شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || اکثر شرکتهای دانشبنیان فاقد بخش روابط عمومی هستند و این در حالی است که یک تیم واقعی روابط عمومی، فراتر از کپشن نویسی و گذاشتن پست عمل میکند و متخصص بحران و تحلیلگر رسانهای هستند.
زمان مهدیزاده کارشناس ارتباط با رسانه معاونت علمی ریاستجمهوری طی ارسال یادداشتی به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با تاکید بر ضرورت حضور روابط عمومیها در شرکتهای دانش بنیان اعلام کرد: روابط عمومی یک انتخاب نیست. یک ضرورت حیاتی است. تیمی که در پسزمینه مینویسد، میسازد، تحلیل میکند و در لحظه بحران، بدون هیاهو وارد میشود. اگر این تیم را نداشته باشید، اولین بحران، شاید آخرین فرصتتان باشد.
در این یادداشت چنین آمده است: «گاهی یک جمله بدون فکر، ارائه آماری اشتباه یا برداشت اشتباهی مخاطب کافی است تا زندگی کسب وکار شما زیرورو شود. حتی اگر این اشتباه توسط یکی از کارمندان شما رخ داده باشد. همین اشتباه میتواند بهسرعت در گروههای تلگرامی، صفحات اینستاگرامی و توئیتر دستبهدست شود، تیترها از راه برسند، نقدها شروع شوند تا سوءتفاهمها اوج بگیرند و تا ۲۴ ساعت بعد، شرکت جوانی که تازه امید بسته به سرمایهگذار جدید و قراردادهای به نیمه راه رسیده، در باتلاق یک بحران ارتباطی گرفتار شود.
این قصه خیالی نیست، روایتی است تکراری در زیستبوم علم و فناوری. شرکتهایی که اغلب بر پایه دانش فنی حرکت میکنند و اثربخشی رسانه را نادیده میگیرند.
در این میان، تنها یک بازیگر است که میتواند جلوی این بحران را بگیرد یا دست کم، جهت آن را تغییر دهد؛ روابط عمومی.
اما آیا اغلب شرکتهای دانشبنیان، بخش روابط عمومی دارند؟ اگر دارند، آیا کارآمد است یا فقط اسمش را یدک میکشد؟
روابط عمومی؛ اولین چیزی که حذف میشود
کافی است سری به آگهیهای حوزه روابط عمومی بزنید. اغلب شرکتها یک نیرویی میخواهند که منشی باشد یا مسئول دفتر باشد و اسمش را در آگهی استخدام گذاشتهاند روابط عمومی.
برای بسیاری از بنیانگذاران، روابط عمومی چیزی شبیه تابلوی نئون بالای سر در شرکت است. زیباست، اما ضروری نیست. تا پول باشد، صرف توسعه محصول میشود یا کمپین فروش. در چکلیست هزینهها، روابط عمومی اغلب آخرین ردیف است. انگار که قرار است بخشی داشته باشیم تا اگر مشکلی پیش آمد و ریشه ناشناختهای داشت به گردن او بیندازیم. نام این بخش را روابط عمومی میگذاریم.
چرا دانشبنیانها آسیبپذیرترند؟
شرکتهای دانشبنیان با محصولاتی پیچیده، مدلهای کسبوکاری تازه و تیمهای جوان، ذاتاً در معرض سوءبرداشت هستند. خیلی از مخاطبان نمیدانند دقیقاً این شرکتها چه میکنند. به همین دلیل، روایت بیرونی آنها بیش از حد به شایعات و برداشتهای دیگران وابسته است؛ مگر اینکه کسی یک روایت رسمی برای شرکت بسازد، توضیح دهد و با مخاطب گفتوگو کند. کسی که در این مسیر تخصص داشته باشد.
این وظیفه فقط و فقط بر دوش روابط عمومی است.
روابط عمومی فقط تولید محتوا نیست
«ادمین شبکههای اجتماعی» به معنی روابط عمومی نیست. تولید محتوا بخش کوچکی از وظایف تیم روابط عمومی هست. اما یک تیم واقعی روابط عمومی، فراتر از کپشننویسی و گذاشتن پست عمل میکند. آنها متخصص بحران هستند. تحلیلگر رسانه هستند. مذاکرهگر پشتصحنهاند. روایتگر برند هستند.
یک تیم حرفهای روابط عمومی باید:
* قبل از بحران، برنامه داشته باشد
* در دل بحران، سریع و سنجیده پاسخ دهد.
* بعد از بحران، فضا را ترمیم و اعتماد را بازسازی کند.
* با رسانهها رابطهای دوطرفه و محترمانه داشته باشد.
* بتواند محصول فنی و پیچیده را به زبان انسان عادی ترجمه کند.
هزینه نیست، زیرساخت است
اگر در حوزه روابط عمومی فعال باشید، احتمالش هست که شما هم با این جمله معروف برخورد کرده باشید. «فعلاً پول برای روابط عمومی نداریم.» در این مواقع بهتر است سؤال را طور دیگری مطرح کنیم: «چقدر ممکن است هزینه بدهیم، چون روابط عمومی نداریم؟»
حضور روابط عمومی تا زمان برگزاری ایونتها یا برنامههای بزرگ خیلی چشمگیر نیست و اغلب پشت صحنه مشغول است، اما هزینه نداشتن روابط عمومی ممکن است اعتبار برند شما را یکباره نابود کند. ممکن است یک سرمایهگذار را از پروژه منصرف کند. ممکن است مشتری بالقوهای را برای همیشه دور کند و شما هرگز متوجه نشوید، این هزینههای نامشهود از کجا به سازمانتان تحمیل شده است.
روابط عمومی خوب، مثل بیمه است. اگر کارش را درست انجام دهد، شاید هیچوقت به چشم نیاید. اما وقتی حادثه اتفاق بیفتد، نبودنش بهشدت احساس میشود.
آینده با روایت ساخته میشود، نه فقط با محصول
واقعیت ساده است، در دنیای امروز، فقط داشتن محصول یا فناوری خوب کافی نیست. باید بدانی چه چیزی دربارهاش بگویی و چطور بگویی.
اگر روابط عمومی نداشته باشی، دیگران و اغلب رقبا بهجای شما روایتگری خواهند کرد. رسانهها، کاربران، رقبا یا بدتر از همه، شایعهها همیشه شمارا در معرض آسیب قرار میدهند.
مخلص کلام؛ در جهانی که سرعت توییت از سرعت فکر جلو زده، شرکتهای دانشبنیان باید یاد بگیرند که سکوت، نه نشانه وقار، بلکه نقطهضعف است. آنها باید صدایی برای خود بسازند؛ صدایی حرفهای، شفاف، انسانی و هوشمند.
باید به این باور برسیم که روابط عمومی یک انتخاب نیست. یک ضرورت حیاتی است. تیمی که در پسزمینه مینویسد، میسازد، تحلیل میکند و در لحظه بحران، بدون هیاهو وارد میشود. اگر این تیم را نداشته باشید، اولین بحران، شاید آخرین فرصتتان باشد.»
منبع: ایسنا
در ادامه با #شارا همراه باشید:
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
انتهای پیام/
نظر بدهید