چرا روابط‌عمومی در سازمان‌ها فرسوده می‌شود؟ | نقش ناآگاهی مدیران در تضعیف ارتباطات سازمانی
عالیه نقیب‌الذاکرین بافقی کارشناس امور بین‌الملل و روابط‌عمومی شرکت سنگ آهن مرکزی

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || روابط‌عمومی موفق، بر پایه دانش روز و در پاسخ به نیازهای سازمان، به‌سوی آینده حرکت می‌کند. این بخش نقش مؤثری در پشتیبانی از تصمیم‌گیری‌های راهبردی و مدیریتی دارد و تنها زمانی می‌تواند نقش راهبردی خود را ایفا کند که جایگاهی شایسته در ساختار سازمان داشته باشد. مدیر روابط‌ عمومی بازوی ارتباطی و انعکاس‌دهنده اعتبار سازمان است؛ همچون آینه‌ای که عظمت سازمان را بازتاب می‌دهد.

سازمانی به اهداف خود نزدیک می‌شود که روابط‌عمومی توانمند، پویا و مبتنی بر برنامه‌ریزی هماهنگ در خدمت آن باشد. روابط‌عمومی در صورتی کارآمد خواهد بود که مدیران سازمان به آن باور داشته و به‌عنوان یک نهاد مشورتی و تصمیم‌ساز بر آن تکیه کنند. این امر، البته، مشروط به آن است که مدیر روابط‌عمومی توانایی اجرای مأموریت‌های محوله، ایجاد ارتباطات مؤثر و پایبندی به مسئولیت‌های اخلاقی خود را داشته باشد.

مدیر روابط‌عمومی باید مدیریت و راهبری این واحد را به‌درستی انجام دهد تا بتواند برای سازمان ارزش‌آفرینی کند. اگر فردی بدون آگاهی از ماهیت حرفه روابط‌عمومی به‌عنوان مدیر منصوب شود، هم کارایی سازمان و هم اعتبار آن زیر سوال خواهد رفت. مدیران روابط‌عمومی باید تخصص و تجربه در حوزه ارتباطات داشته باشند؛ آشنایی با علم روز و برخورداری از روحیه همکاری و خلاقیت از ملزومات این نقش کلیدی است. در چنین شرایطی، انگیزه و اعتماد در میان کارکنان روابط‌عمومی تقویت شده و آنان با خلاقیت و نوآوری، روابط‌عمومی ایده‌آلی را رقم می‌زنند.

اما در بسیاری موارد، با تغییر مدیران ارشد، اولین اقدام آن‌ها تعیین مدیر جدید روابط‌عمومی بر اساس نگاه و سیاست‌های خود است. گاهی این گزینش بدون دقت و بدون درک اهمیت جایگاه روابط‌عمومی صورت می‌گیرد و نتیجه آن، رکود و عقب‌ماندگی سازمان خواهد بود. ورود مدیرانی که روابط‌عمومی را صرفاً به مراسم، پیامک و گزارش‌های روزمره تقلیل می‌دهند، آغاز چالش‌ها و فرسایش روابط‌عمومی است.

کارشناسان روابط‌عمومی سال‌ها تلاش می‌کنند تا این واحد را از وظایف غیرمرتبط بزدایند و آن را به جایگاهی حرفه‌ای و تخصصی ارتقا دهند؛ اما با ورود مدیران ناکارآمد، همه تلاش‌ها به هدر می‌رود و روابط‌عمومی از مسیر رشد منحرف می‌شود. تجربه نشان داده است که حتی زبده‌ترین کارشناسان روابط‌عمومی نیز بدون پشتیبانی مدیران آگاه، توان پیشبرد تحولات اساسی را نخواهند داشت.

تا زمانی که مدیران ارشد نگاه ابزاری به روابط‌عمومی داشته باشند و آن را تنها در انتشار اخبار روزانه و بازتاب تصاویر مدیران خلاصه کنند، روابط‌عمومی در مسیر توسعه حرکت نخواهد کرد. فرسایش این واحد زمانی آغاز می‌شود که مدیر ناآگاه، آن را از کارکردهای حرفه‌ای خود دور کرده و به جای بهره‌گیری از دانش نوین، آن را به مأمور اجرای کارهای فرعی تقلیل دهد.

کارشناس روابط‌عمومی هرچند توانمند باشد، بار اصلی مسئولیت بر دوش مدیر روابط‌عمومی است؛ مدیری که باید تصویر مثبتی از سازمان خلق کند، به مدیریت بحران بپردازد و ارتباطی هوشمندانه با رسانه‌ها برقرار سازد. پیشرفت روابط‌عمومی در گرو شناخت و باور مدیران عالی‌رتبه است. اگر این باور وجود نداشته باشد، نه تنها تحولی رخ نخواهد داد، بلکه عقب‌گرد نیز محتمل است.

مدیری که با کارکرد واحد خود آشنا نیست و به‌جای بهره‌گیری از تخصص، به توصیه‌های افراد ناآگاه تکیه می‌کند، نمی‌تواند سازمان را به‌پیش ببرد. روابط‌عمومی باید مشاور مدیر ارشد باشد؛ تصمیم‌ساز، بحران‌پژوه، فرصت‌شناس و پاسخگو به افکار عمومی. ای کاش مدیران پیش از تصدی مسئولیت، آموزش‌های پایه روابط‌عمومی را طی می‌کردند تا عملکردی مؤثرتر، آگاهانه‌تر و هم‌راستا با منافع سازمان و جامعه ارائه دهند.

 

انتهای پیام/