مخاطبان را باید به سواد رسانه‌ایِ پرسش‌گر مجهز کنیم

دکتر طاهر روشندل استاد مدیریت رسانه دانشگاه تهران گفت: سواد رسانه‌ای به معنای تفکر انتقادی در مواجهه با رسانه‌هاست به ویژه که همه افراد جامعه به یک اندازه از آن برخوردار نیستند.

در نشست تخصصی ضرورت‌های آموزش سواد رسانه‌ای در ایران عنوان شد
مخاطبان را باید به سواد رسانه‌ایِ پرسش‌گر مجهز کنیم


شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) دکتر طاهر روشندل استاد مدیریت رسانه دانشگاه تهران گفت: سواد رسانه‌ای به معنای تفکر انتقادی در مواجهه با رسانه‌هاست به ویژه که همه افراد جامعه به یک اندازه از آن برخوردار نیستند.

به گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها وی با اشاره به این مطلب افزود: سواد رسانه‌ای به بیان ساده به معنای برخورد هدفمند با رسانه‌ها، خوانش سطور نانوشته در رسانه‌های چاپی و مکتوب، دیدن سکانس‌های پخش نشده در رسانه های دیداری و نیز شنیدن صداهای پخش نشده در رسانه‌های شنیداری بازخوانی می‌شود.

روشندل تاکید کرد: این مفهوم از 3 لایه تشکیل شده است: لایه نخست؛ آموزش رسانه‌ای است و برای این که افراد جامعه را به این نوع از سواد تجهیز کنیم باید آن‌ها را نسبت به رژیم رسانه‌ای کشور حساس نماییم. وی گفت: همانند رژیم‌های تغذیه‌ای فردی، با توجه به این که امروزه زندگی رسانه‌ای شده است پرسش اصلی این است که تا چه میزان از رسانه‌ها استفاده کنیم؟ از چه رسانه‌هایی استفاده کنیم؟ در چه زمانی بهره ببریم؟ بنا بر عقیده صاحب نظران لایه نخست با توجه به معیار هزینه – فایده درباره رسانه ها این است که فرد در برابر میزان زمان و انرژی مصرفی از رسانه‌ها چه دریافتی دارد؟ این بخش مدیریت رژیم رسانه‌ای قلمداد می‌شود.

روشندل اظهار داشت: لایه دوم مبحث تفکر انتقادی و روحیه پرسش‌گری در مواجهه با متون و محتواهای رسانه‌ای و منفعل نبودن مخاطب در برابر محتواهای رسانه‌ای است به طوری که در برخورد با رسانه‌ها باید روحیه کنکاش و پرسش‌داشت تا بتوان معنای نهفته را کشف و درک کرد.

لایه عمیق‌تر سوم- که تعدا اندکی از افراد جامعه به آن می‌رسند- اندیشه کردن به منشا و تولیدکنندگان پیام‌هاست. این که چه گروه‌ها و افرادی به رسانه‌ها خط دهی می‌کنند؟ این که تا چه حد رسانه‌ها به تولید هژمونی فرهنگی، خلق شعور عامه و خلع سلاح گفتمان‌های رقیب یاری می‌رسانند و نیز تشخیص این که هدف بانیان کانال تلویزیونی دارای ایدئولوژی حرفه‌ای برای مخطبان چیست؟ برای نمونه چنین مواردی پخش انیمیشن های دهه 60 است که اغلب شخصیت‌ها در جستجوی مادر بودند و به طوری که بعدها مشخص شد این دسته از انیمیشن‌ها به سفارش اژانس یهود و با هدف القا به یهودیان درباره سرزمین مادری وعده داده شده تولید می‌شده‌اند.

روشندل استاد مدیریت رسانه دانشگاه تهران افزود: چند مفروضه نیز در مواجهه با محتواهای رسانه ای پذیرفته شده‌اند: نخست این که رسانه‌ها ساختگی و مجازی هستند. به عبارت دیگر درک میان واقعیت و مجاز در رسانه‌ها دشوار است. دوم این که رسانه‌ها واقعیت‌ها را بازسازی، بازنمایی و بازتولید می‌کنند و واسطه‌ای برای درک عالم واقعیت از سوی مخاطبان هستند. سوم؛ محصولات رسانه‌ای اهداف تجاری دارند. مخاطب را جذب می‌کنند تا به آگهی دهندگان بفروشند.چهارم این که بار سیاسی و اجتماعی دارند. پنجم، بار ایدئولوژیکی و ارزشی دارند. ششم این که مخاطبان مفهوم خود را از رسانه‌ها می‌گیرند.

وی درباره ضرورت‌های آموزش سواد رسانه‌ای اشاره کرد: توجه به تاریخچه این مبحث، آموزش سواد رسانه‌ای را ضروری نشان می‌دهد. مارشال مک‌لوهان در کتاب “درک رسانه‌ها: گسترش ابعاد وجودی انسان 1965″ می‌گوید: زمانی که دهکده جهانی تحقق پیدا کند انسان‌ها نیازمند سواد جدیدی خواهند بود که سواد رسانه‌ای است”. دهکده جهانی و جهانی شدن سال‌هاست که محقق شده و لازمه زیست در چنین جهانی که به لحاظ بعد ارتباطاتی در سایه فناوری‌های نوین به دهکده تعبیر شده است، تجهیز به سواد رسانه‌ای است. ضرورت دوم از زندگی رسانه‌ای افراد نشات می‌گیرد. افراد جامعه تقریبا تمامی اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق رسانه‌ها دریافت می‌کنند مگر آن‌هایی که مستقیم به دست می‌آیند و از آن جا که اطلاعات از کانال رسانه‌ها می‌آیند اگر سواد رسانه‌ای نباشد ممکن است باعث نابودی فرد مخاطب شود. ضرورت سوم این که باعث می‌شود سطح شعور، آگاهی و فرهیختگی جامعه بالا رود و در نتیجه دمکراسی و ساختارهای دمکراتیک در جامعه تقویت شوند. ضرورت چهارم لذت بخش شدن استفاده از رسانه‌ها برای مخاطبان آن‌هاست. به عبارت دیگر وقتی مهارت سواد رسانه‌ای در افراد تقویت شود در حقیقت هنگام مواجهه با رسانه نه تنها منفعل نخواهند بود بلکه فعال و مشارکت‌جو خواهند شد. پنجم این که سواد رسانه‌ای مخاطبان را در برابر آثار و پیامدهای مخرب رسانه‌ها واکسینه خواهد کرد، به ویژه کودکان و نوجوانان را. چرا که در کودکان و نوجوانان در گزینش نوع محتواها برای استفاده توانا نیستند و انتخاب ندارند. و نکته آخر این که رسانه‌ها ترویج دهنده سبک زندگی هستند و به خلق مدل‌های ارزشی، رفتاری و نگرشی می‌پردازند. برای نمونه برنامه “بفرمایید شام” در صدد تغییر سبک زندگی است و در صورت موفقیت برای این تغییر در مرحله بعد خواهد توانست بسیاری فرهنگ‌ها و ارزش‌های دیگر را ترویج دهد و به همین ترتیب اهداف افتصادی و سیاسی و … را نیز به سادگی ممکن خواهند ساخت.