ناتوانی صنعتِ هنرهشتم در تئاتر

باید اعتراف کرد روابط عمومی در صنعت تئاتر تنها به عنوان یک مدیر تبلیغاتی شناخته می‌شود، در حالی که تبلیغات تنها یکی از بازوهای روابط عمومی برای انجام فعالیت‌های مورد هدف است و یک مدیر روابط عمومی برای انجام هدف خود یعنی حفظ و جذب مخاطب می‌تواند از فعالیت‌های دیگری نیز بهره بگیرد که رسانه‌های چاپی، مجازی و تصویری نیز شامل آن می‌شود.

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) امروزه در سراسر جهان از روابط عمومی به عنوان هنر هشتم یاد می‌کنند؛ هنری که گرچه عمر درازی ندارد، اما توانسته رده‌های عالی علمی و عملی را بسرعت طی کرده و به صورت فراگیر در همه ارگان‌ها، سازمان‌ها و… که یکی از اهداف آنها ارتباط با سطح جامعه و مخاطب است، به عنوان وزنه‌ای موثر و مورد نیاز جا باز کند.

در ایران، دکتر حمید نطقی آغازگر این مسیر در سال 1330 بود و پس از آن هر سازمان به روش‌های گوناگون و همراه با فراز و نشیب‌های فراوان گاه به جایگاه واحد روابط عمومی اهمیت می‌دادند، اما تقریبا از اواسط دهه 80 تا اوایل دهه 90 اتفاقی بزرگ در جایگاه این واحد مهم رخ داد و امروزه به‌جرأت می‌توان گفت هیچ موسسه یا سازمان بزرگی را نمی‌توان یافت که از وجود واحد روابط عمومی بی‌بهره باشد.

البته متاسفانه هنوز هستند مدیرانی که وظایف روابط عمومی را بدرستی نمی‌دانند و این جایگاه مهم را به افرادی می‌سپارند که توانایی لازم برای تحقق اهداف آن را ندارند؛ در دنیای هنر بخصوص تئاتر و سینما نیز این اتفاق کم و بیش رخ داده و عده‌ای غیرحرفه‌ای پا در عرصه روابط عمومی گذاشته‌اند. بدون شک وجود این افراد در پست و جایگاهی به نام روابط عمومی که فعالیت‌های متنوع و مهمی را بر دوش دارد، نتیجه‌ای جز اشاعه مفهوم نادرست از این پست و عدم قدرت‌نمایی آن چه در یک سازمان و چه در دنیای هنر ندارد.

در دنیای تئاتر، به دلیل تعدد گروه‌ها و وجود افکار و سلایق متفاوت از سوی آنها، متاسفانه آن‌گونه که باید اتفاق مهمی در رابطه با روابط عمومی رخ نداده است؛ باید اعتراف کرد روابط عمومی در صنعت تئاتر تنها به عنوان یک مدیر تبلیغاتی شناخته می‌شود، در حالی که تبلیغات تنها یکی از بازوهای روابط عمومی برای انجام فعالیت‌های مورد هدف است و یک مدیر روابط عمومی برای انجام هدف خود یعنی حفظ و جذب مخاطب می‌تواند از فعالیت‌های دیگری نیز بهره بگیرد که رسانه‌های چاپی، مجازی و تصویری نیز شامل آن می‌شود.

ارتباط نفس‌به‌نفس با مخاطب، مهم‌ترین اتفاقی است که تئاتر به عنوان هنر ششم رقم می‌زند و خود را از سایران متمایز می‌کند؛ اما آنچه در ادامه بقای یک گروه نمایش تاثیرگذار است نیاز مداوم آنها به مخاطب است؛ از طرفی اصلی‌ترین هدف روابط عمومی نیز ارتباط با مخاطب، حفظ آن و جذب مخاطب جدید برای سازمان یا گروه مورد نظر است. بنابراین بین این دو شاخه، شباهت هدفی وجود دارد که متاسفانه تنها در بیان رخ داده است و در محیط خارجی هیچ‌گونه ردپایی از آن قابل مشاهده نیست. در نهایت می‌توان گفت؛ آنچه امروزه در دنیای تئاتر دیده می‌شود، بی‌توجهی به موضوعی به نام روابط عمومی به معنای واقعی و توجه ویژه به موضوعی به نام گیشه است؛ گروه‌های بسیاری با استفاده از هنرمندان سینمایی و محبوب میان مردم، خود را بی‌نیاز از روابط عمومی می‌دانند، چراکه از روابط عمومی تنها تبلیغات و تکمیل‌شدن ظرفیت سالن نمایش را انتظار دارند.

جایگاهی که در سازمان‌های جهانی هم‌رده با مدیران ارشد است، در عرصه تئاتر کشورمان آنقدر نادرست معنا شده و نادیده گرفته شده است که بیان آن در این چند خط نمی‌گنجد، اما همچنان باید برای آینده آن آرزوی روزهای بهتر را داشت.

سیدمحمدصادق سیادت مدیر روابط عمومی تماشاخانه دیوارچهارم

http://press.jamejamonline.ir