشتند و ساعتهای زیادی از اوقاتشان را به شنیدنش مصروف می داشتند.
اولین گوینده خانم
قدسی رهبری اولین گوینده خانم در روز افتتاح رادیو بود. قبل از افتتاح رادیو دو نفر از وزرا، عده ای از اساتید دانشگاه تهران وچند تن از کارمندان عالی رتبه و مهندسان وزارت پست و تلگراف در یکی از سالن های باشگاه افسران از وی تست گویندگی گرفتند و او نفر اول شد. ملک الشعرای بهار یکی از اساتیدی بود که از داوطلبان گویندگی تست معلومات عمومی، فن بیان و شعر می گرفت.
قدیمی ترین خواننده مرد
اسماعیل خوانساری مشهور به ادیب خوانساری در سال 1280 متولد شد. او کار خود را از مؤذنی مسجد خوانسار آغاز کردو پس از مدتی نزد اساتید گوناگون گوشه های ساز و آواز ایرانی را فرا گرفت. او برای هنرش قدر و منزلت زیادی قایل بود، خودش در این باره می گوید:«هیچگاه از کسی در ازای خواندن نوا پول نگرفته ام، زیرا این کار را دون شخصیت یک هنرمند می دانم . ادیب خوانساری در پاسداری از هنر و شخصیت خود سخت کوشا بود. وی در سال 1319 یعنی در زمان افتتاح رادیو همکاری خود را با این رسانه آغاز کرد و پس از آن نیز با آن همکاری داشت و با شروع برنامه «گلها» از خوانندگان پرکار در این برنامه به شمار می آمد.
قدیمی ترین گوینده
رضا سجادی متولد 1299 فرزند حجت الاسلام حاج سید مصطفی سرابی واعظ و ناطق زبر دست بود که در شهر مشهد مقدس به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدیی و متوسط را در موطن خود به پایان رساند و وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. او در سال 1319 به عنوان گوینده در رادیو استخدام شد و قسمتی از برنامه های رادیو توسط او اجرا می شد. رضا سجادی مدتی به ریاست اداره رادیو منصوب گردید و مدتی هم ریاست اداره مطبوعات وزارت پیشه و هنر را عهده دار بود. رضا سجادی ناطقی زبردست، ادیبی پر مایه و شعر شناس بود او اشعار زیادی را در حافظه داشت و هنگام محاوره از اشعار حافظ ، شاهد و مثال می آورد.
اولین مرشد خوان
قبل از افتتاح رادیو ، مسئولان امر برای انتخاب شخصی که بتواند با آهنگ شاهنامه بخواند تلگرافی به فرمانداران و بخش داران زدند و 616 نفر مرشد ونقال از اطراف و اکناف به تهران آمدند و در اداره موسیقی کشور اجتماع کردند تا شخص مورد نظر از میان آنها انتخاب شود. هیئت آزمایش کننده که متشکل از ذکاء الدوله غفاری، لقمان-الدوله، ملک الشعرای بهار و ابوالحسن صبا بود طی مدت 3 ماه از داوطلبان امتحان گرفتند تا اینکه سرانجام سه نفر انتخاب شدند که دو نفر به نفع آقای عباس شیرخدا کنار رفتند.ایشان سالیان سال مرشد در رادیو بودند.
گوینده- مجری رادیو
کمال الدین مستجاب الدعوه در سال 1324 با شرکت در نمایشنامه «حسن قناد» فعالیت خود را در رادیو آغاز کرد و در سال 1327 سرپرست نمایش های رادیو شد و در سال 1334 عهده دار برنامه «بانوان» گردید و پس از آن نیز در زمره گویندگان رادیو قرار گرفت. وی طی سفرهای زیادی که به خارج از کشور داشت به مطالعه پیرامون رادیو پرداخت و در سال 1338 به ریاست اداره انتشارات و رادیوی شهرستان ها منصوب گردید. در سال 1345 جمعیت «همبستگان ادب و هنر» را که یک تشکل هنری–صنفی بود، تشکیل داد. هدف آن به دست آوردن حقوق صنفی و اجتماعی ادبا و هنرمندان ایران بود. وی سال های متمادی مجری بسیاری از مسابقه های رادیو از جمله «مسابقه هوش» بود و سالیان زیادی نیز برنامه «شما و رادیو» را اجرا می کرد.
قدیمی ترین داستان نویس و نمایشنامه نویس
عزیز الله حاتمی متولد 1291 دارای دو مدرک تحصیلی لیسانس حقوق از دانشگاه تهران و روزنامه نگاری از لندن بود. وی دارای تألیف و ترجمه هایی است که در قالب مقاله و کتاب منتشر شده اند. حاتمی از آغاز تأسیس رادیو با این رسانه همکاری داشت و در سال 1319 اولین داستان رادیویی را نوشت و اجرا کرد. خودش معتقد بود که این تجربه به شکست انجامید و حتی موجب توبیخ او شد. در سال 1320 متصدی گفتارهای رادیو بود که پس از مطالعه، آنها را طبقه بندی می کرد و دو روز قبل از اجرا به استودیو قصر می فرستاد.در سال 1330 طی سفرهایی که به اروپا و آمریکا داشت یک دوره آموزش نویسندگی در رادیو را در آنجا پشت سر گذاشت و مطالعات زیادی روی تکنیک های مختلف نویسندگی برای رادیو انجام داد که این مطالعات پایه و اساس کار وی در تهیه داستان ها و نمایشنامه های رادیو شد. او از سال 1337 تهیه «داستان های شب» رادیو ایران و نمایشنامه روزهای جمعه رادیو را به عهده داشت.
یکی از قدیمی ترین ترانه سرا ها
کریم فکور متولد 1304 در مشهد بود . تحصیلات متوسطه را در زادگاهش به پایان برد و در رشته حقوق از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. وی فعا لیت های هنری را با سرودن شعر وترانه وهمکاری با مطبو عات آغاز کرد. از حدود سال 1324 در اوان جوانی همکاری خود را با رادیو آغاز نمود.او مبتکر ساخت ترانه های دو لهجه ای یا ترانه های دو یا سه نفری بود که از رادیو پخش می شد. سبک ترانه سرایی او روان بود و از به کار گیری کلمات ثقیل پرهیز می کرد. او از ترانه سرایان فعال رادیو بود و هر ماه پنج تا شش ترانه برای خوانندگان رادیو می سرود و در دهه سی وچهل شهرت زیادی پیدا کرد. او با نوشتن فیلم نامه « شاهین ترس» در سال 1333 به جمع دست اندرکاران سینما پیوست اما همکاری خود را با رادیو همچنان ادامه داد.
اولین سولیست( تکنواز) رادیو
مشیر همایون شهردار، متولد 1264 فراگیری موسیقی را از کودکی آغاز کرد و در سال 1289 در معیت درویش خان به همراه 10 نفر نوازنده دیگر به لندن رفت و صفحات موسیقی ضبط کرد . او سال ها در مشاغل مهم دولتی کار کرد اما همواره به کار موسیقی عشق می ورزید و به آن می پرداخت . مشیر-همایون شهردار در اولین روز افتتاح رادیو در 4 اردیبهشت 1319 به مدت حدود 15 دقیقه به نوازندگی سلوی پیانو در رادیو پرداخت و از آن پس تا حدود 10 سال نوازنده سلوی پیانو در رادیو بود. از حدود سال های 1331 تا 1351 به طور مداوم همکار شورای موسیقی رادیو بود و مدتی نیز با شرط داشتن اختیار تام، مسئولیت شورای موسیقی رادیو را به عهده گرفت و ارکستری به نام « ارکستر ویژه» تاسیس کرد و برای آن قطعاتی را به سبک غربی تنظیم واجرا نمود .
پایه گذار برنامه فرهنگ مردم
سید ابوالقاسم انجوی شیرازی پسر سید خلیل صدرالعلما در 18 سالگی با صادق هدایت آشنا شد و این آشنایی موجب شناخت او با روش های تحقیق در فرهنگ مردم گشت. انجوی شیرازی در سال 1340 به کوشش علی دشتی و محیط طباطبایی به رادیو ایران راه یافت و رییس وقت رادیو اجازه تاسیس مرکز « فرهنگ مردم » و راه اندازی برنامه ای به این نام را به وی داد؛ برنامه ای که هر سه شنبه ساعت 21 با اجرای وی و با نام مستعار « نجوا » پخش می شد . وی در سال 1347 تصمیم گرفت فولکلور را علاوه بر رادیو در مطبوعات نیز گسترش دهد . در سال 1351 کتاب هایی تحت عنوان «گنجینه فرهنگ مردم» منتشر کرد که بر اساس پژوهش-های او در زمینه فرهنگ مردم بود. وی تا سال 1358 یعنی حدود 18 سال اجرای برنامه فرهنگ مردم را به عهده داشت و در طول این سال ها استفاده دقیق و روشمند از رادیو را، برای برنامه سازی، هدف کار خود قرار داد .
قدیمی ترین خواننده و نوازنده مرد
جواد بدیع زاده از اولین خوانندگان مرد رادیو، در سال 1275 متولد شد .پدرش اهل منبر و وعظ و خطابه بودو بدیع-زاده نیز در جوانی چون پدر در مجالس روضه خوانی به وعظ و روضه مشغول بود. از این رو با آیات قرانی آشنایی زیادی داشت. مدتی در دبیرستان دارالفنون درس خواند و صناعات ادبی و فرانسه را به خوبی آموخت. بدیع زاده نخستین خواننده مردی است که در 1304 خورشیدی روی صفحه گرامافون، آواز و تصنیف خواند. بدیع زاده به همراه عده ای دیگر از نوازندگان در سال 1319 به دستور رضا شاه وارد رادیو شد و با همکاری ابوالحسن صبا آهنگی به نام «ساز و سبعه» را اجرا کرد که از آهنگ های به یاد ماندنی اوست .
اولین خبرنگار(گزارشگر )
محسن فرزانه تحصیلات خود را در دانشکده حقوق گذراند . او به زبان فرانسه آشنا بود و کتاب هایی را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرد. او مبتکر خبرنگاری به سبک فرهنگی در ایران بود و تجربه مصاحبه با سران متفقین را در کارنامه خود داشت. فعالیت مطبوعاتی خود را از روزنامه « سعادت بشر» و بعد « نسیم شمال » و « ستاره » آغاز کرد و درسال 1318 در روزنامه« اطلاعات » به خبرنگاری پرداخت محسن فرزانه در اردیبهشت 1319به خبرنگاری دررادیو پرداخت و اولین گزارش خود را که درباره نمایشگاه کالای میهن بود برای رادیو تهیه کرد. وی ضمن همکاری بارادیو در روزنامه های «ایران و آزادگان» و «افکار ایران» و «صدای ایران» به مقاله نویسی و وقایع نویسی پرداخت و مدتی نیزدر «آینده ایران» و « کیهان» به خدمت مطبوعاتی مشغول بود. او از سال 1324 همکاری خود را با رادیو قطع کرد ودر حرفه وکالت دادگستری مشغول به کار شد.
اولین قصه گو
فضل الله صبحی مهتدی در سال 1312 به سمت معلم پیمانی درس فارسی دوره عالی هنرستان موسیقی منصوب شد. از 25 شهریور 1316 به دانشکده حقوق و علوم سیاسی منتقل شد و در سال 1317 دوباره به هنرستان موسیقی رفت . او در نیمه اول دهه 20 با صدا ی گرم خود از رادیو به بچه ها سلام می گفت بعد اشعار مولانا را در مایه افشاری می خواند و سرانجام قصه-ای را که هزاران کودک در انتظارش بودند نقل می کرد. صبحی در آغاز کار خود در رادیو برای تنظیم و تدوین برنامه از صادق هدایت کمک می گرفت. زیرا هیچکس به اندازه هدایت در باره افسانه های کودکان و قصه های قدیمی ایران اطلاع و بر آن احاطه نداشت. صبحی بیش از 22 سال در رادیو به افسانه گویی و داستان سرایی برای کودکان پرداخت. برنامه «ظهر جمعه » 845 ساعت و 1253 بار روی آنتن رادیو بود و یکی از پر طرفدار ترین برنامه های رادیو به شمار می-رفت. کودکان صبحی را « بابا صبحی » می نامیدند.
یکی از قدیمی ترین هنرپیشه ها
هوشنگ سارنگ یکی از قدیمی ترین هنرپیشه های رادیو در سال 1291 متولد شد. پدرش سید احمد خان یکی از چهره های شاخص در نمایش های تعزیه بود. در سال 1318 جزو اولین هنر-جوهای مدرسه هنرپیشگی بود و اولین نمایشنامه خود را در تماشاخانه سعادت بازی کرد. او پس از فارغ التحصیلی تقریبا در تمام تماشاخانه های تهران بازی می کرد. سارنگ از ابتدای تأسیس رادیو با این رسانه همکاری داشت و به همراه تعدادی دیگری از هنرپیشه ها به استودیوی رادیو تهران می رفتند و برنامه های نمایش زنده اجرا می-کردند.
اولین سخنرانی مذهبی
حسینعلی راشد به سال 1276 در تربت حیدریه متولد شد. پدرش روحانی بود. راشد تا 16 سالگی در موطن خود مقدمات زبان و ادب فارسی و عربی، صرف و نحو، منطق و معانی را فرا گرفت و سپس وارد حوزه علمیه مشهد شد. راشد در 28 سالگی عازم نجف شد اما بعد از مدت کوتاهی به ایران بازگشت و در شیراز و اصفهان به کار وعظ و خطابه مشغول شد. کتاب «دو فیلسوف شرق و غرب» از اثار تألیفی استاد راشد می باشد. در سال 1320 به دعوت وزیر فرهنگ وقت – محمد تدین – برای ایراد یک سلسله سخنرانی مذهبی به «رادیو تهران» دعوت شد و حدود سی سال هر هفته یک سخنرانی او در رادیو پخش می شد. استاد راشد علا وه بر رادیو در مدرسه عالی سپهسالار و سپس در دانشکده معقول و منقول دردوره لیسانس و دکترا تدریس می کرد.سخنرانی های راشد در کشور های همسایه ایران نیز که امواج رادیو ایران را دریافت می کردند طرفداران زیادی داشت.
قدیمی ترین گوینده، هنرپیشه و کارگردان
نصرت الله محتشم 28 اسفند 1294 در تهران به دنیا آمد. ده ساله بودکه برای اولین بار روی صحنه تئاتر ایفای نقش کرد. وی دانش آموخته دوره ادبی در دبیرستان دارالفنون و لیسانس حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران بود، و از سال 1319 هنگام تأسیس رادیو همکاری خود را رادیو اغاز کرد. او ابتدا سمت گوینده داشت و بعدها مشاور سرپرست نمایش های رادیو شد. او اولین تنظیم کننده داستان های شب رادیو بود و مدت های مدیدی نیزکارگردانی نمایش های داستان-های شب را به عهده داشت. محتشم در عرصه سینما و دوبله نیز فعالیت می کرد
اولین مسئول تمرین ارکستر رادیو
ابراهیم آژنگ که آغاز حیات وی به دوره قاجاریه بر می گردد موسیقی را در شعبه موزیک مدرسه دارالفنون نزد استادان فرانسوی آموخت و ردیف ایرانی را نزد میرزا حسین قلی یاد گرفت. در سال 1319 سمت معاونت اداره موسیقی کشور را به عهده داشت و تمرینات گروه موسیقی رادیو به عهده اوبود. نوازندگان و خوانندگان رادیو چند ساعت قبل از اجرای زنده برنامه در اداره موسیقی کشور حاضر می شدند و زیر نظر ابراهیم آژنگ به تمرین موسیقی می پرداختند. او در این تمرینات علاوه بر رهبری ارکستر تنظیم قطعات موسیقی ایرانی برای ارکستر و خوانندگان را نیزبر عهده داشت.
اولین ناظر متون رادیویی
علی دشتی در سال 1272 شمسی در کربلا به دنیا آمد. او هنگام افتتاح رادیو در ایران عضو اداره شهربانی بود و ریاست دایره راهنمای نامه نگاری را در اداره سیاسی شهربانی به عهده داشت. او به همراه عبدالرحمن فرامرزی(روزنامه نگار و نویسنده)و چند نفر دیگر جزو اولین کسانی بودند که نظارت بر متون گفتار رادیویی و رسانه های گروهی آن زمان را در حد کامل انجام می داد. هیچ روز نامه ای بدون اجازه این قسمت حتی اجازه ی چاپ یک آگهی هم نداشت. همچنین هیچ جمله ای در رادیو خوانده نمی شد مگر اینکه قبلا از نظر علی دشتی گذشته باشد. دشتی روزنامه نگاری منتقد وتندرو بود. روزنامه “شفق سرخ”در نخستین سال های تأسیس این موضوع را اثبات کرد ولی بعد ها او به صورت یک روزنامه خبری طرفدار دولت درآمد. او به زبان و ادبیات فارسی عربی و فرانسه تسلط کامل داشت و با زبان های آلمانی و انگلیسی نیز آشنا بود. او سخنوری صحنه ساز بود.شهرت او بیشتر به خاطر نویسندگی است و آثار مکتوبی نیز دارد.
اولین ویراستار متون رادیویی
سعید نفیسی مورخ ادیب منتقد نویسنده نمایشنامه-نویس، شاعر، لغت نویس، زبان شناس و مترجم؛ فرزند دکتر علی اکبر نفیسی ناظم الاطبا بود. تحصیلات دوران ابتدایی را در مدرسه ی شرف و دوران متوسطه را در مدرسه ی علمیه گذراند. در سال 1297 تهیه مقالات و تصحیح مجله (انجمن ادبی دانشکده)به مدیریت ملک الشعرای بهار به او سپرده شد و در سال 1299 به عضویت انجمن ادبی ایران درآمد. در حدود1310 به تدریس در دانشکده ادبیات پرداخت و در 1314 عضو پیوسته فرهنگستان ایران شد او پس از کسب درجه ی دکتری؛ کرسی تاریخ ادبیات ایران را در دانشگاه تهران به دست آورد. مدتی به عنوان استاد افتخاری در دانشگاه های کابل در افغانستان، قاهره در مصر، پن ژوزف در لبنان، بروکسل در بلژیک هاروارد در آمریکا، کلمیا در نیویورک و در دانشگاه پرنیستن در نیوجرسی به تدریس پرداخت. وی ریاست کمیسیون رادیو را قبل از افتتاح رادیو به عهده داشت و مسولیت تهیه و ویرایش گفتارهای رادیو با او بود زیرا توانایی کم نظیری در نویسندگی داشت و پرکارترین و معروف ترین نویسنده زمان خود بود. نثر او ساده و روان بود و بسیارسریع می نوشت. او مردی ساده و قانع بود. محمد علی فروغی در کابینه ی خود وی را برای تصدی پست و وزارت فرهنگ در نظر گرفت ولی او کرسی استادی را بر مقام وزارت ترجیح داد. نفیسی را از جمله پیشروان پژوهش های ایران شناسی می-شناسند. او سالها در بسیاری از برنامه های رادیو با موضوع ادبیات و ایران شناسی به عنوان کارشناس مجری در برنامه-ها حضور داشت. سعید نفیسی کتاب خانه ی عظیمی داشت که قبل از مرگ، آن را در چهار بخش به نهاد های مختلف فروخت و یا به آن ها اهدا کرد.
اولین مدیر کل انتشارات و تبلیغات(اولین مدیر رادیو )
عیسی صدیق اعلم در سال 1237 در اصفهان متولد شد و در مدرسه دارالفنون به تحصیل پرداخت. وی را پایه گذار مجله اصول تعلیمات می دانند. او از جانب احمد شاه لقب صدیق اعلم را دریافت کرد و در سال 1310 به طراحی، تکمیل و اجرای مقدمات تأسیس دانشگاه تهران پرداخت. پس از آن که در بهار 1319 فردی به نام مقدم نتوانست به خوبی اداره کل انتشارات و تبلیغات را تشکیل دهد ؛ صدیق اعلم عهده دار تشکیل این اداره کل شد و امور مختلف رادیو را که در بدو افتتاح رادیو در وزارتخانه ها و نهاد های مختلف پراکنده بود در اداره کل انتشارات و تبلیغات متمرکز کرد و برای این اداره چنان وجاهتی قایل شد که حکم مدیر کل آن تا سال 1340 توسط نخست وزیر ابلاغ می-گردید. وی تا سال 1320 در مقام مدیر کل تبلیغات و انتشارات یا به عبارتی مدیر رادیو بود و پس از آن به تناوب چندین بار وزیر فرهنگ شد.
یکی از قدیمی ترین نویسندگان
حسینقلی مستعان پس از اتمام دوره دبیرستان در دارالفنون مدتی در مدرسه علوم سیاسی به تحصیل پرداخت. وی کار روزنامه نویسی را از سال 1298 آغاز کرد و از 17 سالگی در روزنامه نیمه رسمی ایران فعالیت داشت و نخستین شعرها و داستان های کوتاه خود را در روزنامه های «نسیم شمال»، «اتحاد» و «روزنامه ایران» منتشر کرد. قصه نویسی را نیز از سال 1314 در مجله «مهرگان» با نام مستعار«ج.م.حمید»آغاز نمود. او در کار ترجمه هم دست داشت. ترجمه «بینوایان» اثر ویکتور هوگو که از جمله ترجمه های اوست یکی از بهترین ترجمه های بینوایان به شمار می رود. او از سال 1319 مجله «راهنمای زندگی» را منتشر کرد و بدون وقفه از سال 1300 تا 1357 –یعنی 57 سال- قلم زد . مستعان پس از واقعه شهریور 1320 مدتی به سیاست روی آورد و سردبیر و مدیر برخی از روزنامه های سیاسی آن زمان شد. واز دهه 1320 برای بعضی از برنامه های رادیو می نوشت. او از سال 1328 رئیس شورای نویسندگان رادیو شد.او از سال 1335 تا 1340 در «مجله رادیو» داستان کوتاه می نوشت. اغلب داستانهای او پند آموز بود و با یک نتیجه اخلاقی پایان می یافت. بسیاری از داستانهای او در برنامه های رادیو استفاده می شد. او نثری روان و ساده داشت و دارای تخیل قوی بود و در شخصیت پردازی مهارت زیادی داشت.
مجوز برای در اختیار داشتن رادیو
خسرو معتضد نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر سندی در اختیار دارد که بسیار قابل توجه است. این سند که به شماره پروانه 2728، در تاریخ 25/4/1319 صادر شده و اعتبار آن دائمی است، از سوی وزارت کشور و اداره کل شهربانی آن زمان صادر شده است، در متن این سند آمده است: به دارنده این برگ آقای مرتضی خلعتبری اجازه داده میشود بر طبق درخواستی که در دفاتر مربوط بایگانی است، یک دستگاه رادیو کنسرت گیرنده تلفن کن شماره 320270 در منزل خود در تهران، بخش دو، کوچه معاونالسلطان نصب نماید.این بدان معناست که داشتن رادیو در آن زمان منوط به داشتن مجوز بود. در ادامه این سند آمده است: 1- در صورت انتقال این دستگاه به دیگری باید انتقال دهنده، شهربانی مربوط را مطلع کند و پروانه خود را مسترد بدارد. 2- هر گاه رادیو از غیر انتفاع افتاده و قابل استفاده نباشد، دارندگان آن فوراً پروانه را به شهربانی مربوط تحویل نموده و اگر رادیوی جدید نصب کنند باید مجدداً صدور پروانه شود. 3- دارندگان رادیو در هنگام نقل مکان از شهرستانی به شهرستانی دیگر باید اطلاع دهند تا پروانه آنها در شهربانی مربوط به ثبت برسد. این سند نشان میدهد که چه احتیاطهای عجیبو غریبی در آن زمان برای استفاده از رادیو اعمال میشده است.
محتوی برنامههای رادیو
بررسی محتوی برنامههای رادیو تهران در آغاز بسیار جالب است. زیرا «برنامههای رادیو عموماً به پخش اخبار، موسیقی و گفتارهایی پیرامون مسائل بهداشتی، ورزشی، فرهنگ و خانهداری اختصاص یافته بود. رادیو تهران در شبانهروز جمعاً 5/8 ساعت به پخش برنامه میپرداخت که طی دو برنامه روزانه و شبانه پخش میگردید. برنامه روزانه رادیو از ساعت 30/11 صبح تا 2 بعدازظهر و برنامه شبانه از ساعت 5 بعدازظهر آغاز و تا 11 شب ادامه داشت. پخش اخبار در آغاز به 5 زبان خارجی انجام میگرفت. که پس از مدتی، زبان ترکی نیز به آن افزوده شد. اخبار به زبانهای عربی، روسی و ترکی در برنامههای روزانه و به زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی در برنامههای شبانه پخش میگردید. از 6 ساعت برنامه شبانه 4 ساعت به موسیقی (سه ساعت موسیقی فرهنگی و یک ساعت موسیقی ایرانی)، یک ساعت و ربع به اخبار (نیم ساعت اخبار به زبان فارسی در دو نوبت و 45 دقیقه به زبانهای خارجی فرانسه، انگلیسی و آلمانی) و 45 دقیقه به برنامههای گفتارهای کشاورزی، جغرافیا، بهداشت و ورزش اختصاص یافته بود.»(4 شنوندگان آن روزگار که امروز کهنسال هستند هنوز برنامههای آن زمان را به یاد میآورند؛ شنونده کهنسالی میگوید: «اول که رادیو شروع به کار کرد، چند ساعتی بیشتر برنامه نداشت و کمکم ساعت کار آن بیشتر شد. یکی از برنامههای رادیویی قصههای راه شب بود و یک داستان پلیسی به نام جانی دالی که قصههای پلیسی را به صورت نمایشی و گاهی تعریف به اجرا میگذاشت.»(5 شنونده دیگری به یاد دارد که: «رادیو در آغاز کار خود بیشتر موسیقی پخش میکرد. اخبار و گفتار در اولویتهای بعدی بود. گفتارها شامل تاریخ، جغرافیای ایران، کشاورزی، خانهداری و بهداشت بود. یکی از معروفترین برنامههای آن سالها، افسانه هزار و یکشب و برنامه فرهنگ مردم بود که با استقبال مردم روبهرو شد. بعدها با ورود هنرمندان نخبه به رادیو کمکم رادیو به خانههای بیشتری راه پیدا کرد، به طوری که گاهی هنگام برنامههای پرطرفدار خیابانهای تهران خلوت میشد. رادیو در هنگام سال تحویل برنامههای بهتری داشت، بهطوری که افرادی که رادیو نداشتند به خانه آنهایی که رادیو داشتند میرفتند و مینشستند و هیچ کدام حرف نمیزدند و فقط گوش میکردند. صبحها رادیو برنامه کودک برای بچهها داشت و خانم عاطفی مجری این برنامه بود که قصهگویی میکرد. در رادیو اذان میگفتند و صبحها برنامه شیرخدا پخش میشد و برنامه دیگری بود که داستان رستم و اسفندیار در آن گفته میشد.»
شغل رادیوفروشی
یکی از قدیمیترین رادیو فروشان تهران حاجی برادران ساداتی نام دارد که معروف به جاوید بود. او از سال 1324 در یکی از مغازههای پشت شهرداری در میدان توپخانه رادیوفروشی میکرد. در آن زمان تعداد 7 مغازه بود که به این شغل مشغول بودند. آنگاه چهار پنج سال بعد چند رادیوفروشی دیگر نیز در خیابان قزوین شروع به کار کردند. حاجی برادران ساداتی در مصاحبه خود میگوید: «رادیوهای آن زمان بسیار گران بودند و معمولاً از کشور آلمان یا انگلستان وارد میشد. هر کس که رادیو میخرید به شهربانی مراجعه میکرد و یک عکس و جواز از آنها میگرفت و ما میرفتیم منزلشان و رادیو را نصب میکردیم. در آن زمان همه نمیتوانستند رادیو بخرند؛ مثلاً در تهران از هر هزار خانه یکی رادیو میخرید از این رو تعمیر کار رادیو هم خیلی کم بود. آن موقع به دلیل آنکه رادیو خیلی گران و بزرگ بود، در هر مغازه رادیوفروشی شش یا هفت رادیو بیشتر نبود که کل سرمایه آن مغازه را تشکیل میداد. رادیوهای برقی و چوبی بزرگ آلمانی حدود 2000 تومان و 1500 تومان و برخی از آنها 1000 تومان قیمت داشت که مبلغ گزافی در آن زمان بود. مشتریهایی که برای خرید رادیو میآمدند معمولاً قسم میدادند و میپرسیدند این آقایی که در رادیو ضرب یا ویولن میزند، قدش چقدر است و یا چگونه در این جعبه رفته است. در برخی خانهها که برق نداشتند از رادیوی باطریدار استفاده میشد. باطریهای این رادیوها بزرگ بود و در خارج از جعبه رادیو قرار میگرفت و هر وقت خالی میشد قابل شارژ بود. رادیوهای باطریدار معمولاً هلندی بودند که پس از یک یا دو هفته باطری آنها خالی میشد و شارژ مجدد آنها مکافات بود. در سالهای بعد رادیوهایی وارد شد که با باطری خشک کار میکرد. این رادیوها را با باطری آن وارد میکردند که مشهورترین آن «آندریا» نام داشت فروش رادیو در آن زمان زیاد نبود، به طوری که در هفته یا پانزده روز یا یک ماه، یک رادیو به فروش میرسید. اما اگر رادیوی کسی خراب میشد یک مهندس آلمانی به نام کریشاد رادیوها را تعمیر میکرد. پس از آنکه این مهندس آلمانی به اروپا رفت ما یک ارمنی به نام آساتور پیدا کردیم که رادیوها را تعمیر میکرد و بعد خودم رفته رفته تعمیر رادیو را از او یاد گرفتم.
رادیو شیئی عجیب
بیتردید دیدن جعبهای که از آن صدا و نوا تولید میشود. برای شنوندگان نیم قرن پیش عجیب بوده است. شنوندهای میگوید: «اولین بار رادیو را زمانی دیدم که پدرم آن را خرید و چون تا به حال رادیو ندیده بودم فکر کردم آن یک جعبه معمولی است. من سنگی برداشتم و به جعبه زدم و اما روی رادیو ترک برداشت و زمانی که پدرم آمد دید جعبه رادیو ترک برداشته، من و خواهرم را که کوچکتر از برادرانم بودیم آورد و از ما پرسید چه کسی رادیو را شکانده است. خواهرم که کوچکتر بود گفت: من نشکاندم، و من با اشاره دست به پدرم فهماندم که او شکانده است. پدرم حرف مرا باور کرد و خواهرم را سه روز در انبار علفها در زیرزمین زندانی کرد. اما زمانی که پدرم رادیو را روشن کرد من فکر کردم پدرم است که صدا در میآورد، اما بعد از چند روز فهمیدم که رادیو صدا میدهد.»
تلاش برای خرید رادیو
همانطور که از قول یک رادیوفروش نقل شد، هر دستگاه رادیو در آن زمان هزینه گزافی داشت و همه افراد قادر به خرید آن نبودند. اما افزایش ورود این دستگاه، پایین آمدن قیمت و راهیابی آن به منازل مردم عادی، افراد و خانوادهها را علاقهمند به خرید آن میکرد.
آدم کوچولوها در رادیو
خاطرات شنوندگان آن زمان رادیو نسبت به گویندگان رادیو شبیه داستان آلیس در سرزمین عجایب است. بانوی سالخوردهای از الیگودرز میگوید: «من فکر کردم که آدمها را زیر دستگاههای مخصوص کوچک کرده و در رادیو قرار میدهند و آنها شبها فرار کرده و صبح زود دوباره بازمیگردند. به همین علت یک شب وقتی همه در خواب بودند من بیدار ماندم و دیدم خبری از آدم کوچولوها نشد. پیش خود فکر کردم که شاید امشب به خاطر ترس از من نرفتهاند. به همین خاطر گفتم اگر دو یا سه روز دیگر در رادیو بمانند از گشنگی و تشنگی میمیرند. پس من سه شبانهروز بیدار ماندم و به رادیو خیره گشتم ولی از آنها خبری نشد، به طوری که در این مدت از سردرد شدید بیتابی میکردم.»(16 آقای حاجی اسماعیلی نیز در خاطرات خود میگوید: «در اولین سالهای که رادیو به ایران آمد همه مردم موفق به خرید آن نمیشدند و فقط طبقه مرفه از آن استفاده میکردند، به مرور رادیو به دیگر خانهها راه پیدا کرد. بعضی از مردم به آن جعبه جادو میگفتند. جعبهای که از آن صدا به بیرون میآمد. پدربزرگ خدا بیامرزم که مرد بسیار سادهای بود اولین بار که رادیو را دید تا مدتها جلوی آن نشسته بود تا آدمهایی را که در آن حرف میزنند، ببیند و میگفت این آدمها چهطور داخل جعبه شدهاند!
رادیوهای آنتندار
همانطور که از قول سالمندان بیان شد دستگاههای گیرنده رادیو در ابتدا ورود همراه با آنتن بزرگی بوده است که دارنده دستگاه میبایست آن را در نقطهای از بام خانه خود نصب نماید. از این رو نصب این آنتنها روی پشتبام منازل نشاندهنده حضور رادیو در آن خانه بود. بانوی شنوندهای در این مورد از خاطرات خود میگوید: «یک روز که از خانه یکی از همسایگان در تفرش برمیگشتم، دیدم که مردم دور خانهای جمع شدهاند. وقتی جلو رفتم و علت را پرسیدم، یکی گفت: دارند آنتن این چیز جدیدی که آمده را بالای پشت بام وصل میکنند. پرسیدم آنتن چیه؟ گفت: نمیدونم! به خانه که رفتم و جریان را برای همسرم تعریف کردم او گفت من هم شنیدهام؛ میگویند این آنتن صداها را میگیرد و به رادیو میدهد. رادیو هم صداها را پخش میکند.
رادیو گوشی
میگویند نیاز مادر هر ابتکار و اختراعی است. ورود رادیو و عجیب و جالب بودن این وسیله و عدم توانایی در خرید آن نزد عموم به دلیل گران بودن، افراد باهوش را به کنجکاوی وامیداشت، به طوری که شنوندهای میگوید: «در زمانهای قدیم به علت گران بودن رادیو بعضی از افراد زرنگ و باهوش با استفاده از سیمپیچی که روی یک لوله فلزی پیچیده شده بود و سیمی که به سیمپیچ وصل بود، سیم را به ناودان پشت بام خود وصل میکردند و با حرکت دادن این سیم از صدای رادیو از طریق گوشی استفاده میکردند.»(21) و بدین ترتیب رادیو گوشی در میان جوانترها رواج پیدا کرد و آنها نیز از برنامههای رادیو استفاده میکردند:« در آن زمان رادیوهایی به نام «رادیو گوشی» وجود داشت که برادر من هم قطعاتش را میخرید و خودش درست میکرد و جالب این بود که برای به کار افتادن آن باید سیمش را به نردههای شیروانی میزدند و یک موج را هم بیشتر نمیگرفت.»(22)
تابوی رادیو
ورود هر پدیده جدید به جامعه همراه با مخالفتهایی است. ورود رادیو نیز به جامعه ما از این امر مستثنی نبود و نزد برخی خانوادههای به دلایل مختلف تابو شمرده میشد
آقای علی کیانی نیز خاطره جالبی تعریف میکند: «پس از استخدام در ارتش به دلیل صدای قابل تحمل، به دستور فرماندهمان در ارتش، مرا به رادیو معرفی کردند و در آنجا چند دقیقه اشعار مذهبی خواندم که مورد توجه قرار گرفت و بارها به رادیو تهران دعوت شدم. این مسئله باعث شد که بسیاری از دوستان و فامیل به رادیو علاقهمند شوند. از این رو از سر ناچاری یک رادیو خریداری کردم و با خود به شهرستان نمین بردم که آنرا به خالهام هدیه کنم. رادیو را به خانه خاله بردم ولی به محض روشن کردم آن، خاله اتاق را ترک کرد و پس از چند دقیقه با حفظ حجاب کامل به اتاق بازگشت، زیرا فکر میکرد که رادیو نامحرم است و خلاصه پس از چندین دقیقه چانهزنی به او قبولاندیم که رادیو نامحرم نیست و شنیدن آن اشکالی ندارد.»
رادیوی دروغگو
در باور مردم تعلق مکانی و تعصب قومی موجب میشد که نسبت به گفتار گویندگان رادیو در آن زمان موشکافانه دقت کنند. اما از آنجا که برنامههای رادیو از تهران پخش میشد شنوندگان دیگر شهرها و روستاها گاهی عکسالعملهایی نسبت به گفتار گویندگان داشتند. آقای اقبالی از شنوندگان قدیمی رادیو میگوید: «من 18 سالم بود و با هرمز خان که خان روستا بود و چند تن از اهالی روستا برای رضاخان کار میکردیم. هرمز خان با رضاخان در ارتباط بود. یک روز او وسیله عجیبی با خود به روستا آورد، که برای مردم روستا وسیله خیلی عجیبی بود. اما این وسیله عجیب در روستا سالم نماند. زیرا وقتی گوینده رادیو شروع به سخن گفتن کرد و گفت: سلام اینجا تهران است، همان لحظه یکی از روستائیان رادیو را پرت کرد و گفت: چرا دروغ میگویی. اینجا «دیویچ» است، کجای اینجا تهران است!
سوء استفاده از رادیو
ظاهراً هر پدیده جدیدی که وارد میشود افرادی هستندکه بخواهند از آن سوء استفاده کنند. در خصوص پدیده رادیو نیز این سوء استفاده وجود داشته است. حسین کریمی از تفرش میگوید: «… بعد از چند ماه قهوهخانه محله ما یک رادیو خرید. از آن به بعد مشتریانش دو برابر شد. اما او هم قیمت چای و قلیان را دو برابر کرد!(28) آقای احمدی نیز میگوید: «اولین باری که رادیو را دیدم در قهوهخانه محله حسنیخی بود که اندازه تلویزیون امروزی بود و دو پیچ داشت و صاحب قهوهخانه پسر خود را کنار آن دستگاه گذاشته بود که کسی به آن دست نزند و صاحب قهوهخانه فقط روزی یک ساعت رادیو را روشن میکرد. ما که شگفتزده بودیم هر روز به قهوهخانه میرفتیم و برنامههای رادیو را گوش میکردیم و در ساعتی که روشن بود قیمت کلیه اجناس به خصوص چای گرانتر از ساعات دیگر بود. برنامهای که من در این ساعت گوش میکردم فقط آهنگ بود تا زمانی که رادیو ارزانتر شد و من هم خریدم.»
مونسی به نام رادیو
رادیو به عنوان یک پدیده بالأخره پس از چند صباحی در میان خانوادهها جای خود را باز مینماید، به طوری که مردم از آن به عنوان مونس و همدم یاد میکنند. بانو ملکناز اقبالی میگوید:«پدرم و مردان خانه چون کشاورز بودند از هواشناسی رادیو که گاهی وضع هوا را پیشبینی میکرد استفاده میبردند. پدرم وقتی به شهر برای کار میرفت رادیو را هم با خود میبرد. پدرم میگفت: وقتی رادیو را هم با خود میبرم و بعد از کار به آن گوش میدهم مثل اینکه چند نفری در کنار من هستند و من خیلی احساس تنهایی نمیکنم. چون در تمام طول سال کار کشاورزی نبود. پدرم مجبور میشد برای امرارمعاش به شهر برود و کار کند تا خانوادهاش زندگی بهتری داشته باشند.»
بهرهبرداری مختلف از رادیو
و بالأخره خاطرات افراد مسن در خصوص رادیو را که میشنویم از استفادههای گوناگون رادیو در زندگی اجتماعی میشنویم از جمله: «ما که در خانه رادیو داشتیم، ایام ماه مبارک رمضان که دعای سحر پخش میشد رادیو را روشن کرده و جلوی پنجره میگذاشتیم تا همسایگان نیز از شنیدن دعای سحر لذت ببرند.» با این حال به مرور زمان این وسیله ارتباطی جایگاه خود را در بین افراد و خانوادهها پیدا میکند. بهطوری که سالها بعد به گفته برخی سالخوردگان، رادیو از جمله کالاهایی بوده که افراد و خانوادهها به عنوان «هدیه» آن را برای خانوادههای دیگر از جمله تازه عروس و دامادها میبردند.
کارکرد رادیو
بدون شک امروز زندگی بدون رسانهها قابل تصور نیست. رسانهها در بسیاری از جنبههای زندگی و فعالیتهای اجتماعی و فردی ما دخالت دارند. گسترش و توسعهی وسایل ارتباط جمعی در زندگی انسانها به حدی است که عصر کنونی را عصر ارتباطات نامیدهاند. رسانههای گروهی دارای چنان قدرتی هستند که میتوانند نسلی تازه در تاریخ انسان پدید آورند. انسان امروزی رفتارهای خود را بر اساس الگوهای برگرفته از کتاب، مجله، فیلم، ماهواره، اینترنت، رادیو، تلویزیون و غیره سامان میدهد. هارولد لاسول درسال 1967 سه کارکرد عمده برای رسانهها برشمرد:
1- نقش خبری: نظارت (حراست) بر محیط
2- نقش راهنمایی: ایجاد و توسعهی همبستگیهای اجتماعی افراد
3- نقش آموزشی: انتقال میراث فرهنگی
سپس چارلز رایت کارکرد سرگرمی را به این کارکردها افزود.
اما کارکردهای رسانه در این دنیای شبکهایشده فراتر از کارکردهای مطرحشده از سوی این صاحبنظران ارتباطات است، زیرا با توسعه و گسترش فنآوری و ایجاد یک جامعه اطلاعاتی نقش رسانهها پررنگتر و سنگینتر شده است. در واقع رسانه میتواند تأمینکنندهی خدمات اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، اطلاعرسانی، سرگرمی و … باشد، اما کارکردهای هر رسانه با توجه به رسالت و مأموریت آن رسانه تعریف میشود.به عنوان نمونه در اینجا رسانهی موردنظر رادیو قرآن است. رادیو قرآن به عنوان یک رسانهی کاملاً دینی و قرآنی کدام کارکرد را باید مدنظر قرار دهد. در یک نگاه گذرا به برنامههای این شبکه به وضوح مشخص است که به آموزش و اطلاعرسانی در حوزهی قرآن توجه ویژهای شده است، اما کارکرد سرگرمی در این شبکه چه جایگاهی خواهد داشت؟ به عبارت دیگر آیا لازم است به برنامههایی با رویکرد سرگرمی هم توجه شود و یا خیر؟ برای پاسخ به این سئوال در این مقاله ابتدا سرگرمی را از دیدگاه آیات و روایات بررسی میکنیم سپس به تعریف سرگرمی و جنبههای مختلف آن در زندگی امروز می پردازیم.
مخاطب شناسی رادیو و بازنمودهای فرهنگی آن
حسین میرزائی : وقتی می خواهیم یک کنش ارتباطی را توصیف کنیم سئوالاتی به ذهن خطور می کند: چه کسی؟ چه می گوید؟ از کدام دریچه؟ به چه کسی؟ با چه تاثیری؟ مطالعه در حوزه ارتباطات، گرایش به تمرکز بر یکی از این پرسش ها دارد. در سئوال اول موضوع بر سر ارتباط گر است، یعنی کسی که آغاز کننده و هدایت گر کنش ارتباطی است. به این حوزه از تحقیق اصطلاحا «تحلیل کنترل» گفته می شود. چه می گوید در واقع به حوزه «تحلیل محتوا» بازمی گردد.کسانی که به مطالعه نوع رسانه جمعی توجه دارند، «تحلیل رسانه» را مد نظر دارند. و وقتی که توجه به افرادی باشد که پیام را دریافت می کنند توجه کنیم به «تحلیل مخاطب» خواهیم پرداخت.و اگر بحث بر سر تاثیر پیام باشد به «تحلیل تاثیر» خواهیم پرداخت. این مطلب که این جداسازی مفید است یا خیر عمیقا به یک غایت علمی مفروض بستگی دارد. برای مثال می توان عنوان کرد که در اکثر موارد ترکیب تحلیل مخاطب و تحلیل اثر به مراتب ساده تر از جداسازی آنهاست. از سوی دیگر در تحلیل محتوا تقسیم آن به مطالعه مفاهیم و مطالعه سبک می تواند مفید باشد.(لاسول 1383 :2) در اینجا کوشش خواهیم کرد که در مورد تحلیل مخاطب رادیو با توجه به تغییراتی که در ایران رخ می دهد بحث کنیم. ارتباط میان افراد که سبب انتقال مفاهیم، افکار و اطلاعات از فردی به فرد دیگر می شود، شرط اصلی پیدایی و ادامه زندگی جمعی است. زیرا زندگی جمعی انسانها بدون وجود ارزشها، هنجارها، اهداف و حتی تعارضاتی که از طریق ارتباط به وجود می آید، معنا و مفهومی نخواهد داشت. (سیلورمن 1973 :20) علاوه بر این پیدایی و قوام ارزش های گروهی، هنجارها، محتوای فرهنگی و همچنین روند های یادگیری اجتماعی و در عین حال تضاد های اجتماعی فقط از طریق ارتباط به وجود می آید. افراد برای زندگی جمعی باید از اهداف ، مقاصد، آگاهی ها و همچنین از تفکر و برداشت دیگران مطلع گردد تا به ارائه کنش و واکنش در برابر آنها قادر گردد ( اعزازی 1373 :17). جوامع بشری تاریخ درازی را به ارتباط با کلام پرداخته اند. فرهنگ ، دانش و تمام دست آوردها و تجربیات اجتماعی و تاریخی جامعه، از طریق کلام و گفتار انتقال یافته است. هرچند با پیدایش خط و کتابت بسیاری از وقایع جامعه به صورت تا امروز باقی مانده است اما اکثر نسخه ها در معرض نابودی و فساد قرار داشت و در عین حال برای عموم قابل دسترس نبود. حتی با گسترش صنعت چاپ نیز بسیاری از این دانش تا مدتها محدود به اقشار خاص بود که نسبت به کل جامعه سهم بسیار ناچیزی داشتند. از اوایل قرن نوزدهم، نوع جدیدی از ارتباط به وجود آمد که با تمام انواع قبل تفاوت داشت. از این نوع ارتباط با عنوان ارتباط جمعی نام می برند. از جمله ضرورت چاپ روزنامه در شرایط سرمایه داری که می بایست به دست «توده» برسد.(آلبرت1973:7-26) برقراری ارتباط از طریق رسانه جمعی، ارتباطی غیر مستقیم است؛ زیرا بدون استفاده از ابزار پیشرفته تکنولوژیک امکان برقراری نخواهد داشت. و البته ارتباطی عمومی است به این معنی که همگان امکان استفاده از پیام رسانه را دارند. امروزه در میان رسانه های جمعی اینترنت سهم مهمی یافته است اما همچنان تلویزیون و رادیو ابزارهایی قوی و تاثیرگذار در اشاعه اطلاعات هستند. چراکه هر یک از این رسانه ها دارای ویژگی هایی هستند که توانایی های خاصی را به همراه دارد. همانطور که ایمیل نتوانست جای پست را بگیرد. رادیو نیز با به علت ویژگی های خاص خود همچنان در میان سایر رسانه ها مخاطبین خود را حفظ کرده است. به طور کلی برنامه های رادیویی از ترکیب سه عنصر صدا، موسیقی و کلام پدید می آیند و نیروی بیانی و ارتباطی خاصی را تشکیل می دهد که از بیان مکتوب مطبوعاتی و بیان سینمایی و تلویزیونی متمایز است. در زیر به برخی از ویژگی های برجسته رادیو اشاره می کنیم:
1-قابلیت حمل و بهره برداری در هر مکان.
2- بهره برداری همزمان با انجام فعالیت های مختلف.
3-سرعت انتقال پیام(برخلاف مطبوعات)
4- وسعت دامنه انتشار (تقریبا در هر نقطه ای از جهان).
5- مقرون به صرفه بودن دستگاه.
6- امکان استفاده از فرستنده های متعدد.
7-سهولت ضبط برنامه ها برای استفاده مجدد.
8- بکارگیری زبان ساده و سهولت در بهره مندی از پیام.
9- قدرت تاثیر بالا.
به نظر گروهی از مردم رادیو عبارت است از قرائت روزانه برنامه های مطبوعات ولی به صورت گسترده تر و آسان تر. و گروهی دیگر رادیو را وسیله ای می دانند که در کنار آن به یکباره گرفتگی و اندوه زدگی را از میان ببرند و خویش را از چنگ دلتنگی و ملال زندگی گریز دهند. این از خود گریختن سبب می شود زندگی عوض شود و انسان خود را به آغوش دنیای افسونگرانه و اعجاز آمیز توهم بیاندازد. بهره وران رادیو کسانی هستند که در جریان روز سخت ترین کارها را انجام می دهند و در جریان کار یا در هنگام آسودگی از کار مایه نجات آنهاست. رادیو یک وسیله نیرومند فرهنگی است از فرهنگ مایه می گیرد و در عین حال خود سبب دگرگونی و تحولاتی در فرهنگ می شود. بررسی این تحولات و دگرگونی ها و اصولا نقش فرهنگی رادیو با اندازه گیری های کمی برنامه ها قابل انجام نیست. بلکه تجزیه و تحلیل کیفی و دقیقی را در گفتارها و محتوای برنامه ها می طلبد.در مورد نقش آموزشی رادیو نباید بیش از آنچه واقعیت به ما می گوید انتظار داشت؛ آموزش در درجه اولی به عهده نهادهای دیگر چون مدرسه و خانواده است و رادیو می تواند نقشی مکمل داشته باشد. اما با این حال رادیو می باید در بدوش کشیدن بخشی از این وظیفه تدبیری بیاندیشد به ویژه که می باید هماهنگ با نظام ارزشی جامعه و با توجه به امکانات در جهت برآورده کردن نیازها آموزشی و فرهنگی جامعه گام بردارد. رادیو از فرهنگی مایه می گیرد که خود می خواهد شنوندگان را که با آن فرهنگ زندگی می کنند آموزش دهد. رادیو نمی تواند کاملا جدا از فرهنگی که در جامعه جریان دارد حرکت کند. بعلاوه گیرندگان پیام نیز منفعل نیستند بلکه عواملی چون پیشداوری درباره پیام، استنباط مفاهیم پیام و انطباق پیام با تربیت گیرنده در توجه آنها به برنامه های رادیو موثر است. به هر میزان که اهداف تحول جامعه مورد توجه جدی تر قرار بگیرد، ابزار مورد استفاده برنامه ریزان و دولت مردان هر کشوری از قبیل رادیو و تلویزیون برای اداره جامعه و تحول فرهنگی از اهمیت بیشتری برخوردار است. به منظور شناخت نقش و تاثیر رادیو ابتدا می بایست رابطه رادیو با مفاهیم تحولات مورد نظر روشن شود. آیا رادیو در حالت کنونی اشاعه دهنده این مفاهیم است یا ضد آن را ترویج می کند و یا نسبت به آن بی اعتنا است. با مشخص شدن این رابطه آنگاه می باید به نقش مخاطب به عنوان پایه مهم دیگر در اثر پذیری پرداخت. در واقع باید پرسید نقش مخاطب در اثر رادیو برای ایجاد تحولات مذکور چگونه است. و چه مؤلفه هایی در فعالیت مخاطب باعث افزایش یا کاهش تاثیر می شود. پرداختن به این مسائل از یک سو نیازمند شناخت مخاطبان برپایه میزان استفاده آنها از رادیو با توجه به متغیرهای زمینه ای (جمعیت شناختی) برای تعیین تفاوت ها در خرده گروه ها است و از سوی دیگر این امر مستلزم طبقه بندی مخاطبان برپایه رویکرد آنها به تحولاتی است که رادیو در صدد ایجاد آن است. برای درک مخاطبان رسانه لازم است بدانیم که رادیو چگونه با زندگی روزمره مردم تطبیق می یابد. شیوه استفاده از رادیو خود می تواند از زمینه اجتماعی و فرهنگی ای که استفاده از آن را احاطه کرده است، تاثیر پذیرفته باشد. رویکرد ما به مخاطب رویکردی ترکیبی است. مخاطب از رادیو تاثیر می پذیرد و تاثیر آن هم کم نیست اما مخاطب منفعل نیست، او با فعالیت خود بر محتوای پیام دریافت شده اثر می گذارد و لذا فعالیت او می باید ملاحظه شود.(مهدی زاده 1384:185)
برای بررسی عوامل موثر در میزان افزایش یا کاهش تاثیرات با توجه رابطه میان مخاطب و رادیو می توان دو هدف را در نظر گرفت:
1-بررسی رابطه در معرض رادیو قرار گرفتن و پذیرش تغییرات فرهنگی.
2- طبقه بندی مخاطبان بر پایه میزان نوگرایی با توجه به ساعات و نحوه استفاده از رادیو .
مخاطب کیست؟
مفهوم مخاطب معانی مختلفی دارد و توافق کمی بر سر تعریف آن وجود دارد. (برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به : موش توری، آنتیگون 1386) آنچه در بررسی مفهوم مخاطب مهم است توجه به نوع مخاطب است: یعنی باید در ارزیابی تاثیر رادیو بر گروه اجتماعی خاصی که پیام برای او تهیه شده است، تاکید نمود. بنابرین در اینجا می کوشیم طبقه بندی ای از مخاطب ارایه دهیم: -مخاطب رادیو به مثابه انبوه جمعیت – مخاطب رادیو به مثابه فراورده -مخاطب رادیو به مثابه عامل در مدل اول ، مجموعه وسیعی از مردم که به لحاظ زمانی و مکانی از یکدیگر جدا بوده و بطور خودکار عمل می کنند فاقد شناخت و یا دارای شناخت اندکی هستند، در نظر گرفته می شود. مخاطب¬هایی که نقطه مشترک آنها در معرض رادیو قرار گرفتن است. در مدل مخاطب به مثابه فراورده مردم به عنوان موجوداتی که بر پایه و براساس رادیو رفتار می کنند، ملاحظه می شوند. این مدل قدرت رسانه برای ایجاد تاثیرات مضر بر روی افراد را مورد تاکید قرار می دهد. سئوال اصلی در این مدل این است که رادیو با رسانه با مردم چه می کند. در مدل مخاطب به مثابه عامل؛ مردم به عنوان عوامل گزینش گر و آزاد در نظر گرفته می شوند و سئوال اصلی در اینجا این است که مردم با رسانه چه می کنند. البته این بدان معنا نیست که مخاطب آزاد از تاثیرات عوامل اجتماعی و فرهنگی عمل می کند بلکه طرفداران این دیدگاه معتقدند که کنش مخاطب به میزان قابل توجهی توسط حوزه های اجتماعی و فرهنگی تعیین می شود.(مهدی زاده 1384 :189) البته باید متذکر شد که تعدادی از مطالعات مهم در مورد مخاطب که دقیقا در درون این مدل ها قرار نمی گیرند و روی حاشیه هایی از این مدل ها قرار دارند، مفاهیم پیچیده تری را ارایه می دهند. در نوع دیگری از طبقه بندی می توان مخاطب را به دو دسته مخاطب فعال و مخاطب منفعل دسته بندی کرد. آدامز در توضیح می گوید: « تمایل مردم به روشن کردن یک دستگاه بدون در نظر گرفتن برنامه اغلب می تواند شاهدی از مخاطب منفعل باشد. برعکس تئوری مخاطب فعال این تفکر را که مخاطب بدون هیچ اطلاعی از برنامه و یا با شناختی اندک از آنچه ارایه می شود، تصمیم به استفاده از رسانه می کند را نمی پذیرد. این تئوری فرض می کند که بهره برداری از رسانه برپایه نیاز های ویژه و رضامندی مخاطب است(آدامز 2000 :80) در مجموع رویکردهای عمده در مطالعه مخاطب شامل فرض هایی صریح یا تلویحی در باره فعالیت مخاطب است. و برخی از محققین چیزی بین فعالیت و عدم فعالیت مخاطب را برگزیده اند که عنوان مدل ترکیبی را یافته است. و از میان این نظریات ترکیبی بیش از همه دیدگاه تاثیرات محدود شناخته شده است.(وبستر 1998 : 199) کاتز، گورویچ و بلومر معتقدند الگوهای استفاده از رسانه توسط توقعات کم و بیش معینی شکل می گیرد که نشان می دهد چه نوع محتوایی چه نوع مخاطبی را پیش بینی می کند(لین 1996 :563). بنابراین برخی محققین معتقدند که استفاده فعال مردم از رسانه می تواند به عنوان یک متغیر واسط مهم در ایجاد تاثیرات محتمل نقش داشته باشد. به همین علت رویکرد استفاده و رضامندی می کوشد چارچوبی برای فهم وقت و چگونگی فعال شدن مصرف کننده پیام و تاثیری که مخاطب از این رهگذر از رسانه می گیرد، فراهم آورد.
وجه نظر جدید
وجه نظر جدید در معنای کلی و گسترده آن با فکر ایدئولوژی، ابداع، ابتکار، خلاقیت، پیشرفت و آن چه که از آن با عنوان «فرهنگ توسعه» نام برده می شود همراه و متقارن است. نظریه پردازان اولیه نوگرایی دسته ای از ارزش ها و هنجارها را پایه تحول در جهت مدرن شدن کشورهای روبه توسعه معرفی نمودند. این دوره با تحقیقات فراوانی که نشان دهنده همبستگی میان مواجهه با رسانه های جمعی و نوگرایی است مشخص شده اند. از جمله ویلبر شرام ( Wilber Shrum) اشاره می کند که رسانهها به عنوان یک پل وظیفه دارند تا افراد را در جهان سوم به دنیای وسیعتری متصل کنند. در سطح کلان نیز رسانههای جمعی مدرن بسیار با اهمیت تلقی شده و در جهت انتشار نوآوریهای مدرن به عامه مردم توسط رهبران جوامع استفاده شدهاند. رسانهها به مرور زمان باعث جذب افراد به برنامههای بویژه سرگرم کننده میشوند و این امر در افزایش زمان استفاده موثر است. همچنین رسانهها در پخش و نشر رفتارها و نگرشهای جدید میتوانند به افول نگرشها و رفتارهای ضد نوگرایی در مردم منجر شوند و از این طریق به ایجاد یا افزایش نوگرایی در افراد کمک کند. از حدود دهه هفتاد میلادی با انتقاد از پارادایم مسلط (تسلط رسانه بر مردم) به شیوههای کیفی در تحقیق روی آورده شد و در بررسی تاثیرات رسانه نیز مرحله جدیدی آغاز شد که از آن به عنوان نظریه تاثیرات محدود نام برده شد. در این نظریه تاکید بر این بود که رسانهها در کنار سایر متغیرها یکی از عوامل اثرگذار هستند. ارتباطات در جهت آمادهسازی مردم به رفع نیازها و مشکلات آن، کمک برای رشد خود، پرورش در رشد فرهنگی و استقلال و تجهیز مردم برای مشکلات اجتماعی تعریف شد. در دهه هشتاد مفهوم جدید تری از فرهنگ و تاثیرات آن بر رشد مطرح گردید. دانشمندان بر نقش ارتباطات در توسعه و بر یکپارچگی میان سیستمها سنتی و مدرن ارتباط و مشارکت فعال مردم در اجتماعات محلی بر اساس برنامههای توسعه تاکید کردند. مقارن با آن مرحله سوم تاثیرات رسانههای جمعی با جانبداری دانشمندان ارتباطات از مفهوم رسانههای جمعی نیرومند آغاز گردید. به این ترتیب نقش رسانهها در تحول اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی مجددا مورد تاکید واقع شد. در بررسی نقش رسانهها در ایجاد تغییرات به ویژه در سطح فردی تلاشهای گوناگونی صورت گرفته است. با توجه به نقشی که رادیو در جهتگیری و جامعهپذیری ایفا میکند و تاثیری که در طول زمان بر بینشها میگذارد. باید تاثیر آن را در کنار سایر عوامل مورد بررسی قرار داد. شنوندگانی که ساعات بیشتری را در روز به شنود رادیو میگذرانند بیشتر تحت تاثیر آن قرار دارند و لذا رادیو یکی از عوامل پرورش اذعان داشت که تفاوت در میزان شنود باعث تفاوت در میزان وجه نظرهای جدید میشود یعنی رادیو یکی از عوامل انتشار و یا القای مفاهیم و مقولات جدید است. اما در مورد مخاطب باید گفته شود که مخاطب رادیو کاملا فعال و کاملا مستقل نیست. بر پایه نظریه استفاده رضامندی بیشتر مخاطبین رادیو در پی ارضای نیازهای ویژه خود هستند. به جر عده معدودی که کاملا منفعل هستند و عدهای که کاملا فعال هستند اکثریت در وضعیت بینابینی به سر میبرند. نکته ای که باید به آن توجه نمود بررسی وضعیت مخاطب در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. مخاطب بر حسب موقعیتی که از ابعاد فوق در جامعه دارد و دارای وضعیتی متفاوت است. این موضوع هم فرد را در انتخاب برنامهها در میزان شنود نشان میدهد و هم در نوع برخورد با رادیو (انفعالی یا انتقادی). پس میتوان نتیجه گرفت رادیو میتواند در اشاعه فرهنگی وجه نظرهای جدید بسیار موثر باشد اما نه یکسان برای همه اقشار اجتماعی بلکه برای افرادی که از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در سطح پایینتری قرار دارند. و به دلیل عدم دسترسی این عده، که قشر عظیمی را تشکیل میدهند ما به منابعی دیگر مانند سرمایه فرهنگی خانوادگی، رسانهای و بخصوص رادیو میتواند منبع خوبی برای آموزش و ترویج نظرگاههای جدید فرهنگی و اجتماعی باشد. پس در اینجا لازم میآید برنامهسازان رادیویی توجه به مخاطب عام به سمت توجه به مخاطب خاص بیاورند. چیزی که کم و بیش در گرایشات کنونی رادیو کشور دیده میشود.
گفتگو با مدیر رادیو
دکتر حسن خجسته او را یک رفرمیست> در سازمان صدا و سیما میخوانند. پس از گذشت دو دهه فعالیت در رادیو که موجب سفید شدن موهایش شده، هنوز به دنبال انجام اصلاحات در عرصه رادیوست. شاید بتوان درخشانترین حرکت وی در دوران مدیریتش بر عرصه رادیو را گسترش شبکههای رادیویی و افزایش آنها از دو شبکه به هشت شبکه دانست. از سوی دیگر وی مدتهاست که به دنبال افزایش سطح کیفی رادیو به عنوان یک رسانه ملی بوده و در این راه نیز به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کرده است. دکتر حسن خجسته، پیرمرد اصلاحطلب رادیوی جمهوری اسلامی ایران است که سعی دارد تا با حفظ اصول و موازین به تغییرات مثبت در این عرصه دست بزند. در خلال سخنانش بارها از توجه شبکههای رادیویی به مخاطب گفته و در این میان از شبکه رادیویی به عنوان دستاورد جدید و البته موفق رادیو یاد میکند. اشارات مکرر وی به برنامههای مختلف رادیویی نشان از آن دارد که به عنوان یک مدیر، بسیاری از برنامههای رادیویی را گوش داده و به صورت مستقیم به نقد آنان میپردازد. اما جالب است که در اتاق خود، دو تلویزیون بزرگ را گذاشته و از یکی، برنامههای داخل و از دیگری، برنامههای ماهواره را مدام پیگیری میکند که این خود نشان از مهجور بودن رادیو – حتی در اتاق مدیر رادیو – دارد. CNN به عنوان شبکه مورد علاقه وی، همواره پیگیری میشود تا آخرین تحولات جهانی و همچنین تکنیکهای ارائه شده از سوی این شبکه مدنظر قرار گیرد. به رادیو امید بسیاری دارد و تمام تلاش خود را مبذول داشته تا در عصر ارتباطات و با وجود دهها راه ارتباطی، رادیو تاثیرگذاری خود را در سطح جامعه حفظ کند. آیا او در این راه موفق خواهد شد؟ آقای دکتر، از کجا فعالیتهای رادیویی خود را آغاز کردید؟ خجسته: من بیش از دو دهه است که در رادیو فعالیت دارم. از همان ابتدا نیز در این عرصه فعالیت کردهام و قدم به قدم بالا آمدهام. ابتدا سردبیر یکی از برنامههای رادیو شدم، بعد مدیر گروه، سپس مدیر شبکه و اینک نیز در این بخش مشغول به فعالیت هستم. رادیو از ابتدای فعالیت خود، چه مسیری را در کشورمان طی کرده است؟ خجسته: وقتی در سال 1319 رادیو به ایران آمد، تا سالهای سال تنها رسانه دولتی بود. در آن زمان رادیو به عنوان تنها تفریح در کنار کسب اطلاعات، اخبار و… برای مردم کشورمان مطرح بود؛ تا جایی که بسیاری با رادیو زندگی میکردند. تا حوالی سالهای 65 و 66، رادیو به عنوان رسانه بلامنازع در کشورمان وجود داشت و به فعالیت خود ادامه میداد. اما از سالهای 67 به بعد، رسانههای دیگری در این عرصه مطرح شدند که این خود باعث کاهش مخاطبان رادیو شد. من یادم میآید در آن زمان حتی برنامههای پرمخاطبی مثل برنامه خانواده که آقای شجاعیمهر در آن فعالیت میکرد نیز با افت چشمگیری از نظر تعداد مخاطبان مواجه شد. البته این مسئله دلایل مختلفی داشت اما بیتردید میتوان گفت مهمترین دلیل آن، ورود رسانههای رقیب بود؛ رسانههایی همچون کاست، ویدیو و بسیاری از برنامههای تلویزیون. از سال 72 رادیو به تدریج یک استراتژی مشخصی را برای خود تعریف کرد که شامل یک پروسه کمی در سطح شبکههای سازمان بود. تاسیس شبکههای تخصصی مثل جوان، فرهنگ، معارف، قرآن، ورزش و چندین شبکه دیگر، از جمله این شبکههاست. تا جایی که در حال حاضر اگر ما رادیو کرج را هم محاسبه کنیم، میتوانیم بگوییم تنها در تهران، دوازده شبکه فعال وجود دارد که آخرین آن است. این رادیو در آخرین جشنواره رادیو، راهاندازی شد و روزانه شش ساعت برنامه دارد. ما سعی کردیم تا در این پروسه هم توسعه داشته باشیم و هم تنوعمان را حفظ کنیم. ما در دورهای اصرار بر افزایش کمیت در برنامههای رادیو داشتیم؛ تا جایی که رییس وقت صدا و سیما (لاریجانی) بر این توسعه کمی اصرار میکرد. در این میان آیا تلاشی بر توسعه کیفی نیز صورت گرفت؟ خجسته: شما وقتی چیزی نداشته باشید، نمیتوانید کیفیسازی کنید. اول باید به وجود آورد و سپس اقدام به کیفیسازی کرد. به طور مثال شما اول یک غزل را میسرایید و سپس شروع به چکش کاری در آن میکنید. آقای لاریجانی کار توسعه کمی را انجام داد اما ما در آن زمان ارتقای کیفی را هم داشتیم. من باید بگویم در آن زمان، رادیو هیچ مدلی برای ارزشیابی نداشت و ملاک و معیار خاصی مطرح نبود اما از سال 73 به موازات توسعه کمی، بحث توسعه کیفی نیز مطرح شد. توسعه کیفی حرکت در عمق بود. تبدیل کمیات به کیفیات کار سادهای نیست. در حال حاضر ما یک کمیته ارزیابی داریم که وظیفه آن، پیدا کردن تناسب میان عوامل است. هر شبکه برای خودش کمیته نظارت دارد که کارشناسان در آن به بررسی و تحلیل مسائل آن شبکه میپردازند. امسال ما در هفتمین دوره جشنواره بینالمللی رادیو، بیش از صد برنامه از سایر کشورها داشتیم. تمامی اینها نشان میدهد که در سطح کیفی نیز توسعه پیدا کردهایم؛ تا جایی که وقتی از سایر کشورها میآیند و برنامههایمان را نگاه میکنند، میگویند که کار ما بسیار علمی و تخصصی شده است. نظرتان پیرامون مرکز چیست؟ آیا این مرکز حتی از نظر نام و عنوان خود مشکل ندارد؟ خجسته: البته اسم این مرکز باید بگویم ما وقت زیادی را گذاشتیم تا حوزه نظری و تئوری رادیو را بارور کنیم. برای مثال، شش سال پیش وقتی میخواستیم برنامههای رادیو را به صورت مدون بنویسیم، چیزی در دست نداشتیم اما الان حداقل سی کتاب در این زمینه وجود دارد که بخشی از آن ترجمه بوده و بخشی دیگر نیز تالیفات بچههای رادیو است. ما ماهنامه رادیو را منتشر میکنیم که به صورت تخصصی فعالیت کرده و حاوی مقالات علمی بسیاری است. در حال حاضر شبکههای رادیویی در سه حوزه مشغول به فعالیت هستند. برخی همچون شبکه جوان مخاطب محور هستند. بعضی از آنها همچون شبکه فرهنگ، محتوا محور و برخی همچون شبکه پیام، ساختار محور. چرا خط ثابتی درفعالیت این رادیوها وجود ندارد؟ خجسته: به طور حتم نیاز و ضرورتی در این قضیه وجود داشته است. البته این تعاریف در معنای حقیقیاش همه یکی است. شما در سیستم کار باید به دنبال مصلحت باشید. منظورم از مصلحت، نیازسنجی عموم مردم و خانوادههاست؛ همچون پدری که به دنبال مصلحت فرزندانش است. از سوی دیگر، یک دیدگاه هم وجود دارد که به نیاز مخاطب بر میگردد. شما نمیتوانید هیچ یک از این دو نوع نگاه را رد کنید. در رادیو هم چنین نگاهی وجود دارد. ما از یک سو به دنبال این هستیم که ببینیم چه چیزهایی به مصلحت مردم است و از سوی دیگر به دنبال نیازهای واقعی مردم هستیم. این دو مسئله ممکن است در مواردی با یکدیگر تناقض پیدا کند. ما باید بتوانیم بین نیاز و مصلحت تعادل قائل شویم که به عقیده من تاکنون در این زمینه موفق بودهایم. برای مثال شبکه فرهنگ بیشتر به مصلحت مخاطب توجه میکند اما شبکه جوان بیشتر به دنبال پاسخگویی به نیاز مخاطب است. ما در رادیو فرهنگ، هر نوع موسیقی را پخش نمیکنیم اما ممکن است برای شبکه جوان آنها را پخش کنیم. ما ممکن است برای شبکه گفتگو مناظره داشته باشیم اما در شبکه جوان چنین قضیهای وجود نداشته باشد. اینها همگی به آن دو مقوله بر میگردد. آیا فکر نمیکنید در برخی از شبکهها، بیش از حد بر اساس مصلحت عمل شده است؟ برای مثال میتوان چنین وضعیتی را در مورد رادیو معارف مشاهده کرد. خجسته: اتفاقا رادیو معارف از آن شبکههایی است که به نیاز مخاطب رسیدگی میکند. اما به صورت کلی رادیو معارف برای عموم پخش نمیشود بلکه مخاطب خاص دارد مثل رادیو قرآن. به همین دلیل ما در رادیو معارف بحثهایی از سطح عالی تا سطح عادی داریم. این شبکه اتفاقا برای پاسخ به سوالات شرعی و بحثهای تفسیری قرآن و دین، مخاطبسنجی میکند. این نکته را هم باید مد نظر داشته باشیم که هر دقیقه نمیتوان به تعادل مصلحت و نیاز فکر کرد. در حال حاضر ما دوازده شبکه داریم اما هنوز هم نمیتوانیم بگوییم که به تمامی نیازها پاسخ دادهایم. یکی از انتقاداتی که همواره به سازمان صدا و سیما وارد بوده، فربه شدن بیش از حد این سازمان از نظر نیروی انسانی است؛ تا جایی که بسیاری از انرژی مسئولان تنها صرف نیروهای سازمان میشود. خجسته: اتفاقا ما در اینجا نیروی رسمی کمی داریم. اما تعداد زیادی از نیروها هستند که با ما همکاری داشته و در مورد برنامهها به ما کمک میکنند. ولی این تعداد نیرو در مقایسه با نیروهای شبکه BBC قابل مقایسه نیست. خجسته: شما در مورد BBC و کشوری همچون انگلستان صحبت میکنید که رشد جمعیت در آن منفی است اما ایران از جمله کشورهایی است که رشد مثبت و بالایی دارد. این نیروها نیازهای زیادی دارند. بنابراین در این سیستم نمیتوان روشی را پیاده کرد که با نیروهای کم، فعالیت داشت؛ چرا که جامعه جوان بوده و این نیروی جوان نیاز به بازار کار دارد. طبیعی است در چنین فضایی همه به دنبال پذیرش نیرو باشند تا در نهایت با انفجار نیروهای جوان بدون کار مواجه نباشیم. البته BBC هم اینطور نیست. من دو سال پیش جایی خواندم که بخش کاری و اداری BBC آنقدر سنگین شده که میخواهد عده زیادی را باز خرید کند . بنده خودم سفری داشتم به NSK ژاپن و دیدم که چقدر این رسانه شلوغ است؛ با یک سیستم دولتی با تعداد بسیاری کارمند. باید گفت از آنجا که ما کشوری در حال توسعه هستیم، باید به بهترین نحو ممکن از نیروهایمان استفاده کنیم. الان این بحث مطرح است که رادیو کاملا دیجیتالی شود ولی من مطمئن هستم که هیچگاه چنین اتفاقی نخواهد افتاد؛ چرا که بسیاری از نیروهای موجود در رادیو بیکار خواهند شد. آیا به رجحان رابطه بر ضابطه در سازمان صدا و سیما اعتقاد دارید؟ خجسته: این مسئله تنها مخصوص صدا و سیما نیست بلکه در مجله شما هم چنین چیزی وجود دارد. ما جامعه ای مبتنی بر نظام خویشاوندی هستیم. در این جامعه اگر شما شغلی داشته باشید و یکی از اقوامتان بخواهد تا در آن مرکز فعالیت کند نمیتوانید چنین درخواستی را رد کنید. این رابطه، رابطه بازی به معنای معمول نیست. من وقتی دبیرستان میرفتم، مد شده بود که کارت پستال برای دیگران میفرستادند. من هم به مناسبت سال نو چند کارت پستال گرفته و برای خاله و دایی فرستادم، اما جالب بود که خودم زودتر از کارت پستال به دیدن آنها رفتم. در چنین جامعهای که سبک آن بر پایه خویشاوندی است، چنین کارهایی معنا ندارد و مختص جوامع غربی است که سالهای سال یکدیگر را نمی بینند و چنین کاری میتواند خیلی زیبا هم باشد؛ چرا که رابطه خویشاوندی در آن بسیار محدود است. اما ما در ایران قادر به پیاده کردن چنین سیستمی نیستیم. در کشورمان مفهومی به نام را داریم که واجب است و بر اساس آن تصمیم گیری میشود. میخواهم بگویم ادبیاتی که در ایران وجود دارد، ادبیات خوبی نیست. نقطه ایدهآل رادیو چیست؟ شما از وضعیت فعلیتان قصد رسیدن به چه وضعیتی را دارید؟ خجسته: ما دو استراتژی اساسی برای خودمان تعریف کردهایم؛ یکی از آنها حفظ مخاطب قبلی و کسب مخاطب جدید است و دیگری به روز کردن مخاطب. به همین دلیل نیز شروع به خانه تکانی در شبکهها کردهایم و تغییرات زیادی را در آن انجام دادهایم این تغییرات ممکن است مبتنی بر حذف نیروها، جابهجایی نیروها از شبکهای به شبکه دیگر یا دیگر برنامههای موجود باشد. آقای خجسته، شما جامعهشناسی خواندهاید. تیپ ایدهآل شما از رادیوی جمهوری اسلامی چیست؟ خجسته: حفظ مخاطب و افزایش آن. اینکه دایره انتظارات و خواستههای مخاطب چیست تا آن را برآورده کنیم. در بحث فرهنگسازی مخاطب، آیا به این مسئله اعتقاد دارید که صدا و سیما بسیار عمل کرده و قدرت تاثیر گذاری به صورت غیر مستقیم و ریشهای را ندارد؟ خجسته: ببینید مهمترین مشکل رادیو و تلویزیون وسعت مخاطب آنهاست . مطبوعات قادر به گزینش و ارائه مطالب به صورت دلخواه خود هستند اما رادیو و تلویزیون دارای یک پهنه وسیعی هستند که امکان چنین گزینشی را از آنها ربوده است. در حال حاضر مخاطب رادیو و تلویزیون از یک کودک سه ساله تا پیرمرد هشتاد ساله با تحصیلات عالی را شامل میشود. از طرف دیگر من میخواهم ببینم چه کسی گفته است تبلیغات مستقیم بد است. گاهی اوقات تبلیغ مستقیم نیاز است و گاهی تبلیغات غیر مستقیم. مثلا وقتی بوش کنفرانس انتخاباتی دارد، کودکی را بغل کرده و به مدرسه میرود. اینها همگی تبلیغ مستقیم است. اینکه بگوییم تبلیغ مستقیم بد است، غلط است اما میتوان تحلیل کرد که در این جا کار مستقیم خوب است یا نه؟ جواب میدهد یا خیر؟ برای مثال در مورد بستن کمربند ایمنی میبینیم که در فیلمهای اروپایی یا آمریکایی، وقتی فرد وارد ماشین میشود، کمربندش را میبندد. این تبلیغ غیرمستقیم است. اما گاهی اوقات باید مستقیم این کار را انجام داد. در حال حاضر شتاب و جذابیت به عنوان رمز موفقیت برنامه های رادیو فردا یا بخش فارسی BBC مطرح است. چرا در رادیوی کشورمان این سیستم پیاده نمیشود؟ خجسته: اگر منظورتان خبر است که ماجرای آن کاملا متفاوت است؛ چرا که در آنجا صرفا مسائل سیاسی مطرح میشود. شیوه BBC بسیار جالب و آموزنده است. برای مثال یک دادگاه درست میکند تا ایران را محکوم کند اما در این ماجرا مردم دقت نمیکنند که BBC، دادستان، متهم، منشی و همه بخشهای دادگاه را خودش درست کرده و به این برنامه آورده است. بنابراین اینچنین میشود که برنامه BBC موفق از کار در میآید و تاثیر گذار. برای مثال خانم کاندیدای اول در انتخابات پاکستان بود و درمقایسه با دیگر رقبایش احتمال پیروزی بیشتری داشت اما چون با قدرت نظامیان در پاکستان مخالف بود، به مذاق BBC خوش نیامد. به همین دلیل BBC سه شب متوالی در مورد مفاسد ایشان و خانوادهشان در رادیو صحبت کرد. البته از رقبای ایشان هم قدری میگفت اما تاکید اصلیاش بر روی بود. این شد که خانم بوتو در انتخابات پاکستان رای نیاورد. وی پس از انتخابات در مصاحبه ای گفت که BBC رای مرا دزدید. در اینجا BBC تنها حقیقت را بیان کرد اما بسیار بزرگتر از آنچه در واقعیت وجود دارد. BBC دروغ نگفت اما تنها عیب بوتو را بیان کرده و در قبال دیگر رقبا، موضع سکوت را اتخاذ کرد. درهمین انتخابات ریاست جمهوری، بنده برنامههای شبکههای فردا، BBC، رادیو آمریکا و چند رادیوی فارسی زبان دیگر را دیده و مستقیم بررسی کردم. نزدیک به 89 درصد از اخبار و تحلیلهایشان ضد انتخابات ایران بود. البته میتوان گفت یکی از دلایل موفقیت این رادیوها، بحث موسیقی آنها باشد وگرنه از نظر خبر بیشتر سیاست مطرح است تا خبررسانی. برای مثال رادیو آزادی زمانی برای مقابله با کمونیستها، هم پایگاه و هم ایدئولوژی آنها را مورد حمله قرار میداد اما آنها نمیتوانند در ایران به ایدئولوژی اسلام توهین کنند. ممکن است به حسن و حسین ناسزا بگویند اما نمیتوانند به اصل توهین کنند. باید بگویم در حال حاضر رادیو فردا از مدل رادیو پیام استفاده کرده است که مدل موفقی بود اما یک مقدار بازتر و بیشتر. BBC هم تکنیکهای خاص خودش را دارد. یادم هست سال 67 و در زمان جنگ رادیو اعلام کرد که گندم ایران به خودکفایی رسیده است. BBC هم این خبر را بیان کرد اما در قالب دیگری. خبری طرح کرد که ارزش خبریاش به صورت کامل از بین برود. BBC گفت: اگر دقت کنید، میبینید که کلمات به کار رفته دارای بار منفی است. اینکه گفته میشود برای این است که از اعتبار خبر بکاهد. رادیوی ما هم در این سالها پیشرفت زیادی داشته است. آنقدر بعضی شبکهها به صورت حرفهای برنامه تولید میکنند که انسان لذت میبرد. شما باید پای شبکه قرآن بنشینید تا واقعا متوجه میشوید که در چه سطحی برنامه تولید میشود. بچههای ما در رادیو واقعا کار کردهاند. آیا در مقایسه با شبکهای همچون BBC به کمبود نیروهای آکادمیک و تحصیلکرده در رادیو اعتقاد دارید؟ خجسته: بله اما باید توجه داشت BBC در روز تنها دوساعت برنامه برای فارسی زبانان دارد . به بنده هم اگر دو ساعت برنامه بدهند، من عالی کار میکنم. در صورتی که ما 24 ساعت برنامه تولید میکنیم. تا چه حد به تحولات صورت گرفته در رادیو خوشبین هستید؟ خجسته: هر وقت رادیوی جدیدی آمده، طرحهای جدید و جالبی نیز با خود به همراه داشته است. آخرین آن هم رادیو گفتگو است. در واقع میتوان گفت رادیو گفتگو تجمیع کیفی سازی بعضی از شبکههاست. سیاست رادیو این است که هر چند وقت یک بار خانه تکانی انجام دهد؛ یعنی این تحولاتی که گفتم همان سیاست خانهتکانی است که دائما در فواصل مشخص صورت میگیرد تا کیفیت بالا برود. رادیو به خودش اجازه نداده است که همیشه یک مسیر تخت را طی کند. ما سعی کردهایم برنامههای خوبی داشته باشیم. حالا چقدر موفق بودهایم، بحث دیگری است اما رادیو طی سالهای اخیر هیچگاه احساس خمودگی و کسلی نکرده است. در مورد رادیو گفتگو آیا میتوان شاهد مناظرههای آزادی همچون تلویزیون بود؟ برای مثال آیا میتوان شاهد مناظره افرادی همچون تاجیک و بادامچیان در کنار یکدیگر بود؟ خجسته: بله، قطعا اینچنین است. اصلا چیزی که شما میگویید، یک امر معمولی است. ما گفتهایم در چارچوب قانون اساسی، هر کس میخواهد بیاید و حرفش را بزند. در این راستا ما هیچ محدودیتی را قائل نشدهایم. الان بحثهای موجود در رادیو گفتگو اینگونه است. حالا آقایان تاجیک و بادامچیان از یک مکتب هستند و تنها تفاوت در رویکرد آنهاست اما ما کسانی را در رادیو گفتگو داریم که نظرات متضادی را بیان میکنند. به طور مثال در حوزه فمینیستی رویکردهای بسیار متناقضی را در این رادیو جمع کردهایم که از اصل و ریشه با یکدیگر در تناقض هستند. آیا بسیاری از شبکههای رادیویی، برنامههای دیگر شبکه را همپوشانی نمیکنند؟ به طور مثال رادیوی جوان و رادیوی ورزش؟ خجسته: اصلا شما در عالم دو نفر را پیدا نمیکنید که با یکدیگر همپوشانی نداشته باشند. شبکه جوان مخاطب جوان دارد و به همین دلیل نیز گاهی برنامه ورزشی پخش میکند. این طور باید بگویم که شبکه جوان یک فروشگاهی است که برای جوان، مقتضیاتش را عرضه میکند اما شبکه فرهنگ این کار را انجام نمیدهد؛ چرا که شبکهای است با هدفی تخصصی. شبکه قرآن یا معارف هم همین طور. اینها خیلی با یکدیگر فرق دارند. چرا رادیو ورزش با این همه برنامه، هیچگاه مثل برنامه نود برد نداشته است؟ خجسته: این مسئله به جنس تاثیرگذاری بر مخاطب برمیگردد. تلویزیون تاثیرش سیلابی است اما رادیو تاثیرش تدریجی است. رادیو ورزش، رادیویی است که خیلی از صاحبان ورزش آن را گوش میکنند. ما نباید تاثیر رادیو را با تلویزیون یکی بگیریم. تلویزیون مثل سیل تاثیر میگذارد و میرود. شما خودتان زمانی که شبهای برره پخش میشد، چقدر از واژههای آنها استفاده میکردید اما آیا الان واژههای آنها را استفاده میکنید؟ رادیو جنس برنامههایش در مقایسه با تلویزیون متفاوت است و به مرور تاثیر خود را میگذارد. در مورد موسیقی در صدا و سیما، آیا به تفکیک مشخصی پیرامون موسیقی و غنا رسیدهاید؟ خجسته: ببینید مبنای کاری ما در صدا و سیما، فتوای امام است. آن بخش که طبق نظر امام، غناست، کنار گذاشته میشود و بقیه، مانعی برای پخش ندارد. در حال حاضر کارشناسانی در رسانهمان هستند که نظر میدهند فلان ساز و آهنگ مطرب است. از این گذشته سایر موسیقیها هم ممکن است برای من مانعی نداشته باشد اما برای شما مشکل داشته باشد. این مسئله تنها به خود شما برمیگردد. در این بخش تنها اصول اولیه رعایت میشود. چرا صدا و سیما از دولت احمدینژاد انتقاد نمیکند؟ در حالی که ما شاهد انتقادهای سختی از سوی صدا و سیما نسبت به دولت خاتمی بودیم. خجسته: نه اینگونه نیست. رادیو در حال حاضر نیز منتقد سخت دولت است. به طور مثال الان بیش از دو سال است که رادیو سراسری یکی از برنامههای خود را به نقد دولت اختصاص داده و مسئولان باید در آن پاسخ سوالات مردم را بدهند. این برنامه هم در زمان آقای خاتمی بسیار فعال بوده است و هم در دوران دولت فعلی. یا همین برنامه که سالهاست برنامههای سازندهای در این زمینه دارد. البته بخشی از این مسائل به تصور مردم برمیگردد. رادیو انتقاداتش از آقای خاتمی در سالهای سوم و چهارم مطرح شد. اینها همه مربوط به رفتار سیاسی است. رادیو از گذشته کارهایش انجام میشده و امروز هم این فعالیت ادامه دارد. به عنوان مدیر رادیو جمهوری اسلامی، تا چه حد میان نسل گذشته و نسل امروز برای انتقال دستاوردها فعالیت کردهاید؟ خجسته: من احساس میکنم نسل امروز کاملا با گذشته آشناست؛ گویی تجربه زیستن در آن دوران را دارد. الان نگاه جوانان ما به سالهای دفاع مقدس به گونهای است که گویی خودشان در آن سالها در جبههها حاضر بودهاند. الان وقتی یک جوان، شعر را میشنود، بیاختیار ذهنش متوجه جنگ میشود. اینها همگی نشان میدهد که مبنای معرفتی بخش زیادی از این نسل به خوبی شکل گرفته است. به عنوان آخرین سوال، نظرتان در مورد خصوصیسازی در رسانه چیست؟ خجسته: ببینید رسانه بدون حمایت دولت معنا ندارد. شما خودتان اگر کاغذ و مرکب، دولتی نباشد، نمیتوانید به این راحتی و با این مبلغ نشریه چاپ کنید. شما فکر نکنید که رسانههای خصوصی جدا از دولت هستند. به نظر شما چرا شبکه یا از شبکه فرانسوی حذف شدند. یا شبکه اسرائیل به این راحتی علیه مسلمانان حرف میزند. اینها همگی نشان میدهد که بزرگترین شبکههای خصوصی نیز تحت حمایت مراکز دولتی و نهادهای قدرت هستند. اگر راهی برای خصوصیسازی در رسانه وجود داشته باشد، این کار خوبی است، وگرنه اصلا چنین چیزی امکانپذیر نبوده و همه تحت حمایت صاحبان قدرت هستند.
نظر بدهید