تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.(سعدی).
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || تفاوت اساسی انسان و حیوان در تعقل و تکلم است. مثلا حیوانات موقع شکار، تفکر و تعقل ندارند که این شکار لاغر است یا چاق، بزرگ است یا کوچک. هم چنین حیوانات نه تنها توان گفتگو با حیوانات غیر جنس خود را ندارند بلکه امکان گفت و شنود با انسان را نیز ندارند (موارد استثناء جداست). پس انسان باید بسیار شاکر و سپاسگزار خداوند باشد که دو نعمت بینظیر تعقل و تکلم را به ما ارزانی داشته است. بگذریم.
چرا برخی شیرین زبان و برخی تلخ زبان هستند؟ چرا بعضیها دهان گرم و جذابی دارند و بعضیها حرف و کلام و سخنشان مثل زهر مار است. چرا عدهای بلدند خوب و قشنگ و زیبا صحبت کنند و عدهای در مقابل، حرف و گفتارشان پر از تیکه و متلک و تمسخر و تخریب است؟
بهراستی شما جزو کدام دسته از این آدمها هستید؟ چگونه شیرین زبان باشیم و چه کسی باید درست حرف زدن و حرف درست زدن را به ما بیاموزد. اصولا شیرین زبان بودن چه تأثیری بر کیفیت روابط و ارتباطات انسانی ما دارد.
آنچه مسلم است، شیرین زبان بودن بهجز حالت ذاتی بودن آن در برخی از افراد، قطعا در اثر آموزش و یادگیری میتواند محقق شود که در وهله اول، این امر وظیفه پدر و مادر است.
متاسفانه در مدارس، دانشگاهها، مساجد، صدا و سیما، فیلمها و سریالها و دورهمی های فامیلی کسی به ما درس شیرین زبانی نمیدهد و این نقیصه بزرگی است. کلمات میتوانند دلبری کنند. با جملات خوب و دلنشین میتوانید جادو کنید.
اساس بازاریابی و مشتریمداری و خدمات پس از فروش، شیرین زبانی است. در مصاحبههای شغلی، در جلسه خواستگاری، در موسم انتخابات، در مذاکرات تجاری و… شیرین زبانی غوغا میکند و ما را به موفقیت و پیروزی و سودآوری نزدیکتر مینماید. و این خیلی رضایتبخش است.
اما تجویز راهبردی:
راهکارهای زیر میتواند در شیرین زبانی مفید و مؤثر باشند.
اول آنکه حتما پیش یک استاد کاربلد، اصول و فنون سخنوری و فن بیان را بیاموزید.
دوم اینکه زیاد شعر بخوانید و روح خود را با اشعار عرفانی و عاشقانه و امیدآفرین، لطیف نمایید.
نکته سوم، تلاش کنید لغات مترادف و متضاد زیادی را جمعآوری و حفظ کرده و در جیب خود داشته باشید تا در وقت مناسب از آنها استفاده مناسب نمایید.
من اسم این حالت را گذاشتهام هنر چینش کلمات کنار یکدیگر.
بسیاری از تضادها و اختلافات فردی و اجتماعی و خانوادگی و سازمانی ما برمیگردد به اینکه بلد نیستیم کلمات را چگونه کنار هم بچینیم و این باعث کدورت و اختلاف و درگیری میشود.
چهارم، مثبتاندیشی و انرژی مثبت داشتن است که کمک بزرگی به شیرین زبان بودن شما میکند.
به نظرم افرادی که منفی باف و بداخلاق و گوشت تلخ و ناامید هستند، بیشتر اهل متلک گویی و تیکه انداختن و غرغر کردن هستند و طبعا این ضد شیرین زبانی است. پس پاکسازی ذهن و فکر و اندیشه از زشتیها و منفیها و کدورتها و ناامیدیها و سیاهیها خیلی مهم است.
پنج اینکه، ما بهطور روزمره جملات دلسردکننده دارای بار منفی؛ کشنده؛ مخرب روح و روان را بهکار میبریم که واقعا ضربه بزرگی به خلق و خو و شخصیت و تعاملات ما وارد کرده و نمیگذارند که شیرین زبان باشیم.
از شما صمیمانه خواهش دارم به هیچ وجه اینگونه حرف نزنید. به نمونهها و مثالهای زیر توجه کنید.
اعصابم خرد شد.
داغون شدم.
وای چقدر سرم شلوغه. خیلی شلوغم.
با این همه کار که ریخته سرم چکار کنم.
حوصلهام سر رفته.
تو دنیا هیچ دلخوشی ندارم.
آخه اینم شد زندگی.
پس خودت چی؟ پس چرا خودت…؟
هیچ وقت اونو نمیبخشم .
خدایا از ما بدبخت تر پیدا نکردی؟.
خیلی خسته و کوفته ام.
مخم هنگ کرده.
عقلم اصلا کار نمیکنه.
حالم از فلانی بهم میخوره.
پدرم در اومد.
ای گند بزنه به این شانس.
یه بلایی سرش میارم که….
تف به این روزگار.
بشکنه این دست که نمک نداره.
یادته چه عذابی به من دادی؟.
اصلا هوش و حواس ندارم که.
انگار نه انگار که باهاش قهرم.
وای که چقدر هوا خرابه.
من اصلا اونو آدم حساب نمیکنم.
برو بابا تو هم دلت خوشه؟!؟
ای وای خدا مرگم بده.
من میدونم. ما موفق نمیشیم؟!؟
و…
انتهای پیام/
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
|
نظر بدهید