شبکه اطلاع رسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| نقش ارتباطات در جوامع امروزی نقشی بی بدلیل و انکار ناپذیر بوده تا آنجا که اثر بخشی منحصر بفردی در حوزه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی و … از خود بجای گذاشته چرا که از بدو خلقت انسان تاکنون ارتباطات ماهیتی فراگیر در رشد و توسعه جوامع، حال به اقتضای زمان خود و بر اساس آنچه که ابزار این امر تلقی می گردیده داشته است.
اما با ورودی تکنولوژی به این عصر معادلات آن نیز دست خوش تحولات گسترده ای شده و جوامعی که از این حوزه شناخت اصولی تری داشته بر پایه همان اصول و با بهره گیری صحیح از تکنولوژی های ایجاد شده توانسته گام های چارچوب محور و منطبق بر نیاز تفکری جامعه برداشته، اما در مقابل دیگر جوامع بر اساس آنچه که دانش و شناخت ناکافی می توان به نوعی از آن نام برد در این امر دچار چالش های عمیق و غیر قابل انکاری شده اند که آنها را از اصول و قواعد اصلی بدور کرده است.
شاید نتوان تنها عدم بینش برخی از جوامع از نظر نحوه بکارگیری تکنولوژی های نوین در ساختار ارتباطات را علت اصلی دوری ایشان از اصول دانسته چرا که در برخی ملاحضات در می یابیم که حکومت ها نیز خود در بستر حکمرانی خویش در تلاش هستند تا گاه ارتباطات را از مجاری ناصحیح در جوامع مدیریت و کنترل نموده و با این امر ماهیت رشد یافته ارتباطات را به بهانه تکنولوژی های تکامل یافته از حیث اثر بخشی و گسترش از دستور کار خارج نمایند.
ارتباطات که نقشی بنیادین و ساختار ساز در هر نوع جامعه ای ایفا می نماید و زمینه ساز رشد و پیشرفت آن در رسیدن به کمال و نیز دستیابی به اهداف عالیه انسانی و نیز بخودی خود زمینه ساز تمدن های با ثبات و کهن می شود، نمی بایست با دور شدن از اصول و خارج شدن از دستور بر حوزه آگاهی بخشی، اندیشه پردازی و تفکر پرورشی و بویژه پیوستگی های درون انسانی در جوامع، سایه افکند.
مکانیسم ارتباطات که رسانه در ایجاد، حرکت و به نتیجه رسیدن آن بسیار نقشی حیاتی دارد، به گونه ای در ابعاد گوناگون طراحی شده که براحتی با شناخت درست از آن می تواند در کالبد هر نوع تکنولوژی دمیده شود و آن را به تسخیر خود در آورده و ساختارش را کاربردی تر در حوزه ارتباطات نماید تا بهره مندی از آن طبق نظریه های اصولی محقق شده و نظریه پردازان این عصر نیز بتوانند با استفاده از ارگانیسم ذاتی، تئوری همزیست گرایانه ای میان آنها ایجاد نماید.
پس در جمع بندی این امر می توان به این دستاورد رسید که وجود ارتباطات در جوامع ضروری و دور کردن آن به هر شکل و نحوی از اصول و قواعد جاری در سطح گوناگون جامعه زیان بار و خارج نمودن آن نیز از دستور کار به نوعی خود زنی اجتماعی تلقی خواهد شد، زیرا انجام هر کدام از این موارد می تواند آسیب های به مراتب ویرانگری به ماهیت ساختاری ارتباطات وارد نموده که شاید بتوان گفت تا قرن های نتوان نسبت به اصلاح آن ایده ای مناسب ارائه شود.
نظر بدهید