اگر شما مدیر موفقی هستی؛ پس من چی هستم؟!؟

از: دکتر حسن خسروی. مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل مدیریت دولتی ایران. – من یک واحد روابط‌عمومی کاربلد و قابل اعتماد دارم که همیشه وضعیت سازمان مرا بخوبی در نزد افکار عمومی رصد کرده و به من مرتب گزارش می‌دهند که کجا هستیم و کجا باید باشیم و حرف و نظر کارشناسی اونها برایم حجت است و قابل اتکاء.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| من اهل جلسه‌ بازی نیستم؛ چون کارها را تاحد امکان تفویض اختیار کرده ام و لزومی ندارد که دائم در جلسات متعدد حاضر باشم. اصالت و تربیت خانوادگی من طوری است که منافع کشور و سازمانم برایم در اولویت هستند.


من هر روز در ساعات متفاوت؛ وقتی را اختصاص می دهم و در محل دفتر کار همکاران حاضر می شوم و با هم رو در رو گفتگو می کنیم. من به آموزش فنی حرفه ای همکاران خیلی اهمیت می دهم و معتقدم آموزش مثل نان شب واجب و ضروری است. من اصلا اجازه نمی‌دهم که در سازمانم ریاکاری؛ تملق؛ چاپلوسی؛ غیبت؛ زیرآب زنی و جاسوسی بازارگرمی داشته باشد و شدیدا با این چیزها برخورد می کنم.

 

من قدر کارکنان دلسوز و زحمتکش را بخوبی می دانم و سریعا برای ارتقای آنها قدم برمی دارم و تلاش می‌کنم کارکنان مریض و مشکل دار و ناراحت را با کمک واحد مددکاری و روانشناسی سازمانی و… مداوا کنم؛ چراکه همه کارکنان؛ سرمایه های من هستند. من خودم چون از صفر شروع کرده ام و به پست های بالا رسیده ام بنابراین حال و روز همه همکاران را بخوبی درک می کنم و کاملا می فهمم که در سازمان من چه می‌گذرد و بنابراین کسی نمی‌تواند برایم فیلم بازی کند و مرا سرکار بگذارد. من از سازمان های رقیب و شرایط رقابتی بازار و مسائل بین المللی مربوطه کاملا آگاهی دارم و خودم به روز هستم و این خیلی کمک می‌کند که در سازمان؛ همدلی و تفاهم و زبان مشترک داشته باشیم.

 

من به خانواده همکاران و سلامتی و شادابی و نشاط آنها خیلی اهمیت می دهم و سعی می کنم مسیر شغلی و زندگی آنها را طوری هدایت و رهبری کنم که فرزندان همکاران هم با شوق و رغبت بیایند همینجا کار کنند و این یعنی یک سرمایه در گردش مطمئن. من دستور داده ام حوزه مدیریت منابع انسانی به گونه ای دقیق و برنامه ریزی شده کار کند که هیچ کارمندی برای ارتقاء شغلی دچار مشکل و توقف و گرفتاری نشود.

 

من دستور داده ام که مکان بسیار مجلل و قشنگی را ساخته اند تا کارکنان بازنشسته بیایند و آزادانه برای خود برنامه های متنوعی داشته باشند و جوان‌ترها نیز از تجربه آنها استفاده کنند. من دائما علائم حیاتی سازمانم را چک می کنم تا همواره از سلامت آن خیالم راحت باشد؛ بخاطر همین سعی می کنم به کارکنان استرس وارد نکنم. من خودم از جهت نظم و انضباط و رعایت قوانین و مقررات و توجه به ارزش‌های اخلاقی سعی می کنم الگو باشم و به رعایت اینها در سازمان خیلی اهمیت میدهم.

 

من اجازه نمیدم کسی تو سازمانم به دیگری زور بگه و همیشه یار و یاور مظلوم هستم که شاید بناحق؛ حق و حقوقش پایمال شده است. من به همه کارکنان گفته ام که اگر مطمئن شوم که در اثر بداخلاقی و بد رفتاری شما؛ ارباب رجوع و مشتری و مصرف کننده از شما و سازمان؛ ناراضی و ناراحت شده اند؛ حتما اخراجتون می کنم. من یک واحد روابط‌عمومی کاربلد و قابل اعتماد دارم که همیشه وضعیت سازمان مرا بخوبی در نزد افکار عمومی رصد کرده و به من مرتب گزارش می‌دهند که کجا هستیم و کجا باید باشیم و حرف و نظر کارشناسی اونها برایم حجت است و قابل اتکاء.

 

من نسبت به هیچ کس و هیچ چیز تعصب بیجا ندارم و تکروی بی مورد ندارم و سعی می کنم کارها را با مشورت و شورا و خرد جمعی منطبق بر عدالت و منطق پیش ببرم که همه خود را دخیل در تصمیمات و رویدادها بدانند. من به عنوان یک مدیر؛ سعی می کنم نون حلال برای زن و بچه ام ببرم. بنابراین با هرگونه سوء استفاده اداری و مالی به شدت برخورد میکنم که کسی از سهم و حق خودش تجاوز نکنه.

 

من خیلی به طبیعت و محیط زیست و رنگ های شاد و انرژی بخش در محل کار اهمیت می دهم و دستور داده ام که محیط کار همکاران؛ سرسبز و باطراوت و زیبا باشد تا آرامش روحی روانی خوبی در همه جا حاکم باشد. من به موضوع خود کنترلی خیلی اهمیت می دهم و به همه گفته ام که خودتان؛ خودتان را کنترل و نظارت کنید تا شاهد کمترین اشتباهات و تخلفات باشیم. من سعی کرده ام قبل از آنکه یک مدیر باشم؛ یک انسان باشم و با دیگران مثل انسان رفتار کنم آنگونه که خداوند راضی باشد.