شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- يكي از نكاتي كه در روابط عمومي به آن تاكيد مي شود وظيفه اي است كه به روابط عمومي واگذار شده و آن وظيفه مديريتي است اگر مديريت يك سازمان نسبت به وظيفه مديريتي روابط عمومي بي تفاوت باشد و مدير روابط عمومي در گروه مديران ارشد سازمان حضور نداشته باشد روابط عمومي نمي تواند در قبال سازمان و در برابر وظيفه اي كه به آن محول شده است از حداكثر توان خود استفاده كند در اين وضعيت فقط نام روابط عمومي را يدك مي كشد و فاقد كارايي و تاثير لازم است.

امروز مديران روابط عمومي با چالشي مهم روبرو هستند تغييرات سريع و لحظه به لحظه در اثرگذاري رسانه ها ، به تغييرات و تصميم سازي درسازمان ها (فراموش نكنيم روابط عمومي يعني مردم – سازمان – رسانه) چه مدير محور باشيم چه مردم محور هرگز مديران ما در ايران و جهان تصور تغييرات و اثر گذاري بر مخاطبان را در 5 سال گذشته به اندازه 500 سال تحول رسانه اي باور نمي كردند.

اينترنت سه ميليارد و 200 ميليون نفر كاربر فيس بوك نزديك به 2ميليارد نفر (فقط 60 ميليون امريكائي كاربر فيس بوك هستند ) بيش از 160 رهبر جهان توئيتر دارند، گوگل 3000 خبرگزاري را در لحظه آن لاين مي كند و روزانه يك ميليارد 850 ميليون عكس در جهان گرفته مي شود كه 28 ميليون آن روي اينستاگرام قرار مي گيرد تمامي آژانس هاي عكاسي خبري عكاسان خود را اخراج و از اينستاگرام استفاده مي كنند فقط در چين 360 ميليون نفر وبلاگ دارند و در ايران يك ميليون نفر صاحب وبلاگ هستند و استثناٌ در جهان در ايران 50 هزار بچه زير 10 سال وبلاگ دارند و هر 9 ثانيه يك مقاله روي وبلاك هاي ايراني قرار مي گيرد فقط در يك روز در سال 2016 – 112 ميليارد ايميل در جهان جابجا شده است و به گفته مدير بورس نيويورك در 2 هفته در سال 2016 برابر كل قرن هجدم و نوزدهم گردش مالي بوده است.

نگاهي به رسانه هاي كهنه و نو ياد آور نكته هاي كليدي است.
عصر گوتمبرگ را از سال 1453 آغاز كرديم انجيل هاي خطي به چاپي تبديل شد انجيل اغنيا به انجيل فقرا تبديل شد روزي مي گفتيم گفتار محور مي شود و نوشتار مي ماند يونسكو در سال 1995 مي گفت بي سواد كسي است كه الفبا نداند پس از سال 2000 مي گويد بي سواد كسي است كه سواد دانشگاهي ندارد و استفاده از كامپيوتر را نداند . از سال 1912 صنعت چاپ دراكثر نقاط جهان رشد بي سابقه اي كرد . چاپ به عنوان رشد و تحول اجتماعي در جوامع قلمداد شد . راديو آمد (جادوي صدا) تلويزيون (جادوي تصوير) ما را وارد عصر رسانه هاي تصويري كرد . ماهواره ها آمدند و تلويزيون را جهاني كردند يعني به هنگام وقوع هر اتفاق در جهان مابينده آن اتفاق هستيم.

اينترنت توانست شاهراهاي ارتباطي در تمام جهان را به هم وصل كند عكاسي آمد ذات افشاگري در زندگي واقعي را نمايش داد . سينما توانست فرهنگ ها را نزديك و ذات سرگرمي را به عنوان يك صنعت جذاب به نمايش بگذارد . عصر چند رسانه اي آغاز شد. ديگر مونولوك به ديالوگ تبديل شد و ما توانستيم لحظه به لحظه صدا و تصوير و فيلم و .... رو تلگرام خود داشته باشيم و پيام هاي رسانه اي را به تمام جهان بفرستيم با آماري كه دريك سال تلگرام از 13 ميليون به 28 ميليون در ايران رسيد هم اكنون 150 هزار كانال تلگرام در ايران داريم و فراموش نكنيم نسل امروز جهاني شدن را تجربه مي كند . آقاي اردوغان پيش از كودتاي تركيه هميشه مي گفت شبكه هاي اجتماعي نفريني براي جامعه تركيه است . ولي همين شبكه هاي اجتماعي او را نجات داد.

بله امروز مي گويم قدرت عليه قدرت – معجزه رسانه – عصر رسانه سالاري شبكه هاي اجتماعي هزاران سوال را در مقابل مردم جهان گذاشته اند از جنجال هاي پس از انتخابات امريكا و توئيت هاي دروغ رسانه هاي جديد كه موجب تسريع در اطلاع رساني شدند باعث توجه بيشتر مردم به اخبار شدند. مردم خبرنگار شدند شبكه هاي مجازي دروازه باني خبر ندارند، نقد ندارند، تحليل ندارند، اخلاق ندارند، مسئوليت ندارند، خط قرمزي ندارند. سانسوري براي آنها نيست، حريم خصوصي نمي دانند چيست؟ رفاقت ندارد، مسئوليت ندارند و ...

خيلي راحت به نظام ها فشار مي آورند و نظام ها تسليم رسانه ها شده اند امريكائي ها در پايان 2016 عكس خانم هريت تاپمن كه قهرمان مبارزه عليه برده داري در امريكا بود را بجاي اندوجكسون رئيس جمهور برده دار گذاشتند، عكس هاي بيست دلاري عوض شد و اين پاسخي به شبكه هاي اجتماعي بود.

 رسانه هاي اجتماعي شكل جديدي از روابط عمومي ارائه كردند كه قدرت روابط عمومي را محدودتر مي كند. اين محدودتر كردن به اين معنا نيست كه روابط عمومي وجود ندارد بلكه روابط عمومي در جاي اصلي خودش مي نشيند كه آن مقر فرماندهي است و بقيه كارها را خود مردم انجام مي دهند.

در واقع در گذشته چيزي را توليد و بسته بندي مي كرديم و از طريق رسانه ها تا به مردم مي رسانديم اما اكنون رسانه هاي اجتماعي آمده اند و مستقيم از توليد به مردم مي رسند. اين مساله چالش ها و فرصت هاي زيادي را براي روابط عمومي ايجاد مي كند و روابط عمومي ها بايد با توجه كامل به اين مسائل وارد حوزه روابط عمومي رسانه هاي اجتماعي شوند.

 روابط عمومي ها بايد بدانند وارد عصر چند رسانه اي شده اند . آنها با دقت بايد سواد بصري ، سواد رسانه اي، سواد علمي را در سازمان گسترش دهند. درست است كه امروز شبكه هاي اجتماعي به نوعي رسانه هاي ديگر را تضعيف كرده اند ولي هرگز نمي توانند جلو اثر گذاري هر كدام از رسانه هاي سرد و گرم را بگيرند رسانه هاي مكتوب ديگر قدرت سابق را ندارند راديو همچنان جادوي صدا دارد و روزنامه ها كالاي انديشه است و توليد فكر مي كند فراموش نكنيم رسانه هاي اجتماعي صداي كساني است كه صدايشان به جائي نمي رسد و فراموش نكنيم شبكه هاي اجتماعي مثل باد هستند نمي توان جلوي آنها را گرفت به همه جا سرك مي كشند و به اطلاعات دسترسي پيدا مي كنند و درپايان بگوئيم رسانه قدرت ملي است . بپرسم سهم ما از سيطره رسانه هاي جهان چقدر است و چقدر رسانه هاي جهان را مي شناسيم و چقدر بر آنها اثر گذاريم؟