شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || در دنیای امروز، که تغییر و تحول با سرعتی بیسابقه در جریان است، بسیاری از رهبران تصور میکنند نوآوری در مدل کسبوکار تنها به داشتن یک ایده تازه وابسته است. اما تحقیقات گسترده روی حدود ۳۰۰ شرکت در دو دوره تاریخی — دوران داتکام (دهه ۱۹۹۰) و اقتصاد دیجیتال (دهه ۲۰۱۰) — نشان میدهد که موفقیت واقعی، در نحوه طراحی و پیکربندی سیستم کسبوکار نهفته است، نه صرفاً در تازگی ایده.
🔹 یافتههای کلیدی:
نوآوری بدون نظم دوام ندارد.
اسپاتیفای صنعت موسیقی را با مدل پخش فریمیوم دگرگون کرد، اما موفقیتش نتیجهی ترکیب نوآوری با انضباط عملیاتی و مقیاسپذیری دقیق بود.
فناوری، ابزار است نه هدف.
فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و انرژیهای تجدیدپذیر تنها زمانی ارزشآفرین میشوند که در خدمت خلق و کسب همزمان ارزش قرار گیرند.
هماهنگی در طراحی حیاتی است.
مدل کسبوکار باید میان عناصر مختلف — مانند کارایی، تعاملات مکمل و قفلشدگی مشتری — تعادل ایجاد کند.
نوآوری هدفمند، از نوآوری نمایشی مهمتر است.
شرکتهای برتر نوآوری را با راهبرد کلان سازمان، بلوغ فناوری و پویایی صنعت همراستا میسازند.
ایجاد ارزش مشترک با کاربر، مزیت رقابتی آینده است.
هوش مصنوعی اکنون به شرکتها کمک میکند تا با شخصیسازی تجربهها و تحلیل دادههای رفتاری کاربران، ارزش را به شکلی مشترک بیافرینند.
تعادل بین خلاقیت و ساختار کلید پایداری است.
نوآوریهای شتابزده، اگر با طراحی سیستماتیک همراه نباشند، در مرحلهی رشد از بین میروند.
رهبران باید طراح سیستم باشند، نه فقط ایدهپرداز.
نوآوری در مدل کسبوکار یک چالش طراحی سیستمی است؛ رهبران آینده باید بتوانند میان فناوری، فرهنگ سازمانی و راهبرد اقتصادی هماهنگی پویا ایجاد کنند.
نوآوری در مدل کسبوکار یعنی بازآفرینی شیوهی خلق، ارائه و حفظ ارزش — نه فقط ارائه محصولی جدید. در عصر هوش مصنوعی، موفقترین سازمانها آنهایی خواهند بود که نوآوری را در ساختار کل سیستم خود نهادینه کنند، نه اینکه آن را به یک پروژه موقت یا شعار بازاریابی محدود سازند.
📅 ۶ اکتبر ۲۰۲۵ | ✍️ پتری لپنن، جرارد جورج و الیور الکسی
📚 منبع: مجله مدیریت اسلون دانشگاه MIT (MIT Sloan Management Review)
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
انتهای پیام/
نظر بدهید