شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– از نتایج یک بررسی(Survey) که در سه ماه مارس، اپریل و می 2004 در 14 کشور به عمل آمده بود چنین بر می آید که مردم دهه اول قرن 21 خبرهای فوری (سپات نیوز) را از رادیو ـ تلویزیون ها و یا از طریق سرچ انجین ها از اینترنت به دست می آورند تا روزنامه ها. این رادیوها اینک در سلفون (موبایل)، ساعت مچی و حتی در قلم (خودنویس) تعبیه شده اند و بسیاری از این ابزارهای اطلاع رسانی به محض دریافت یک خبر نو، با «بوزر» فرد را متوجه آن می سازند. در آن سال تلویزیون جیبی هم به بازار آمده بود.
طبق این بررسی، منبع دیگر؛ موسسات جمع آوری اخبار و نظرات (مقالات) هستند که آنها را سریعا برای مشتریان خود، به «ای میل» آنان ارسال می دارند. این موسسات که همان دفاتر «بریده جراید» سابق هستند برحسب تقاضای مشتریان، اخبار و نظرات را «شخصی» می کنند و ارسال می دارند. بنابراین، یک فرد هر آن از همه مطالبی که در طلب آنهاست و در رسانه های سراسر جهان انتشار یافته اند آگاه می شود. در آمریکا موسسات توزیع مقاله، فیچر، سفرنامه، عکس خبری و کاریکاتور میان رسانه هارا سندیکا می گویند. وجود این سندیکاها سبب شده است که بسیاری از نظرنویسان به صورت مستقل (فری لنس) عمل کنند و وابسته به یک رسانه نباشند و نوشته و محصول کار خودرا جهت توزیع به سندیکا بدهند. به این ترتیب ممکن است که مقاله یک نویسنده همزمان در دهها نشریه انتشار یابد.
در گزارش نتیجه گیری این «سوروی» چنین آمده است: در شرایط قرن21 ، مشتریان روزنامه ها کسانی هستند که طالب گزارشهای تحلیلی، مقالات، نامه ها و نظرات مردم، میزگردها، مصاحبه های خیابانی، کسب نظر پیرامون یک موضوع از اصحاب اطلاع، یک طرح و یک اقدام، و گزارشهای مربوط به جزئیات زندگی و فعالیتهای جوامع شهری، اخبار از نگاه به تصویر و کاریکاتورها، مطالب حاشیه ای و از این قبیل هستند. به این ترتیب مردم دهه قرن 21 از روزنامه همان را می خواهند که پدرانشان از مجله می خواستند. کاریکاتور چیزی نیست که بشود آن را از طریق ابزارهای تازه اطلاع رسانی مثلا سلفون و ای ـ میل به دست آورد و یا خاطرات افراد و تصویر های قدیمی و از این قبیل مطالب و یا اخبار اختصاصی و اینوستیگیتیو. کارکنان تحریری روزنامه ها باید سراغ این نوع مطالب بروند، و گرنه باید منتظر مرگ بسیاری از روزنامه ها باشیم.
ادامه انتشار روزنامه با تیراژ کم نه تنها یک زیان است بلکه طبق تصمیم نیمه دهه 1990 انجمن بین المللی ناشران، به عنوان روزنامه عمومی تلقی نمی شود. این انجمن در آن زمان با توجه به این که یک روزنامه عمومی (نه حزبی و تخصصی) یک موسسه اقتصادی و محل کسب و کار است، نه پلکان ترقی و وسیله گرفتن اعانه؛ تصمیم گرفت که روزنامه هایی را که در کشورهای بالای پنج میلیون جمعیت – فروشی کمتر از حدود پنج هزار نسخه دارند «روزنامه عمومی» بشمار نیاورد و روزنامه خصوصی (همانند وبلاگهای فعلی – وبلاگ چاپی) شناخته شوند که ناشر اخبار مورد علاقه و افکار ناشر آن هستند. پایین آمدن شمار فروش از پنج هزار نسخه باید برای سه ماه پیاپی باشد تا یک روزنامه عنوان «عمومی» را از دست بدهد، نه در یک و ده و بیست روز.
منبع: www.iranianshistoryonthisday.com
|
نظر بدهید