شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || هوش مصنوعی مولد (GenAI) دیگر تنها ابزاری کمکی نیست، بلکه به هنجاری تازه در محل کار تبدیل شده است.
بنا بر نظرسنجی جدید ماکرک (Muck Rack)، تا پایان سال ۲۰۲۴، ۸۲٪ از متخصصان روابطعمومی از GenAI برای ایدهپردازی و ۷۲٪ برای تهیه پیشنویس اولیه محتوا استفاده کردهاند.
در حالی که شرکتها بهسرعت در حال ادغام هوش مصنوعی مولد در عملیات اصلی خود هستند، بسیاری از کارمندان روابطعمومی احساس سردرگمی، عدم حمایت و ترس دارند.
پژوهش اخیر ما (دونگ و ون دن برگ، ۲۰۲۵) با ۲۱ متخصص این حوزه نشان داد که این فناوری نگرانیهای عمیق اخلاقی و هویتی به همراه دارد که اغلب در سیاستگذاریها نادیده گرفته میشوند.
اطلاعات فراوان، مسیر گمشده
حجم زیاد منابع آموزشی بدون ساختار مشخص، موجب فشار ذهنی و احساس بیکفایتی میشود. بدون حمایت سازمانی، آموزش به تجربهای فردی و دشوار تبدیل میشود. صرفاً در اختیار گذاشتن منابع کافی نیست؛ کارمندان نیاز به زمان، فضا و محیطی امن برای یادگیری و آزمون دارند.
کار بیشتر، مسئولیت بیشتر
در حالی که هوش مصنوعی مولد به عنوان ابزاری برای کاهش بار کاری معرفی میشود، در عمل موجب افزایش پیچیدگی و مسئولیت شده است. تولید محتوا با این فناوری نیاز به نظارت انسانی دقیق، راستیآزمایی، و تضمین تنوع و عدالت دارد. این تلاشها اغلب نادیده گرفته میشوند و فشار بیشتری را به متخصصان وارد میکنند.
بحران هویت حرفهای
کارکنان روابطعمومی که به خلاقیت و روایتگری خود افتخار میکنند، با تهدیدی از سوی هوش مصنوعی مولد مواجهاند که مرز بین «خلق» و «تولید ماشینی» را از بین میبرد.
این مسأله باعث میشود افراد به پرسش از نقش، انگیزه و ارزش حرفهای خود برسند: اگر بخشی از شغل من را هوش مصنوعی انجام دهد، من چه کسی هستم؟
چالش اخلاقی در دموکراتیزهشدن
هوش مصنوعی مولد دسترسی به فعالیتهای ارتباطی را برای افراد فاقد آموزش رسمی آسانتر کرده است. این اتفاق اگرچه فرصتساز است، اما نیازمند چارچوبی اخلاقی و آموزشی است تا از سوءاستفاده یا حاشیهنشینی حرفهایهای باتجربه جلوگیری شود.
ضرورت اتخاذ رویکرد اخلاق مراقبت
اخلاق مراقبت (Care Ethics)، با ریشه در نظریههای فمینیستی، بر همدلی، تعامل و شکوفایی انسانی تأکید دارد.
طبق دیدگاه ترونتو (۱۹۹۸)، مراقبت تنها شناخت نیاز نیست؛ بلکه تعهد به تأمین منابع برای پاسخ به آنهاست. سازمانها باید نقشی فعال در حمایت از کارمندان ایفا کنند و فراتر از رفع «شکاف مهارتی»، ساختاری انسانی برای پذیرش ایمن هوش مصنوعی مولد فراهم آورند.
همانطور که گرمیندر و کاپیزو (۲۰۲۴) اشاره کردهاند، بحران هوش مصنوعی بازتابی از ضعفهای اخلاقی نهادی است. اگر خواهان پذیرش اخلاقی و عادلانه هوش مصنوعی مولد هستیم، باید از انتقال بار به افراد جدا شده و ساختار حمایتی، آموزشی و هویتی تازهای را برای عصر جدید طراحی کنیم.
نوشته: چوکینگ دونگ، دکتری
منبع انگلیسی: مرکز تحقیقات ارتباطات سازمانی
منبع فارسی: شارا
تاریخ انتشار: ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵
انتهای پیام/
نظر بدهید