شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || ارتباطات درونسازمانی یکی از وظایف اساسی روابطعمومی است و نقش کلیدی در اطلاعرسانی و انگیزهبخشی به کارکنان دارد. روابطعمومی با طراحی برنامههای ارتباطی داخلی تلاش میکند همه اعضای سازمان را در مسیر اهداف مشترک قرار دهد؛ چرا که اگر «کارکنان از آنچه در سازمان میگذرد مطلع نباشند و انگیزه کافی نداشته باشند، نمیتوان انتظار همراهی آنها را داشت».
در فضایی که گروهی از کارکنان به تعامل و تبادل نظر برای پیشبرد اهداف سازمان می پردازند، می تواند نشان از تعهد روابط عمومی به فعال کردن ارتباطات داخلی باشد. در چنین فضایی، روابطعمومی با ابزارهایی مانند خبرنامههای داخلی، پیامهای مدیران ارشد، جلسات پرسش و پاسخ و سامانههای بازخورد، تلاش میکند کارکنان را از وضعیت و چشمانداز سازمان آگاه کرده و حس مشارکت و امید را در آنان تقویت کند.
راهکارهای عملی برای ایجاد حس امید در کارکنان
برای پرورش احساس امید در محیط کار میتوان از راهکارهای متنوع و عملی استفاده کرد:
• برنامههای ارتباطی منظم: برگزاری جلسات هفتگی یا ماهانه با مدیران ارشد، ارسال خبرنامهها و گزارشهای پیشرفت پروژهها باعث میشود کارکنان احساس کنند بخشی از فرایند سازمان هستند و چشمانداز روشنی دارند.
• بازخورد و مشارکت دوسویه: ایجاد سامانههای بازخورد مستمر، گفتوگوهای رودررو با مدیران و تشویق کارمندان به بیان ایدهها و نگرانیها کمک میکند احساس ارزشمندی در کارکنان ایجاد شود.
• تقدیر و قدردانی: تشویق کارکنان با سخنرانی تشویقی، اهدای گواهی یا هدایای نمادین (مانند «کارمند نمونه ماه») میتواند احساس موفقیت و امید در آنها را افزایش دهد. مطالعات نشان میدهد «تقدیر شغلی» موجب افزایش انگیزه، حس دستاورد و بهرهوری کارکنان شده و وفاداری به سازمان را بالا میبرد.
• شفافسازی تصمیمات: ارائه اطلاعات شفّاف درباره برنامهها و عملکرد سازمان (مثلاً ارائه گزارش مالی یا تحولات مهم) اعتماد کارکنان را جلب کرده و از گمانهزنیها و ناامیدی جلوگیری میکند.
• جلسات انگیزشی و آموزشی: برگزاری کارگاهها و سخنرانیهای انگیزشی، دعوت از سخنرانان موفق یا مدیران الهامبخش، و برگزاری دورههای آموزش مهارتهای مثبتاندیشی میتواند انرژی و امید در کارکنان را تقویت کند.
• تأکید بر احساس مفیدبودن: نمایان ساختن تأثیر کاری که کارکنان بر مشتریان و جامعه دارند، باعث افزایش امید و انگیزه آنان میشود. به عنوان مثال، گزارش داستان موفقیت پروژههای سازمان در خبرنامه داخلی، حس همکاری تیمی و امید به آینده را تقویت میکند.
به طور کلی، ایجاد فرهنگی مبتنی بر قدردانی و مشارکت (Culture of Appreciation) در سازمان، همسو با اصل روانشناسی مثبت که «انسانها در زمان تجربه احساسات مثبتی مانند خوشحالی و امید شکوفا میشوند» عمل میکند. در چنین فرهنگی، کارکنان انگیزه میگیرند که در مسیر اهداف سازمان قدم بردارند و احساس میکنند هر تلاشی ارزشمند است.
تأثیر شبکههای اجتماعی بر احساس نارضایتی و نقش روابطعمومی
امروزه شبکههای اجتماعی با انتشار تصویر زندگی لوکس و موفقیتهای رنگارنگ افراد، گاهی احساس مقایسه، حسرت و نارضایتی را در کاربران ایجاد میکنند. مطالعات نشان میدهد که استفاده افراطی از شبکههای اجتماعی میتواند اضطراب و ترس از عقب ماندن (FOMO) را افزایش دهد. به عبارتی، مشاهده مداوم لحظات خوش دیگران ممکن است کارکنان را از وضعیت فعلی خود ناامید کند. یافتهها حاکی است که کاهش ۳۰ دقیقهای مصرف روزانه شبکههای اجتماعی میتواند سلامت روان و رضایت شغلی افراد را بهبود بخشد. بر این اساس روابطعمومی سازمان وظیفه دشواری دارد تا فضای ذهنی منفی ناشی از مقایسههای بیرونی را تغییر دهد.
برای مثال میتوان با ترویج محتواهای انگیزشی و مثبت در رسانههای داخلی سازمانی (مثل اینترانت، گروههای پیامرسان کاری و تابلو اعلانات)، کمک کرد تمرکز کارکنان به دستاوردها و امکانات درون سازمان معطوف شود. انتشار داستانهای موفقیت کارکنان، قدردانی از تلاشهای کوچک روزمره و تاکید بر اهداف واقعبینانه سازمان، میتواند جایگزین حس کسالت و مقایسه منفی شود. روابطعمومی باید با آگاهسازی کارکنان درباره اثبات علمی افترایی که رسانههای اجتماعی روی خودآگاه میگذارند، فضایی ایجاد کند که امید به آینده سازمانی و شخصی در کارکنان پررنگتر شود.
دیدگاه دینی: ناامیدی و امید در اسلام
از منظر دینی نیز امیدواری امری تربیتی و اخلاقی محسوب میشود. آموزههای اسلامی ناامیدی از رحمت خدا را گناه بزرگ میداند. در قرآن کریم خطاب به پیامبر آمده است: «بگو: ای بندگانم که بر خویشتن ستم کردهاید، هرگز از رحمت خدا مأیوس نباشید، خدا همه گناهان شما را خواهد بخشید، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است». همچنین گفته شده است که ناامیدی از رحمت خدا خود یکی از گناهان کبیره است و تا زمانی که انسان زنده است راه توبه برای او باز است.
این آموزهها بر ضرورت امید و تلاش برای اصلاح امور حتی پس از خطا تأکید دارد؛ «بنابراین باید با امید به سمت توبه و اصلاح امور رفت و بدانیم که ناامیدی خود از گناهان کبیره است.» در فضای کاری، این دیدگاه دینی تشویق میکند که هرچند شرایط دشوار باشد، چشمانداز بهتری را جستجو کنیم و از سرزنش مداوم خود و ناامیدی دوریکنیم. روابطعمومی از این منظر میتواند با طرح باورهای اخلاقی و مذهبی مناسب در پیامهای داخلی (مثلاً بیان حدیثهایی درباره امید و اعتماد به خدا) به ایجاد فضای معنوی امیدبخش میان کارکنان کمک کند.
همکاری روابطعمومی و منابع انسانی در تقویت امید
همکاری تنگاتنگ واحد روابطعمومی با واحد منابع انسانی میتواند اثرات چشمگیری در شکلدهی فرهنگ سازمانی امیدآفرین داشته باشد. منابع انسانی مسئول جذب، حفظ و ارتقای کارکنان است و روابطعمومی با ابزار ارتباطی خود میتواند این اهداف را تقویت کند. مطالعات حوزه مدیریت نشان میدهد وقتی روابطعمومی و منابع انسانی با هم مشارکت میکنند، میتوانند سیاستها و طرحهایی تدوین کنند که هم پاسخگوی نیازها و دغدغههای کارکنان باشد و هم ارزشهای برند سازمان را حفظ کند. برای مثال، در چنین همکاریای «سیاستهای سازمانی به گونهای تنظیم میشوند که نیازهای کارکنان را منعکس کرده و همزمان ارتباط آنان را با برند تقویت کنند».
علاوه بر این، روابطعمومی با درک روندهای جدید و ارتباط با رسانهها میتواند به منابع انسانی کمک کند استراتژیهای نوآورانهای برای افزایش مشارکت کارکنان طراحی کند. درواقع، روابطعمومی با «شناسایی روندهای صنعتی مرتبط، تلاشهای منابع انسانی را در پرورش ارتباطات درونسازمانی و وفاداری کارکنان تقویت میکند.» برای مثال، با همکاری مشترک میتوان کمپینهای داخلی راهاندازی کرد که در آن کارکنان با قصهگویی تجربیات مثبت خود، سفیران برند شوند یا در استراتژیهای جذب نیروی جدید به کمک واحد منابع انسانی بیایند. در مجموع، وقتی PR و HR یکپارچه عمل کنند، نهتنها پیامهای داخلی سازمان یکدست و انگیزهبخش ارائه میشود، بلکه سازوکارهای پشتیبانی کارکنان نیز تا حد زیادی تقویت شده و حس امید و تعلق شغلی پایدارتر میگردد.
شواهد علمی از تأثیر امید بر رضایت شغلی و بهرهوری کارکنان
یافتههای پژوهشی موید این است که امیدنسبت به دیگر عوامل انگیزشی نقشی بنیادین در بهبود رضایت شغلی، بهرهوری و سلامت روان کارکنان دارد. برای نمونه، مطالعهای در آمریکا نشان داد هرچه امید جمعی کارکنان یک سازمان بالاتر باشد، میزان فرسودگی شغلی آنان کمتر و رضایت شغلی و تمایل برای ادامه کار در سازمان نیز بالاتر است. نتایج آماری آن مطالعه حاکی بود که سازمانی که در آن ۸۶٪ کارکنان از امید جمعی بالایی برخوردارند، کارمندانش بهطور معنیداری احساس امنیت شغلی و مشارکت در دستیابی به اهداف را گزارش میکنند. در یک جمله، «سطوح بالاتر امید جمعی به طور مثبت بر رضایت شغلی کارکنان اثر میگذارد».
همچنین، علم روانشناسی مثبتگرا نشان میدهد به طور کلی احساسات مثبت از جمله امید میتواند سلامت روان را بهبود بخشد و خلاقیت، حل مسأله و کار تیمی را افزایش دهد. به بیان دیگر، محیط کاری که امید را ترویج کند، از یک سو موجب افزایش انگیزه و رضایت کارکنان میشود و از سوی دیگر راندمان و بهرهوری آنان را بالا میبرد. این امر سبب میشود کارکنان باانگیزهتر در مسیر اهداف سازمان قدم بردارند.
در کنار این یافتهها، آمارهای عمومی نیز اهمیت امید را تأیید میکنند. به عنوان مثال، بررسیهای جهانی نشان داده است شناسایی و قدردانی کارکنان نهتنها احساس مفیدبودن را در آنان تقویت میکند، بلکه مستقیماً با بهبود عملکرد و کاهش ترک شغل ارتباط دارد. بهطور خاص گالوپ گزارش کرده تنها یکسوم کارکنان در هفته گذشته احساس قدردانی داشتهاند و کسانی که از تلاششان قدردانی نمیشود، دو برابر بیشتر احتمال دارد در سال آتی محل کار را ترک کنند. از سوی دیگر، کاهش مصرف رسانههای اجتماعی و افکار منفی ناشی از آن میتواند مستقیماً بر بهبود شادی و کارآمدی کارکنان تأثیرگذار باشد؛ پژوهشی نشان داد کاهش نیمساعت مصرف روزانه شبکههای اجتماعی باعث بهبود سلامت روان و رضایت شغلی شده است..
در یک جمعبندی کلی، «امید» به عنوان منبع مهمی برای مقابله با فشارهای روانی و عامل محافظتی کارکنان شناخته شده است؛ یعنی ایجاد فضای امیدآفرین در محیط کار بهمثابه سرمایهای برای سلامت و پویایی سازمان است.
در شرایط فعلی، تقویت حس امید در میان کارگران یک ضرورت اساسی برای پایداری بهرهوری و نشاط سازمان است. روابطعمومی با تکمیل برنامههای ارتباطی داخلی، تشویق به دیدگاه مثبت، و هماهنگی با بخشهای دیگر از جمله منابع انسانی، میتواند نقش مؤثری در ایجاد فضایی امیدبخش ایفا کند. همچنین با نگاهی جامع از آموزههای دینی و یافتههای علمی، مشخص است که امید نه تنها تکلیفی دینی و اخلاقی است، بلکه یک رویکرد راهبردی در مدیریت منابع انسانی به شمار میآید. وقتی کارکنان با چشماندازی روشن و حمایت احساسی کافی مواجه شوند، به طور طبیعی رضایت شغلی و بهرهوریشان افزایش مییابد. بنابراین توصیه میشود مدیران روابطعمومی در سازمانهای صنعتی به طور جدی در طرحهای ارتباطی خود بر ارتقای امید و انگیزه در کارکنان تمرکز کنند؛ این کار هم به نفع سلامت روان کارگران است و هم منجر به تحقق اهداف راهبردی سازمان خواهد شد.
منابع:
• lpsonline.sas
• upenn.edu
• wacita.org
• news.rub.de
• gallup.com
• soalcity.pasokhgoo.ir.
انتهای پیام/
نظر بدهید