در سال ۲۰۲۵، رویکرد دیجیتالمحور ساختار سنتی قیف بازاریابی را بهطور اساسی تغییر داده است. مسیر خرید دیگر خطی نیست و مصرفکننده از هر نقطهای میتواند وارد فرآیند تصمیمگیری شود.
دیجیتال، این مسیر را به طوفانی از نقاط تماس تبدیل کرده است؛ از بیلبوردهای خیابانی تا جستوجوی گوگل، از بررسی نظرات کاربران تا تماشای ویدئوهای تیکتاک و مقایسه قیمتها.
تجربه واقعی خرید امروز از دل همین مسیر دیجیتال شکل میگیرد.
چگونه رویکرد «دیجیتالمحور» ساختار قیف بازاریابی را دگرگون میکند
نویسنده: ژاک دو بروین | ۲۴ اکتبر ۲۰۲۵
منبع: www.bizcommunity.com
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) ||رویکرد دیجیتالمحور یکی از بنیادیترین عناصر فرایند فروش را که بازاریابان طی دههها به آن وفادار بودهاند، تغییر داده است: قیف بازاریابی.
تحول دیجیتال باعث شده مسیر خرید دیگر خطی نباشد. مصرفکننده امروز از هر نقطهای میتواند وارد مسیر شود و با طوفانی از نقاط تماس (Touchpoints) مواجه است؛ طوفانی که رفتار او را شکل میدهد. دیگر نمیتوان با یک قیف عریض همه را جذب و مجبور کرد همان مسیری را طی کنند که برند برایشان طراحی کرده است.
طوفان نقاط تماس
یک بیلبورد توجه کسی را جلب میکند، او نام برند را در گوگل جستوجو میکند، نظرات را میخواند، به دوستی پیام میدهد تا نظرش را بپرسد، یک ویدئوی تیکتاک را برای دریافت اطلاعات بیشتر تماشا میکند، مقایسه قیمت انجام میدهد—و اگر تجربه رضایتبخش باشد، خرید میکند.
مسیر دیجیتال امروز رفتار مشتری را هدایت میکند و حتی اگر یک کمپین ماهیت فیزیکی داشته باشد، اقدام و واکنش افراد نسبت به آن کاملاً دیجیتال شده است.
همه اجزای استراتژی بازاریابی در نهایت به یک تجربه دیجیتال ختم میشود؛ چه فرد بخواهد به فروشگاه برود و محصول را لمس کند، چه تجربه آنلاین آنقدر خوب باشد که خرید همانجا انجام شود.
سواد دیجیتال درون سازمان و بیرون آن
این وضعیت به معنای آن است که برندها باید در دو سطح «دیجیتالسواد» باشند:
۱) شناخت دقیق رفتار مشتریان،
۲) توانایی ارائه تجربه یکپارچه در همه پلتفرمها—با دیجیتال بهعنوان نقطه اتصال.
چرا برند نباید بداند مشتری دیگر کجا خرید میکند، چه میخواند، یا چه کسانی را دنبال میکند؟
این اطلاعات درک ما از رفتار او را عمیقتر میکند.
دیجیتال یک کانال نیست؛ مسیر اتصال به انسان است—زیرا نگاه ما به جهان تغییر کرده است.
شاهد موفقیت یک رویکرد دیجیتال، تجربه مثبت مشتری است.
انسانیت را فراموش نکنیم
دیجیتال باید کاملاً انسانی باشد. ما هر پنج دقیقه گوشی خود را چک میکنیم، بنابراین دیجیتال به ناخودآگاه ما تبدیل شده است.
این همان چسب رفتاری است که قصد، عمل و وفاداری را به هم متصل میکند.
وفاداری مردم به پلتفرمهایی که تجربه دیجیتال خوبی ارائه میدهند، بسیار بالاست. همین است که نظرات مثبت، تجربه کاربری مناسب و محتوای قابل اعتماد را به محرک اصلی تبدیل میکند.
امروز مشتریان باهوش، از برندها انتظار دارند که دیجیتال را در تمام بخشهای کمپین (TTL) یکپارچه کنند—زیرا خودشان نیز تحت تأثیر همان طوفان نقاط تماس هستند.
هرچه دیجیتال بیشتر میشود، انسانیت بیشتری لازم است؛ زیرا درک این حجم از رفتار انسانی پیچیده، تنها با نگاه انسانی ممکن است.
اگر برند آیینهای مقابل زندگی دیجیتال مشتری میگذارد، باید مطمئن باشد تصویری روشن و واقعی از او نشان میدهد.
دیجیتال هرچقدر مهم باشد، مشتریان همچنان انساناند.
هدف این است که انسانیت را در طول مسیر دیجیتال مشتری تزریق کنیم.
این تغییر به معنی مرگ ایدههای بزرگ نیست؛ بلکه یعنی دیجیتال باید بهتر استفاده شود تا آن ایدهها را گستردهتر و مؤثرتر منتقل کند.
عصر داده و لزوم استفاده هوشمندانه از آن
سالها درباره «ظهور دادههای بزرگ» صحبت کردهایم؛ امروز دیگر این ظهور کامل شده و زمان استفاده درست از آن است—اما همراه با چاشنی انسانیت تا نقاط تماس بهتر به هم متصل شوند و بازاریابی مرتبطتری ایجاد شود.
کمپینهای امروز هنوز به رسانههای سنتی مثل تلویزیون، رادیو، روابطعمومی و اینفلوئنسرها نیاز دارند، اما آنچه کمپینهای موفق را متمایز میکند، یکپارچگی دیجیتال آنهاست.
در سال ۲۰۲۵، موفقیت به این بستگی ندارد که دیجیتال را در پایان کار به کمپین اضافه کنیم؛ بلکه باید هر ایده از ابتدا با تفکر دیجیتال طراحی شود.
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
برای اطلاعات بیشتر درباره روابط عمومی و اخبار سازمانهای مختلف، میتوانید به وبسایت شارا مراجعه کنید.
انتهای پیام/

نظر بدهید