شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || وقتی به آخرین بار که با یک مشتری سخت مواجه شدهاید یا یک بحران را مدیریت کردهاید فکر میکنید، شاید به این نکته برسید که بسیاری از مهارتهایی که برای این کارها نیاز دارید، از محیط کار نیامدهاند. شاید این آموزشها بیشتر از آن که در اتاق جلسات باشد، از خانه دوران کودکی شما و آموزههای مادرتان آمده باشد.
در دنیای روابطعمومی، جایی که باید داستان بسازید، بحرانها را مدیریت کنید و برندها را رشد دهید، بسیاری از ویژگیهایی مثل همدلی و تابآوری که مدیران روابط عمومی دارند، به درسهایی باز میگردد که از مادرانشان آموختهاند. در این روز مادر، ما به جای اتاقهای جلسات، به اتاق نشیمنها و آشپزخانهها نگاه میکنیم، جایی که در آن اولین درسهای رهبری آغاز شد.
منیشا چودهاری، مدیر اجرایی گروه Value360 و همبنیانگذار آن، میگوید که حکمت مادرش همیشه برای او راهنما بوده است. او میگوید: «یکی از بهترین چیزهایی که مادرم به من آموخت، این بود که به مشکلاتم زیاد فکر نکنم و به جای آن به راهحلها توجه کنم. این تبدیل به منترای من شده است، به ویژه زمانی که با مشکلات پیچیده مشتریان روبرو میشوم.»
حضور پایدار مادرش به او آموخت که چگونه با فشارهای زیاد کنار بیاید و در عین حال چگونه با آرامش و همدلی رهبری کند. او اضافه میکند: «همیشه از توانایی مادرم در اداره خانواده به شگفت آمدهام. او توانست همبستگی خانواده را حفظ کند و در عین حال نیازهای فردی همه را در نظر بگیرد. سبک رهبری من تحت تأثیر نحوه ایجاد فضایی از ارزشمندی توسط مادرم است.»
مانوتی والهچا، بنیانگذار Communication Casa، نیز درباره مادرش چنین میگوید که او به عنوان تنها زن شاغل در یک خانواده سنتی، برای او الگو بوده است. او میگوید: «مادرم با وجود مخالفتهایی که از دیگران میشد، توانست به زندگی حرفهای خود ادامه دهد. از او یاد گرفتم که کار هیچ وقت تمام نمیشود و هیچ کس زمانها را برای شما تنظیم نمیکند. همه چیز تحت کنترل شماست.»
او از مادرش یاد گرفته که چگونه زمان خود را مدیریت کند و اعتماد بسازد. «مادرم کارها را تقسیم میکرد و همیشه از تلاشهای ما قدردانی میکرد. این به من آموخت که رهبری خوب به معنای انجام همه چیز خودتان نیست، بلکه باید اعتماد بسازید و از اطرافیان خود قدردانی کنید.»
سانیا باجاج، بنیانگذار و مدیرعامل Column Inches، از اینکه مادرش به او آموخت که همدلی و تلاش میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند، میگوید. او میگوید: «مادرم به من آموخت که همدلی و تلاش میتوانند با هم باشند و این درسی است که من به تیم خود منتقل میکنم. چه در حال نوشتن بیانیه مطبوعاتی باشیم یا یک نقل قول معتبر از صنعت را آماده کنیم، ما با هدف پیش میرویم.»
رهبری با قلب، نه فقط استراتژی
برای باجاج، ایمان مادریاش پایهگذار سفر کارآفرینی او بوده است. او میگوید: «وقتی Column Inches را در ۲۴ سالگی شروع کردم، مادرم هیچ شکی نداشت. او فقط گفت: ‘رویای خود را دنبال کن بچه. ولی هر کاری میکنی، با تمام قلبت انجامش بده.’ آن جمله همیشه با من مانده است.»
سبک رهبری او امروز نیز همان ارزشهای پرورشی را بازتاب میدهد. «در روابط عمومی، اغلب ارثیهها بر استعدادهای جدید ترجیح داده میشوند، اما مادرم به من نشان داد که چیزهای کوچک شما را متمایز میکند… او راهی ساکت برای احساس دیده شدن و شنیده شدن در دیگران داشت. این چیزی است که من در رهبری میخواهم داشته باشم.»
نتیجهگیری
از تفکر حل مسئله و تسلط بر مدیریت زمان گرفته تا رهبری بر پایه مردم، این داستانها یادآوری میکنند که برخی از مهمترین درسهای شغلی نه از دورههای آموزشی بلکه از مربیگری مادران میآید.
منیشا چودهاری در این باره میگوید: «گاهی فشار زیاد میشود و وقتی این اتفاق میافتد، به یاد توصیه مادرم میافتم—لحظهای توقف کنم، نفس بکشم و از دید وسیعتری به چالش نگاه کنم. این به من کمک کرده که سریعتر ولی با دقت بیشتر تصمیم بگیرم.»
نویسنده: انوشکا جه
منبع: Adgully
انتهای پیام/
نظر بدهید