هنر چاپلوسی در محیط کار؛ روان‌شناسی تمجید، تملق و تأثیر آن بر موفقیت شغلی
چاپلوسی اگر درست و آگاهانه به‌کار رود، می‌تواند ابزاری مؤثر در ایجاد روابط، نفوذ و حتی رشد شغلی باشد؛ اما در صورت افراط، به اعتمادبه‌نفس کاذب و تخریب روابط منجر می‌شود.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || می‌توانم صادقانه بگویم، واقعاً از لباسی که امروز پوشیده‌اید خوشم می‌آید، جدید است؟ و آن داستانی که دیروز برایم گفتید، بی‌نظیر بود! مدت‌ها بود این‌طور نخندیده بودم. این فقط تلاشی کوچک برای چاپلوسی بود؛ همان چیزی که کارشناسان «چن» (Chan) و «سِنگوپتا» (Sengupta) آن را هنر ارائه‌ی تعریف و تمجیدهای دلپذیر می‌نامند و از قدیمی‌ترین روش‌های اقناع در تاریخ ارتباطات می‌دانند.

اما چرا و چگونه از یک جمله‌ی ساده و دلنشین می‌توان به ابزاری برای متقاعدسازی رسید؟ و اگر چاپلوسی تا این اندازه مفید است، چگونه باید آن را درست انجام داد؟

در یک جمله، چاپلوسی مؤثر است چون ما دوست داریم چیزهای خوبی درباره‌ی خودمان بشنویم. پژوهشگرانی مانند «فونک» (Vonk) نشان داده‌اند که این میل درونی سبب می‌شود نسبت به چاپلوس واکنش مثبت نشان دهیم، زیرا گفته‌های او همان چیزی را تقویت می‌کند که دوست داریم درباره‌ی خود باور کنیم؛ مثلاً اینکه سلیقه‌ی بی‌نقصی در لباس داریم یا شوخ‌طبعی فوق‌العاده‌ای داریم.

در انتهای طیف چاپلوسی، به مفهوم «تملق‌جویی» (Ingratiation) می‌رسیم؛ که تنها به چاپلوسی محدود نمی‌شود بلکه شامل هم‌سویی با عقاید دیگران و انجام لطف‌هایی برای آنان نیز هست. یعنی علاوه بر تمجیدهای دلپذیر، ممکن است وانمود کنید با همان دیدگاه موافقید یا در کاری به شخص مقابل کمک کنید.

پژوهشگر «پارک» (Park) معتقد است چاپلوسی می‌تواند در محیط کار، ابزار مؤثری برای ایجاد روابط تبادلی اجتماعی با مدیران و صاحبان قدرت باشد؛ کسانی که می‌توانند به پیشرفت شغلی ما کمک کنند و «دسترسی به منابع ارزشمند» را در اختیار دارند.

در همین راستا، پارک به تحقیقات دیگری اشاره می‌کند که نشان داده‌اند تاکتیک‌های تملق‌جویی با پیشرفت حرفه‌ای، ارزیابی‌های مثبت عملکرد و حتی افزایش حقوق در ارتباط بوده‌اند. علت این امر در دو مفهوم نهفته است: «تأثیر مثبت عاطفی» (Positive Affect) و «اصل مقابله به‌مثل» (Reciprocity). به‌گونه‌ای که در یک پژوهش از «استرن» (Stern) و «وستفال» (Westphal) مشخص شد مدیرانی که در رفتار خود چاپلوس‌تر بودند، بیشتر از سوی مدیرعامل برای عضویت در هیئت‌مدیره معرفی می‌شدند.

اما آیا باید همه ما به سراغ چاپلوسی و تملق برویم؟ البته که نه، موضوع به این سادگی نیست. همان مطالعه‌ی استرن و وستفال نشان داد پدیده‌ی تعصب درون‌گروهی و برون‌گروهی (In/Out Group Biases) نیز در کار است. عنوان همان تحقیق «چاپلوسی شما را به هر جایی می‌رساند (به‌ویژه اگر مرد سفیدپوست باشید)» به‌روشنی بیانگر این تبعیض‌هاست.

چاپلوسیِ غیرصادقانه

اگر واقعاً سلیقه‌ی رئیس‌تان در انتخاب پیراهن را تحسین نمی‌کنید، آیا می‌توانید وانمود کنید که از آن خوشتان آمده است؟ پاسخ احتمالاً بله است.

در مقاله‌ای با عنوان «چاپلوسی غیرصادقانه هم کار می‌کند» (Insincere Flattery Actually Works)، چن و سنگوپتا توضیح می‌دهند که هنگام چاپلوسی دو واکنش در ذهن شکل می‌گیرد:
واکنش نخست، واکنشی ضمنی و ناخودآگاه است (مثل اینکه بشنویم: «پیراهن قشنگی پوشیده‌ای» و احساس خوبی پیدا کنیم)؛ واکنش دوم، آگاهانه و تحلیلی‌تر است، زمانی که فرد احتمال می‌دهد هدف پنهانی در کار باشد («آیا واقعاً پیراهنم را دوست دارد یا فقط می‌خواهد زودتر مرخص شود؟»).

نکته‌ی جالب پژوهش این است که حتی وقتی فرد متوجه نیت احتمالی پشت چاپلوسی می‌شود و می‌داند تعریف، کاملاً صادقانه نیست، قدرت اثر واکنش ضمنی اولیه به‌طور کامل از بین نمی‌رود. آن لذت اولیه از شنیدن جمله‌ای خوشایند، در ذهن باقی می‌ماند و ذهن بعدها نمی‌تواند کاملاً آن را بی‌اثر کند.
«ویلسون» (Wilson)، «لیندزی» (Lindsey) و «اسکولر» (Schooler) این پدیده را به «بازیابی شناختی» (Cognitive Retrieval) نسبت می‌دهند؛ یعنی وقتی ظرفیت ذهن محدود است، نگرش ضمنی به‌صورت خودکار بروز می‌کند.

برداشت دیگران از چاپلوسی

اما موضوع دیگری نیز هست: دیگران درباره‌ی شما چه فکری می‌کنند وقتی شاهد چاپلوسی‌تان هستند؟
اگر کسی بشنود که شما ارائه‌ی همکارتان را تحسین می‌کنید، چه برداشتی خواهد داشت؟

چن و سنگوپتا در پژوهشی دیگر دریافتند که تماشای چاپلوسی در دیگران می‌تواند حس حسادت یا حتی نفرت نسبت به چاپلوس ایجاد کند. مثلاً شنونده ممکن است فکر کند: «چرا هرگز از ارائه‌ی من تعریف نکرد؟»
با این حال، اگر فرد چاپلوسی‌شونده از نظر موقعیت یا نقش با ناظر تفاوت داشته باشد (مثلاً اصلاً ارائه‌ای نداشته)، نگرش ضمنی او نسبت به چاپلوس مثبت‌تر خواهد بود. حتی اگر چاپلوسی حسادت‌برانگیز باشد، می‌تواند در نهایت انگیزه‌ای برای پیشرفت دیگران شود.

خطر چاپلوسی برای خود فرد چاپلوسی‌شونده

ممکن است فکر کنید فردی که مورد چاپلوسی قرار می‌گیرد همیشه برنده است؛ چون همه دوست دارند چیزهای خوب درباره‌ی خود بشنوند. اما پارک هشدار می‌دهد چاپلوسی بیش‌ازحد و تأیید مداوم نظرات رهبران می‌تواند به اعتمادبه‌نفس کاذب و خودبزرگ‌بینی منجر شود.
در چنین شرایطی، مدیران ممکن است تمایلی به تغییر استراتژی‌های ناکارآمد نداشته باشند، زیرا احساس می‌کنند شکست‌ناپذیرند.

در نهایت، چاپلوسی می‌تواند دیگران را خوشحال کند و حتی در مسیر شغلی ما مؤثر باشد، اما اگر درست انجام نشود، ممکن است به احساسات دیگران لطمه بزند و به خود ما نیز آسیب برساند.

همان‌طور که نویسنده می‌گوید:

«چاپلوسی، همچون هر شکل از ارتباط انسانی، هنری است که برای تسلط بر آن باید تمرین کرد.»

هنر چاپلوسی – آیا آن را درست انجام می‌دهید؟
نویسنده: پاول راسل (Paul Russell)
منبع: Training Zone
موضوع: مهارت‌های رفتاری، ارتباطات و تعامل اجتماعی

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:

https://telegram.me/sharaPR

انتهای شارا/