شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| از تلگراف ناصرالدین شاه تا تلگرام زمان ما حدود 150سال گذشته و در این مدت، پدیده های زیادی اعم از مدارس رشدیه، تلفن، حادثه خزینه، تلویزیون، ویدیو، ماهواره، اینترنت و سرانجام تلگرام از غرب وارد شده و همیشه هم نوع برخورد و مواجه تمامی کشورهای پیرامونی و گرفتار در سنت با این پدیده ها، توام با حیرت، چالش و البته سرانجام تسلیم از سرناچاری بوده…!
میرزا آقاخان نورى که پس از قتل امیرکبیر صدراعظم شد به معناى دقیق کلمه مرتجع و دشمن هر نوآورى و اندیشه ترقیخواهى بود حتى میخواست مدرسه نوبنیاد دارالفنون را ببندد و استادانش را به غرب بازگرداند(تاریخ اجتماعى ایران…ج2، ص560) چون میخواست«به جهت اینکه براى مردم، فرق اوضاع اروپا با اوضاع ایران درست معلوم نشود.» به همان استدلال، مانع نشر کتاب مخزن الوقایع نوشته میرزاحسین سرابى در شرح سفارت امین الدوله به اروپا شده دستور داد:
«البته نخواهید گذاشت … این کتاب را باسمه نماید، که به همه جا منتشر شود، و براى مردم، درست آگاهى از اوضاع اروپا حاصل شود که مصلحت نیست.» (اندیشه ترقى، فریدون آدمیت… ص16)
معلوم است همین شخص چقدر از هشیارى مردم بیم زده بود حتى از تأسیس تلگراف مهراسید. ملکم خان، بعدها مىنویسد:
«چندین سال با مرحوم میرزا آقاخان نوری جنگیدم که باید تلغراف ساخت …ترتیب تلغراف را از براى ایران مشکل و نامناسب و مایه مرارت میدانست.»(نامه ملکم به میرزا حسین خان، 4 رجب 1292…همان منبع، ص17).
اما طبق معمول و همیشه، جامعهِ سنتی تسلیم تولیدات مدرن میگردد و این فن آوری ها به مانند:
پری رو تاب مستوری ندارد
چو در بندی سر از روزن برآرد…
بالاخره وارد جامعه ایران میگردند اولین خط تلگراف در1237ش. بین قصر سلطنتى شاه و باغ لاله زار دایر شد و نخستین خط طولانی تلگراف در ایران به فاصله 300کیلومتر در تیرماه 1238ش بین تهران و چمن سلطانیه (درنزدیکی زنجان)شروع به کار کرد سپس، ارتباط تلگرافی تهران – تبریز نیز درسال 1240ش. برقرار شد (تاریخ مفصل ایران،عباس اقبال…ص841) البته سروش اصفهانى نیز،شادمانی خود را از برقرار شدن تلگراف در ایران در شعر خود چنین اظهارمىکند:
کارها در روزگار شهریار آسان شدست آفرین بر روزگار شهریار کامگار
در روزنامه وقایع اتفاقیه(شماره372مورخ 26 اسفند1236)نیز موضوع برقراری تلگراف در ایران ذکر شده و اولین خبر تلگرافى هم که پس از برقراری تلگراف، از تهران به تبریز مخابره شده «خبر طلاقِ دخترِ علیقلى میرزا زن خسروخان کرمانى بود»!.
پس از آن بتدریج در سایر ایالات و نواحى ایران سیم تلگراف کشیده شد و اندکی بعد تلگراف از خبر طلاقِ دخترِ علیقلی میرزا فراتر رفت و در انقلاب مشروطیت نقش اصلی را بازی کرد!
اما جان کلام را مخبرالدوله در عریضه اش در مورد منافع تلگراف به ناصرالدین شاه نوشته:
«طبایع امنیت طلب میدانند که تا چه پایه و چه اندازه تلگراف اسباب امنیت و راحت نوکر و رعیت و وصول مالیات و نظم ولایات و گرفتارى اشرار و قطع ظلم … شده است. تلگراف مطلوبِ مظلوم و مغضوبِ ظالم است»(اسناد تاریخى خاندان غفارى…ج2ص172)
و جالبتر اینکه پس از آمدن تلگراف در برخی شهرها،حکام ستمگر ترجیح می دادند حاکم شهرهایی گردند که هنوز تلگراف نداشتند چون بی مزاحمتِ تلگراف، تسمه از گرده خلق برمی کشیدند چنانکه مجدالدوله دائى ناصر الدین شاه میگفت که «یزد ولایت خوبى است، از تهران دور است و تلگراف هم ندارد. حکومت آنجا از همه جا بهتر است…»!(چهل سال تاریخ ایران…ج2ص 495).
پس با این اوصاف، پیش بینی های آلدوس هاکسلی در کتاب«دنیای قشنگ نو» و جرج اورول در کتاب«1984» درست از آب در نیامده چرا که برخلاف نظرشان، تکنولوژی مدرن و علمی بجای آنکه در دست حاکم برای کنترل و سلطه بر مردم باشد برعکس در دست مردم قرار گرفته اند برای کنترل حاکم!.
@jomhuriyat
|
نظر بدهید