شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| یکی از ویژگیهای متفاوت ارتباطات آنلاین، خواه به شکل چت و خواه به شکل ارایه مقالات و مطالب مفصل علمی استفاده از فن نوشتن است. اهمیت نوشتن به استفادههای الکترونیک و سایر آن محدود نمیشود، بلکه در تمامی سطوح دیگر ارتباط مهم جلوهگر شده است، اهمیت آن به اندازهای است که برخی اندیشمندان آن را محل شکلگیری شخصیت علمی فرد توصیف کردهاند. در قسمت پایانی این مقاله که در پیش رو دارید، محور بحث اهمیت نوشتن در ارتبطاات آنلاین است.
اندیشیدن از طریق نوشتن در کنفرانسهای غیرهمزمان
برخلاف کنفرانسهای همزمان که از محدودیت خطی بودن و بلادرنگی رنج میبرند، کنفرانسهای غیر همزمان، اثرات کاملا متفاوتی بر تفکر مرتبط با دوره آموزشی شرکت کنندگان و تعامل پراکنده آنها به صورت آنلاین دارد. کنفرانسهای غیرهمزمان به متن نوشتاری به عنوان وسیله ارتباطی وابسته هستند، اما برخلاف تعامل نوشتاری در کنفرانسهای همزمان که سریعتر و گفتار مانند هستند، نوشتار در کنفرانسهای غیرهمزمان بیشتر با اصول زبان نوشتاری رسمی مطابقت دارند (لاپادات، 2000).
از این رو افراد باید از دانش عالمانه خود برای شرکت در این کنفرانسها استفاده کنند. به علاوه فرآیند مشارکت در کنفرانسهای آنلاین غیرهمزمان به شیوههای ویژهای اشکال باسواد و فرهیختهای را که دارای اندیشه عالیتری هستند، پیش میبرند و ارتقا میدهند. شرکت کنندگان با انتخاب مسیرهای غیرخطی از میان متنها یا فرامتنهای آنلاین، مطالب ارسال شده را میخوانند و از این طریق تجربه آموزشی خود را با انتخاب آن چه که به ترتیب دلخواه (نه خطی) میخوانند، شکل میدهند (هنری و ورتینگتون، 1999). بانگرت براونز (1997) میگوید: «اندیشمندان فرهیخته از طریق جستوجوی معنا در برخورد با متن، دانش شخصی خود را میسازند».
او معتقد است که نوشتههای الکترونیک قابلیتهای خاصی برای فعال کردن، پروراندن و تقویت اندیشه بخردانه دارند.
برخلاف پیامهای همزمان که معمولا کوتاه، غیررسمی و سطحی هستند، پیامهایی که برای اجرا در کنفرانسهای دورههای خوب طراحی شده غیرهمزمان ساخته میشوند، پرمحتوا و از نظر معنا پربار هستند. توان بالقوهای برای رشد مفهومی به وسیله محیط متنی کنفرانسهای غیرهمزمان برای آموزش مهیا میشود، نه تنها به خاطر غوطهور شدن در خواندن متن با معنا، بلکه به این دلیل که شرکت کنندگان در کنفرانس، نظرات خود را به شکل نوشتاری بیان میکنند (هاراسیم، 1993). لمک (1989) می گوید: «این مهارتهای معناساز روشن نوشتن به تنهایی است که ما را قادر میسازد تا واقعاً باسواد باشیم».
ماهیت و ویژگیهای نوشتن تعاملی آنلاین به تنهایی معناسازی را تکمیل میکنند.
عمل نوشتن در کنفرانسهای آنلاین ممکن است به تفکرات عالی میدان بدهد، به این دلیل که بین نوشتن و شناخت و معرفت ارتباطهایی وجود دارد. اولسون (1995) معتقد است که «نوشتن ما را قادر میسازد چیزهایی بگوییم و به چیزهایی بیندیشیم که بدون نوشتن آنها را نگفته و به آنها نیندیشیدهایم».
به عنوان مثال، زبان نوشتاری از لایههای اطلاعاتی که به طور معمول در بافت فیزیکی وجود دارند، جدا و غیرمتنی و غیربافتی میشود. در این جا بافت فیزیکی میتواند محیط و وقایع پیرامونی باشد. این جدایی ممکن است علاوه بر فاصله گرفتن از بافت فیزیکی، از طریق مجراهای شبه زبان شناختی (یعنی آهنگ صدا، ایما و اشاره و غیره) صورت گیرد، بنابراین لازم است شرکت کنندگان پراکنده وضعیت دانش سایرین را ارزیابی کنند و به طور گزینشی اطلاعات بافتی و زمینهای دقیق را فراهم کنند تا چارچوب نوشتههای خود را مشخص سازند.
این مستلزم انتخاب چشمانداز و تفکر فرازبان شناختی است. تفکر درباره زبان و این که چگونه کلمات انتخاب میشوند و چگونه از آنها برای برآوردن هدف استفاده میشود. نوشتن وسیلهای رسمیتر از ارتباط گفتاری است، به عبارت دیگر، قواعد ساختاری انگلیسی استاندارد (یعنی گرامر یا انتخاب واژهها) و قواعد آکادمیک مربوط به سبک (مثلا شروع کردن با یک جمله تیتری، تعریف اصطلاحات، انتقال علامت، منابع شناختی و غیره) در گفتمان نوشتاری تعامل غیرهمزمان کاملتر از گفتمان گفتاری سمینارهای چهره به چهره هستند و رسمیت بیشتری دارند.
هرچند پیامهای غیرهمزمان از نظر لحن و آهنگ، محاورهایتر از نوشتههای بسیار رسمی است و هرچند بحث گفتاری در کلاسهای حضوری (رودررو) رسمیتر و پربارتر از زبان محاورهای در سایر بافتهای گفتوگویی است، اما انشای نوشته شده معمولاص فرآیندی بسیار کندتر از سرهم کردن جملات در بحث گفتاری دارد، زیرا قراردادها و قواعد رسمی برای نوشتن، پیچیده و درهم تنیدهاند و از طرفی زمان نوشتن مانند گفتوگوی همزمان دارای محدودیت نیست (ییتس، 1996).
نتیجه کار این است که شرکت کنندگان آنلاین زمان کافی برای اندیشیدن دارند تا آن چه را که میگویند، صیقل دهند و ویرایش کنند. شرکت کنندگان در کنفرانسهای غیرهمزمان از نظر حجم و کمیت، کمتر از دیگران جمله تولید میکنند، اما نوشتههای آنها در این مباحث بسیار دقیق و استادانه، مخاطب پسند و پر از معنا، منسجم و کامل است.
توان تولید نوشتههای پرمعنا و استادانه در بحثهای آنلاین، به وسیله نوشتههای همیشگی کنفرانس که به طور اتوماتیک به وجود میآیند، بیشتر میشود. در زمان فراغت، شرکت کنندگان میتوانند به مباحث ثبت شده نگاهی بیندازند و به طور گزینشی برخی قسمتها را بخوانند و بازخوانی کنند. این ویژگی اظهار نظرها را تقویت میکند. ایجاد درک و حس نیز در این حالت تسهیل میِشود، زیرا یک فرد میتواند مسیر خود را در میان مطالب انتخاب کند و بخشهای انتخاب شده را مجدداً ببیند (هاراسیم، 1993).
شرکت کنندگان میتوانند بخشهایی از بحث را کپی و در ذخیره پیامهای خود نگه دارند (Paste کنند)، بنابراین ایده سازی در کل دوره ایجاد و گسترش داده میشود. نتیجه این کار بهبود بخشیدن به انسجام معنایی در نوشتهها و عناوین میشود و به طور بالقوه انسجام مفهومی و استدلالی را افزایش میدهد (هاراسیم، 1993 و لاپادات، 2001). هر چند شرکت کنندگان در محاوره رودررو عناوین و مسایل سمینارهای گذشته را بع یاد میآورند، اما زبان گفتاری زودگذر و ناپایدار است، بنابراین ایدههای کلی ممکن است یادآوری شوند، اما جزییات و عبارتهای خاص از دست میروند.
معرفی و بیان گفتههای خود از طریق رسانه نوشتاری باعث میشود که دیگران عقاید شخص را به شکل نوشتاری درک کنند. هنگامی که شخصی میکوشد ایدهای را به شکل نوشتهای درآورد، معنایی شخصی را در قالب یک متن نوشتاری ارایه میکند. این توان نوشتن که هم مانند پنجرهای برای دیدن و شناخت پیدا کردن و هم وسیلهای برای اندیشیدن است، برای نویسندگان، تحصیلکردگان و مشاوران کاملاً شناخته شده است (هاراسیم و دیگران، 1995). نویسندگان توضیح میدهند که چگونه یک داستان «خود را مینویسد» یا یک شعر «ظهور مییابد». معلمان مقاطع مختلف (از دبستان تا دانشگاه) بر نوشتن به عنوان وسیلهای برای تسهیل پیشرفت مفهومی و درکی، تأکید میورزند.
مشاوران، نوشتن خاطرا ترا به عنوان مسیری برای شناخت خود، تبلیغ میکنند. بحثهای شفاهی معمولا در برنامه کلاسهای ساختارگرا گنجانده میشوند. یک دلیل آن، این است که بحث کردن، اندیشیدن انتقادی را ارتقا میبخشد. هنگامی که شرکت کنندگان تلاش میکنند دیدگاههای خود را بیان و از آنها دفاع کنند، تمایل مییابند از فرآیندهای اندیشیدن سطح بالا مانند تجزیه و تحلیل، سنتز و ارزیابی استفاده کنند. در بحثهای آنلاین غیرهمزمان، فرآیندهای اندیشیدن سطح بالا به همین شکل به کار میروند، اما با استفاده از یک رسانه نوشتاری بهتر و پیشرفتهتر میشوند.
نوشتن تعاملی در کنفرانسهای غیرهمزمان
نوع نوشتههایی که در کنفرانسهای غیرهمزمان با واسطه کامپیوتر عرضه میِشود، خاص است، زیرا تعاملی است. در توجه به این جنبه، میتوانیم پیامدهی غیرهمزمان را با صحبت کردن، با کنفرانس همزمان و با اشکال غیرتعاملی نوشتار مقایسه کنیم.
هم کنفرانس همزمان و هم غیرهمزمان، مانند صحبت محاورهای، اما برخلاف بیشتر اشکال نوشتههای آکادمیک، دوجانبه و متقابل هستند (فرارا و دیگران، 1991). یک ویژگی مهم تعامل آنلاین دسترسی آسان و آزاد به مسایل بنیادین است که باعث به وجود آمدن گفتوگوهای چند سویه میشود و این خود با کلاسهای سنتی معلم محور و دارای گفتمان یک سویه در تضاد است.
در کنفرانسهای غیرهمزمان، خطی بودن بلادرنگ و محدودیتهای ظرفیتی، از بین میروند و فشارهای ناشی از تلاش برای رساندن خود به دیگران و موضوع، تعدیل و کم میشوند. از آن جا که همه شرکت کنندگان میتوانند بگویند که به دلخواه خود از زمان استفاده میکنند، امکان بیشتری برای گنجاندن دیدگاههای همه شرکت کنندگان وجود دارد که عناوین را انتخاب و کامل کنند. برعکس، بحثهای کلاس شفاهی خطی هستند و فقط به یک نفر اجازه میدهد که در یک مقطع زمانی خاص صحبت کند.
امکان وجود صحبت کننده سریع و تغییر عناوین وجود دارد که ممکن است باعث شود صحبت کننده عناوینی را برای تکمیل نیاورد. در مهارتهای عملی زبان یک ویژگی وجود دارد که ممکن است آنهایی را که در گفتمان کلاس کمتر مهارت دارند حذف کند. از ان جا که رسانه گفتاری هم رسمی و هم گذراست، انسجام جلسه به جلسهای نسبت به کنفرانسهای غیرهمزمان کمتر است، اما انسجام بیشتری در کنفرانسهای همزمان «احساس» میشود (شالرت، 1996).
کنفرانسهای همزمان مشابهتهای بسیار زیادی با تعامل گفتاری دارند، هر چند که دسترسی نامحدود (مانند کنفرانسهای غیرهمزمان) امکان شنیده شدن صداهای مختلف را فراهم میکند. جنبههای متنی بلادرنگ کنفرانسهای همزمان محدودیتهای گفتوگویی ویژهای را تحمیل میکند که نسبت به کنفرانسهای غیرهمزمان کمتر اشکال سطح بالای اندیشه را مطرح میسازند. به عنوان مثال، در کنفرانس همزمان نسبت به کنفرانس غیرهمزمان تأکید بیشتری روی عناصر اجتماعی تعامل است، در حالی که در کنفرانسهای غیرهمزمان تأکید بیشتر روی جنبههای مهم یا مفهومی است کمتر به «صحبت مختصر» توجه میشود.
یک عنصر مهم در این تعامل آنلاین این است که یک مخاطب واقعی وجود دارد. در مقام مقایسه، بسیاری از نوشتههای مدرسهای برای یک مخاطب خاص نوشته نمیِشوند، تنها استثنا شاید معلم باشد. پژوهش درباره آموزش نوشتاری، بر اهمیت مخاطب تأکید میورزد. شخص با گفتن و درس دادن به دیگران و پاسخ دادن به بازخوردهای آنان، خود دانش بیشتری فرامیگیرد. کلاسهای کارگاهی نویسندگان نمونهای از این دیدگاه هستند. هنگام نوشتن برای مخاطب خاص و مشخص هدف این است که آنها را به فهم عقاید یا نکات مطرح شده خود ترغیب کنید. نویسنده ممکن است با ایجا یک بحث یا گفتن یک داستان برای ترسیم یک نکته یا برای متقاعد و اقناع ساختن دیگران، معنا را مطرح سازد.
نویسنده ممکن است افکار مورد جستوجو را بیرون بریزد و به دنبال بازخورد باشد. همچنین نویسنده ممکن است اظهارات دیگران را منعکس سازد و آنها را در دیدگاه خود بتند، بنابراین یک مخاطب از گروه همسالان که احتمالاُ آن چه را که شخصی مینویسد، میخواند وپاسخ میدهد، یک توجه مشترک به موضوعات آکادمیک مورد علاقه طرفین ایجاد میکند که خود آزمونی سخت برای ساخت اجتماعی معنا است. به این طریق، این محیط CMC (ارتباطات با واسطه کامپیوتری) برای شرکت کنندگان منافع آموزشی دارد. رُز و مک کلافرتی گروه ایدهآل فرهیخته را گروهی میدانند که در آن همکاران به طور کامل به کار همدیگر پاسخ دهند و برای بیان و فهم بیشتر نوعی تأکید وجود دارد.
این واقعیت که شرکت کنندگان در کنفرانسهای غیرهمزمان برای یک مخاطب واقعی از میان همسالان خود مینویسند، آنها را ترغیب میکند تا دیدگاههای خود را روشن بیان کنند.
اولاً، با وجود یک مخاطب واقعی که نظرش مهم است، یک هدف برای ارتباط برقرار کردن وجود دارد. ثانیاً، کسی حاضر نیست با بیان تفکرات ضعیف و نپخته، وجهه خود را از دست بدهد. همان طور که رز و مک کلافرتی (2001) خاطرنشان میسازند: «نوشتن، یکی از جاهای مهمی است که شخصیت علمی و اندیشمندانه شخص در آن شکل میگیرد و خود را نشان میدهد».
این که نوشتهها در مطالب دورهای همیشگی ثبت شوند، باعث میشود که فرد نظرات خود را با دقت ابراز دارد. ثانیاً معیارهای قضاوت در مورد نوشتن متفاوت از معیارهای قضاوت درباره زبان گفتاری است. هر چند در محیط و فضای کنفرانس آنلاین در مقایسه با نوشتههای آکادمیک رسمی، برخی قواعد راحتتر هستند، اما خوانندگان درباره نوشتههایی قضاوت مثبت دارند که از نظر لحن «بسیار باسوادانه» باشد.
کنفرانسهای غیرهمزمان برای نوشتههای خوب ارزش بیشتری قایل است و چون شرکت کنندگان تلاش میکنند که اندیشههای خود را با دقت به شکل نوشته درآورند، زمان صرف میکنند، دیدگاههای مخاطب را در نظر میگیرند و از مهارتهای اندیشیدن سطح بالا و انتقادی استفاده میکنند.
تعامل (متقابل بودن) کنفرانسهای غیرهمزمان به این معناست که دیگران به نوشتههای فرد پاسخ میدهند، درباره نکات مختلف با هم بحث میکنند، ایدههای جدید به عقاید در حال تکامل میافزایند و دیدگاههای جایگزین ارایه میکنند. برخلاف الگوهای آموزشی قدیمی، خصوصاً در تحصیل از راه دور که در آن دانشآموزان و دانشجویان مستقل کارهای خود را در انزوا و جدایی از دیگران انجام میدادند، کنفرانسهای آنلاین گروه و جماعت همسالان و فرصتی واقعی برای شکلگیری اساسی شناخت، تفکر مشترک و ساخت اجتماعی معنا فراهم میکنند.
بسیاری از این ویژگیهای سودمند در کلاسها یا سمینارهای دارای بحثهای رودررو هم یافت میشوند، اما در کنفرانسهای غیرهمزمان، همکاری افراد به شکل نوشته خود را نشان میدهد، بنابراین جنبههای رسمی، باسوادانه و همیشگی این رسانه، آن را بیشتر تقویت میکند.
این محیط آموزشی برای ساخت معنا، محیطی بسیار مناسب است. از طریق نوشتههای فردی که باعث ایجاد انگیزه و برای پاسخ به اظهارات دیگران میشود، یک متن عمومی پدید میآید. به این معنی که فقط یک دیدگاه دنبالهرو دیگران یا همگان پدید نمیآید، بلکه رشتههای مختلف به صورت درون متنی به شکلی استادانه و منحصر به فرد در هم میتنند. به علاوه، این فرآیند یک فرآیند پویا است. هر فرد چیزی مینویسدو به صورت گزینشی چیزی از متن برای ارتقای تفکر خود برمیدارد، بنابراین هم از نظر اجتماعی و هم از نظر شناختی، برای خود معناسازی میکند. در محیط کنفرانس غیرهمزمان، شرکت کنندگان معناها را در فضای عمومی به بحث میگذارند و تغییرات مفهومی فردی را تجربه میکنند.
طراحی دوره آنلاین
در توجه به مفاهیم طراحی دوره آنلاین، روشن است که بسیاری از عناصر طراحی خوب دورههای رودررو در محیطهای آنلاین هم همان اهمیت را دارند. این عناصر شامل جنبههایی چون به کارگیری محتوای چالشزا و جذاب است و یک ساختار کاری که همکاری و حل مشکلات را در کلاس یا گروه آنلاین ارتقا میدهد، فراهم میسازد و همین، ساختار قدرت معلم را تعدیل میکند.
با این اوصاف، دو ویژگی کلیدی که ظاهراً نقش محوری در مؤثر بودن آموزشی این دورههای آنلاین دارند، عبارتند از: تعامل و مبتنی بر متن بودن، بنابراین در یک طرح سازنده، اجزای کنفرانسی دورههای آنلاین برای فراهم کردن فرصت برای تعامل نوشتاری، مهم و اساسی هستند. هر چند امکان راهاندازی دورههای سخنرانی مانندن یا دورههای مطالعاتی مستقل از راه دور به شکل آنلاین وجود دارد و هر چند فناوری بسیاری از امکانات مختلف را فراهم میسازد، مانند وسایل مدیریتی (Management tools)، صوتی، تصویری و لینک کردن به سایتهای دیگر، اما در نظر گرفتن ارزش بالقوه منحصر به فرد محیط آنلاین برای فراهم کردن نوشتن تعاملی، از اهمیت خاصی برخوردار است.
با وجود قابلیت منحصر به فرد کنفرانس آنلاین در تسهیل ساخت اجتماعی معنا و ساخت فردی معنا، نتایج مثبت با قراردادن یک مجمع در طراحی دوره به دست نمیآیند، چون در کنفرانسهای غیرهمزمان، تعامل بلادرنگ اتفاق نمیافتد، تخصیص زمان نامحدود است. اگر شخص نتواند مطالب بامعنا بنویسد، در گروه آنلاین متحمل هزینههای اجتماعی میشود.
لازم است کنفرانسهای غیرهمزمان به گونهای طراحی شوند که به پتانسیل خود به عنوان یک محیط آموزشی دست یابند. همچنین لازم است دورههای آنلاین دارای هدف مشخص باشند. موضوع کنفرانس باید جالب و جذاب، با معنا و برای شرکت کنندگان مهم باشد. شرکت کنندگان باید بتوانند دانستههای خود را پردازش کنند و در حرکت به سوی درک جدید مرتبط با دوره مراقب باشند. معلم باید انتظار از کنفرانس را روشن سازد. مثلاً، اگر به دانشجویان گفته شود که نوشتههای با محتوای بالا و روشن کننده بینشهای عمیق، نمرههای بالاتری دریافت میکنند، درباره موضوع و ارتباط با آن تأکید بیشتری دارند و مهارتهای فکری بیشتری برای ایجاد بینش عمیق به کار میگیرند.
در دورههای آنلاین باید محیطی سالم و قابل اعتماد ایجاد کرد که شرکت کنندگان بتوانند به راحتی دیدگاههای خود را مطرح کنند. اگر عناصر تعامل اجتماعی را در کنفرانسهای آنلاین به کار گیریم، سالمتر میشوند. هیتورویت و همکارانش (2000) خاطرنشان میکنند که دانشجویان و شرکت کنندگان در مراحل اولیه ورود به آموزش و تعامل آنلاین نیاز به توجه بیشتری دارند. این نویسندگان متذکر میشوند که کنفرانسهای همزمان یک کمک موجود برای کنفرانسهای غیرهمزمان است، زیرا زمینه ملاقات و دیدارهای معمول را پدید میآورد که به تشکیل گروه کمک میکند. لاپارات (2001) و رووای (2001) معتقدند که معلم باید عملا نشان دهد که برای دیدگاههای مختلف ارزش قایل است. راهبرد دیگر فراهم ساختن فضای عمومی و خصوصی برای ارتباطات است، به طوری که دانشجویان بتوانند گفتوگوی یک به یک با معلم یا سایر هم دورهها داشته باشند.
راه دیگر برای بهبود بخشیدن به مشارکت و تأکید بر منفعتهای آن، فراهم کردن زمینه برای ارایه تفکرات سطح بالاست. معلم میتواند پرسشهای بحثانگیز و آزاد مطرح کند، در نوشتههایش الگوی افکار بلند باشد و مطالب و اظهارنظرهای دیگران را مورد تحسین و توجه قرار دهد. خود یادگیری ذاتاً ارزشمند است.
طراحی و تعادل اجزای دوره به اهداف فلسفه و مخاطبان دوره بستگی دارد. کنفرانس همزمان یک جزء مناسب برای بحث درباره تخصیص کار یا تشکیل گروه برای اجماع و بحثهای مشترک، برای حل سریع مشکلات مربوط به مسایل اجرایی، برای جلسات پرسش و پاسخ آماده و برای تسهیل فرآیند گروهی است. صفحات وب دارای گرایش اطلاعاتی برای کنفرانسهای همزمان و غیر همزمان یک پشتیبان مهم هستند.
|
نظر بدهید