شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)–|| آیا تاکنون در شرایطی قرار گرفته اید که گامی به عقب برداشته و به تلاش های ارتباطی شرکت خود نگاه کنید و احساس کنید که این خیلی خوب نیست.
در ارتباطات شرکتی، چنین چیزی به عنوان “رویکرد کتاب درسی” وجود دارد. شما می توانید همه کارها را مطابق با کتاب انجام دهید اما بازده ممکن است ضعیف باشد. ارتباطات ممکن است با جفت شدن فونت های ظریف و رنگ های براق خوب به نظر برسد، با این حال، پیام های واقعی اغلب دارای ارزش هستند و اگر چیزی شبیه من باشید، ممکن است جالب باشد که بسیاری از افراد با استعداد (و مرفه) با چیزهایی که بسیار ناخوشایند بوده اند جذاب باشد.
اینجا چه اشتباهی وجود دارد؟ کجای کار خراب است؟
ناآگاهی از آنچه در ارتباطات باعث ایجاد طعم عالی می شود، عجیب است، زیرا با رویکرد کتاب درسی مغایرت ندارد، همان رویکردی که ما در ارتباطات شرکتی بسیار دوست داریم. همه ما در همه چیز از فیلم، موسیقی و کتاب گرفته تا تزئینات داخلی، طراحی اتومبیل، سلیقه خود را داریم. در حالی که سلیقه های ما به طور کلی متفاوت است، همیشه حرفه ای هایی با سلیقه های خلاقانه وجود دارند که به معنای واقعی کلمه در جهان پیرامون ما شکل می گیرند.
اما به نظر می رسد در ارتباطات سازمانی، ایده طعم عالی در ارتباطات را کاملاً از بین برده ایم.
من به عنوان مشاور در زمینه ارتباطات شرکتی کار کردم و به مدیرعامل ها گفتم که راهبردهای آنها کاملاً اشتباه است، من به بازاریاب ها گفتم که آنها از کوتاه بینی به برند خود آسیب می رسانند، من به بخش ارتباطات گفتم که آنها بودجه عظیمی را صرف کارهای غیرضروری کرده اند. با این حال، به یک بخش ارتباطات بگویید که آنها از نظر ارتباطی طعم کمتری دارند.
در روزهای تاریکتر، بعضی وقت ها از خود این سوال را می پرسم که آیا این می تواند نتیجه کمبود طعم عالی صنعت باشد.
اگر ارتباطات سازمانی شما با طرح های مختلف و بی نقص شکل گرفته باشد، مهم نیست؟ هر فعالیتی ممکن است به درستی انجام و اندازه گیری شود، اما چنین تلاشهایی با فعالیتهای ارتباطی و نتیجه خوب و بسیار عالی مقایسه نمی شود؟
شما می گویید که خوب کار می کند و این باعث می شود که تجارت شما به پیش برود، خوب است، اما نحوه صحبت شما با جهان باعث می شود تا مردم دست به اقدام دیگری بزنند. نمی خواهید بدانید؟
این همان جایی است که من به یک ترسو تبدیل می شوم. برای اینکه پیام من در مورد شرکتی شفاف تر شود، باید تعدادی مثال از زندگی واقعی را بیان کنم. اما این تنها کاری است که نمی توانم انجام دهم. من به عنوان یک وبلاگ نویس ارتباطات شرکتی، می توانم از همه چیز، از مبارزات بازاریابی شکست خورده گرفته تا اشتباهات در ارتباطات بحران، انتقاد کنم. اما من نمی توانم لیستی از شرکت هایی تهیه کنم که ارتباطات شرکتی را ارزشمند منعکس می کنند.
با این حال، من می توانم توضیح بدهم که ارتباطات عالی شرکتی چگونه می تواند باشد:
1. ارتباطات شرکتی که به طرز عجیب و غریبی اغراق شده است. “مردم به خاطر وجود شما واقعاً خوشحال نیستند.”
2. ارتباطات شرکتی که ادعاهای مسخره ای را مطرح می کند که به هر حال هیچ کس به آن اعتقاد ندارد. “شرکت شما پیشرو، انقلابی و نوآورانه نیست.”
3. ارتباطات شرکتی که به طور ناخواسته لکه دار است. “نه، خنک نیست – و هرگز نخواهد بود – برای گفتن این که شما خونسرد هستید. این فقط راه کار نیست.”
4- ارتباطات شرکتی که از صدای بازاریابی براق استفاده می کند. “نه، شما فقط سیاره را نجات ندادید، بنابراین لطفاً خودتان را متوقف کنید.”
|
نظر بدهید