شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || در شرایط جنگی، هرگونه ناهماهنگی در ارتباطات نهتنها تهدیدی برای عملیات نظامی است، بلکه بنیانهای روانی، رسانهای و اجتماعی یک ملت را در معرض فروپاشی قرار میدهد. در چنین شرایطی، مدیریت اطلاعرسانی باید نه بر اساس کنترل یکجانبه، بلکه باتکیهبر مدلهایی متعادل و چندوجهی سامان یابد. مدل «ارتش – روابطعمومی – رسانه – مردم» تلاشی است برای پاسخگویی همزمان به منافع و دغدغههای چهار ضلع ارتباطی بحران.
ماهیت ذینفعان: چهارگانهای با منافع متضاد و نیازهای مشروع
ارتش – روابطعمومی – رسانه – مردم، هر یک بازیگرانی با الزامات متفاوتاند. ارتش نیازمند حفظ امنیت عملیاتی است، مردم جویای حقیقت و آرامشاند، روابطعمومی وظیفه دارد میان این دو پل ارتباطی مؤثر و حرفهای برقرار کند، و رسانهها در پی ایفای نقش ناظر عمومی و حافظ شفافیت اطلاعات هستند.
روابطعمومی در این میان نهتنها سخنگوی سازمان نظامی، بلکه تنظیمگر جریان اطلاعات، تعدیلکننده تنشهای ارتباطی، و تضمینکننده سلامت روایت در چارچوب مسئولیتپذیری حرفهای است. همین تفاوت در منافع و عملکرد، پایهٔ پیچیدگی در مدیریت ارتباطات جنگی و ضرورت طراحی مدلی مبتنی بر توازن، مشارکت و اعتماد متقابل میان این چهار ضلع است.
۱. نیازهای ارتش: بین بقا و روایت
در شرایط جنگی، ارتش باید با تهدیدهای همزمان نظامی، اطلاعاتی و روانی مقابله کند. پنهانسازی موقعیت جغرافیایی، حفاظت از راهبُردها و جلوگیری از افشای نقاط ضعف از ضروریات حیاتیاند. اما درعینحال، ارتش نمیتواند به طور کامل از روایت جنگ صرفنظر کند. روایتسازی منسجم، روحیه نیروها و حمایت عمومی را تقویت میکند؛ بنابراین ارتش نیازمند ساختاری است که ضمن حفظ ملاحظات امنیتی، روایت جنگ را نیز مدیریت کند. این همان جایی است که روابطعمومی نظامی وارد میدان میشود.
۲. نقش روابطعمومی نظامی: میانجی روایت و امنیت
روابطعمومی در ارتش، مسئول تنظیم روایت رسمی، پاسخگویی رسانهای، کنترل شایعات، هماهنگی با خبرنگاران، و همچنین تبیین راهبُردها برای مخاطبان داخلی و خارجی است. در مدل مورد بحث، روابطعمومی نظامی نه صرفاً نهاد تبلیغاتی، بلکه عامل واسطهای است که منافع ارتش را در چارچوب شفافیت نسبی و مسئولیت رسانهای ترجمه میکند.
۳. نیازهای رسانه: مسئولیت بدون افشاگری
رسانهها، نمایندگان افکار عمومی هستند. وظیفه آنها گزارشگری مستقل و بیطرفانه، نظارت بر قدرت، و انتقال روایت واقعی از میدان جنگ به خانههاست. اما در موقعیتهای نظامی، همین استقلال ممکن است به افشای اطلاعات حیاتی منجر شود. راهحل این تعارض، نه حذف رسانه، بلکه طراحی مکانیزمهایی برای همراهسازی مشروط و نظارتشده رسانهها با واحدهای نظامی است.
4. نیازهای مردم: حق دانستن، آرامش روانی، انسجام اجتماعی
مردم در موقعیت جنگی، تحتفشار روانی شدید قرار دارند. نیاز به دریافت اطلاعات دقیق، درک چرایی جنگ، محافظت در برابر پروپاگاندای دشمن، و حفظ امید، از ضروریات اساسی آنان است. اگر مردم در تاریکی اطلاعاتی قرار گیرند، شایعه، اضطراب و شکافهای اجتماعی جای واقعیت را میگیرند؛ بنابراین روایت رسمی و رسانهای باید بهگونهای باشد که اعتماد عمومی را تقویت و ترسهای بیپایه را مهار کند.
تعارضات سهگانه و ضرورت توازن
اگر تنها ارتش اطلاعرسانی کند، روایت یکجانبه و دولتی شکل میگیرد؛ اگر تنها رسانهها اطلاعرسانی کنند، خطر افشای اطلاعات حساس بالا میرود؛ و اگر مردم از اطلاعات محروم شوند، زمینه برای بیثباتی اجتماعی فراهم میشود؛ بنابراین مدل موفق در شرایط جنگی، باید میان «امنیت»، «آزادی»، و «آگاهی» تعادل برقرار کند. این همان هدف اصلی مدل «ارتش – روابطعمومی – رسانه – مردم» است.
مدل «ارتش، روابطعمومی، رسانه و مردم» تنها چارچوب عملیاتی شناختهشدهای است که میتواند همزمان به چهار ضلع اصلی قدرت اطلاعاتی پاسخ دهد. این مدل، روایت را نه در انحصار ارتش میگذارد، نه روابطعمومی را به ابزار تبلیغات تقلیل میدهد، نه رسانه را در نقش ناظر بیقید و کنترلنشده رها میکند، و نه مردم را از حق دانستن محروم میسازد.
روابطعمومی در این میان نقش تنظیمگر ارتباطی را ایفا میکند؛ پلی میان امنیت نظامی، شفافیت رسانهای، و اعتماد عمومی. ازاینرو، بهویژه در عصر هوش مصنوعی، جنگهای ترکیبی و فضای پساحقیقت، این مدل میتواند بهعنوان الگویی پایدار و واقعگرایانه برای مدیریت ارتباطات در بحرانهای پیچیده سیاسی، نظامی و اطلاعاتی به کار گرفته شود؛ الگویی که بر تعامل، مسئولیتپذیری و روایتسازی چندجانبه استوار است.
منبع: مبتنی بر مطالعات مؤسسه RAND، اسناد جنگ عراق ۲۰۰۳ و مدلهای اطلاعرسانی بحران
#روابط_عمومی_در_متن
#سال_هوش_مصنوعی
انتهای پیام/
نظر بدهید