نقش رسانه‌ها در جنگ و بحران: از ویتنام تا اوکراین، روایت‌سازی و پروپاگاندا
این مدل گزارشگری مشترک، تعامل مثبت‌تری میان نظامیان و رسانه‌ها ایجاد کرد و به عنوان الگویی موفق برای جنگ‌های مدرن شناخته شد.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || در جنگ جهانی اول، آمریکا برای جلب افکار عمومی «کمیته اطلاع‌رسانی عمومی» را تأسیس کرد که اولین دفتر تبلیغات دولتی مدرن بود.

 به نوشته لیویا گرشون (JSTOR Daily، ۲۰۲۳)، موفقیت عملیات تبلیغاتی جنگ جهانی اول مستقیماً منجر به پدیدآمدن صنعت روابط‌عمومی مدرن شد.

 در جنگ جهانی دوم نیز دولت‌ها اهمیت جنگ روانی و رسانه‌ای را درک کردند. برای نمونه، فرانکلین روزولت در سخنرانی تاریخی «چهار آزادی» (سال ۱۹۴۱) آرمان‌ها و اهداف ایدئولوژیک ایالات متحده را برای مردم آمریکا و جهان تبیین کرد.

 این گونه ابتکارات نشان می‌دهد که حتی در میادین نبرد، نقش اطلاع‌رسانی و تبلیغات (روابط ‌عمومی) برای متقاعد کردن افکار عمومی بسیار کلیدی بوده است.

روابط عمومی در جنگ کره و ویتنام
جنگ کره و به‌ویژه جنگ ویتنام، عصر «تلویزیون» را در جنگ رقم زد. با گسترش تلویزیون در دهه ۱۹۶۰، شبکه‌های خبری مهم در خط مقدم حضور یافتند و نبردها را زنده به خانه‌ها منتقل کردند.

 برخلاف جنگ جهانی دوم که سانسور سخت‌گیرانه بود، در ویتنام خبرنگاران نسبتاً آزادانه از میدان نبرد گزارش می‌دادند. پوشش تلویزیونی جنگ (مثلاً عملیات تت Offensive) واقعیت تلخ جنگ را آشکار کرد و اعتماد عمومی مردم  آمریکا را نسبت به دولت تضعیف نمود.

 این روند در نهایت خواست پایان جنگ در آمریکا را تقویت کرد و بحران سیاسی در واشینگتن را تشدید نمود.

روابط عمومی در جنگ افغانستان و عراق (۲۰۰۱–۲۰۰۳) و بحران‌های معاصر
در تهاجم آمریکا به افغانستان (۲۰۰۱) و عراق (۲۰۰۳)، روابط عمومی نظامی بیش از پیش تقویت شد. برنامه «گزارشگران همراه» (Embedding)، ارتش و رسانه‌ها را به همکاری نزدیک‌تری واداشت و امکان پوشش زنده اخبار جبهه را فراهم نمود.

در جنگ‌های اخیر مانند درگیری اوکراین (۲۰۱۴–اکنون) و جنگ غزه، مرز میان نبرد نظامی و جنگ اطلاعاتی‌–‌سایبری تقریباً از بین رفته است. برای نمونه، ارسال پیامک‌های هشدار ساختگی (مانند ارسال انبوه پیامک‌های فیک در منطقه خارکیف) و بمباران شبکه‌های اجتماعی، بخشی از «عملیات روانی» در این جنگ‌های مدرن محسوب می‌شود.

وظایف روابط عمومی در سطوح مختلف
نظامی (ارتش و ستاد کل): اطلاع‌رسانی به نیروهای مسلح و خانواده‌های آنان، انتشار گزارش‌های رسمی از وضعیت جبهه و مدیریت خبرنگاران نظامی از وظایف این بخش است. به عنوان نمونه، در جنگ جهانی دوم رسانه‌ها برای پوشش جنگ نیاز به مجوز ستاد ارتش داشتند و هرگونه انتشار اطلاعات محرمانه از پیش کنترل می‌شد.

سیاسی (دولت و وزارتخانه‌ها): ارائه اهداف و دلایل جنگ به افکار عمومی (داخلی و خارجی)، برعهده این سطح است. دولت‌ها از طریق سخنرانی‌ها، پیام‌های رسمی و کنفرانس‌های خبری (مانند سخنرانی «چهار آزادی» روزولت) اهداف استراتژیک جنگ را تبیین می‌کنند. این بخش همچنین در دیپلماسی رسانه‌ای بین‌المللی و ایجاد ائتلاف‌های سیاسی و رسانه‌ای نقش دارد.

رسانه‌ای: روابط عمومی رسانه‌ای وظیفه هماهنگی و حمایت از خبرنگاران جنگی را دارد. واحدهای روابط‌عمومی نظامی و دولتی مجوز دسترسی روزنامه‌نگاران را به مناطق نبرد صادر می‌کنند و شرایط پوشش خبری را تنظیم می‌کنند. برای نمونه، در جنگ عراق (۲۰۰۳) حدود ۲۲۰۰ خبرنگار از حدود ۶۰ کشور حضور داشتند که نزدیک به ۶۰۰ نفر از آنها به صورت همراه با نیروها خبررسانی می‌کردند.

بشردوستانه: در سطح بین‌المللی، سازمان‌هایی مانند صلیب سرخ و سازمان ملل نقش رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی دارند. صلیب سرخ به عنوان میانجی بی‌طرف میان طرفین جنگ عمل می‌کند؛ برای نمونه، هلال‌احمر سالانه صدها هزار پیام صلیب سرخ را بین خانواده‌های اسرای جنگی ردوبدل می‌کند. این پیام‌ها گاه تنها راه ارتباط خانواده‌ها با بستگان گرفتار در جبهه یا اسارت است.

همچنین صلیب سرخ در تبادل زندانیان جنگی میان طرفین نقش تسهیل‌کننده دارد.

کارکردهای کلیدی روابط عمومی در جنگ
اطلاع‌رسانی دقیق: ارائه اخبار و گزارش‌های موثق از وضعیت جبهه برای جلوگیری از شایعه‌پراکنی و حفظ اعتماد عمومی.

ضدپروپاگاندا: شناسایی و مقابله با تبلیغات دروغین و اخبار نادرست دشمن؛ ارائه روایت‌های ملی و حقیقی که افکار عمومی را هدایت کند.

مدیریت شایعات: پاسخ سریع به شایعات جنگی و جلوگیری از گسترش ترس و ناامیدی میان مردم.

روایت‌سازی ملی: تولید و انتشار شعارها، تصاویر و داستان‌های جمعی (مثل تصاویر شهدا و مفاهیم ملی) که موجب وحدت و همبستگی ملی شود.

تقویت روحیه: پخش پیام‌های امیدبخش، همبستگی داخلی و تبلیغات مثبت برای بالا بردن انگیزه رزمندگان و خانواده‌های آنان.

دیپلماسی رسانه‌ای بین‌المللی: تعامل با رسانه‌ها و نخبگان فکری خارج از کشور برای جلب حمایت جهانی و تبیین مواضع کشور در محافل بین‌المللی.

ارتباطات بحران: مدیریت جریان اطلاع‌رسانی در شرایط اضطراری (مانند حملات ناگهانی)، تعیین سخنگوی رسمی و ارائه اخبار ضروری برای جلوگیری از هرج‌ومرج اطلاعاتی.

حمایت از خانواده‌های قربانیان و اسرای جنگ: هماهنگی ارسال پیام‌ها میان نیروهای جبهه و خانواده‌ها؛ ابلاغ رسمی وضعیت اسرا و مفقودین به خانواده‌هایشان به صورت انسانی.

تحول روابط عمومی در جنگ‌های مدرن
فناوری‌های نوین و شبکه‌های اجتماعی نقش روابط عمومی را در جنگ متحول کرده‌اند. امروزه علاوه بر رسانه‌های سنتی، پلتفرم‌های دیجیتال و پیام‌رسان‌های موبایل به ابزاری مهم بدل شده‌اند. دولت‌ها و ارتش‌ها علاوه بر رسانه‌های معمول، از وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی نیز برای نشر پیام‌های رسمی و مقابله با اخبار تحریف‌شده استفاده می‌کنند.

نبرد اطلاعاتی و سایبری اوکراین (جنگ ترکیبی)، نمونه‌ای از این تحولات است: انتشار پیامک‌های دروغین و بمباران شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که جنگ معاصر، ابعاد اطلاعاتی پیچیده‌ای یافته است.

نمونه‌های موردی موفق یا ناموفق
موفقیت جنگ جهانی اول: عملیات گسترده «کمیته اطلاع‌رسانی عمومی» آمریکا که با مشارکت هزاران سخنران داوطلب، پیام‌های پروپاگاندا را در سراسر کشور پخش کرد. این اقدام میلیون‌ها شهروند را تحت تأثیر قرار داد و پس از جنگ منجر به تشکیل صنعت جدید روابط عمومی شد.

ناکامی جنگ ویتنام: پوشش گسترده تصویری تلویزیونی عملیات تت باعث شد واقعیت تلخ جنگ به سرعت در آمریکا آشکار شود و اعتماد عمومی نسبت به گزارش‌های دولت سقوط کند. این شکاف اطلاعاتی، پایان زودهنگام حضور نظامی آمریکا در ویتنام را به دنبال داشت.

موفقیت جنگ عراق ۲۰۰۳: طرح «گزارشگران همراه» در تهاجم آمریکا به عراق، که به گفته گزارش RAND نیازهای ارتش، رسانه و مردم را هم‌زمان برآورده کرد و امکان پوشش لحظه‌به‌لحظه جنگ را فراهم آورد.

این مدل گزارشگری مشترک، تعامل مثبت‌تری میان نظامیان و رسانه‌ها ایجاد کرد و به عنوان الگویی موفق برای جنگ‌های مدرن شناخته شد.

منابع


daily.jstor.org
archives.gov
prologue.blogs.archives.gov
rand.org
icrc.org
irannewspaper.ir
reuters.com