شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || یک خبر تبلیغاتی داغ: قرار است کیتی پری (Katy Perry) به فضا برود. نه به این دلیل که آخرین آلبومش آنقدر شکست خورده که دیگر هیچ گزینهای جز تبعید او به مدار باقی نمانده، بلکه به دلایل سادهتری که بیشتر بوی بازاریابی میدهند. این خواننده پاپ، عضو جدید موشک نیو شپرد (New Shepard) شرکت بلو اوریجین (Blue Origin) متعلق به جف بزوس است که گروهی کاملاً زنانه را به لبه فضا میبرد؛ شاید با این امید که در آنجا جهانی زنانهتر پیدا شود که دلش بخواهد به آلبومش گوش دهد.
اما اگر از من بپرسید، استفاده از فضا برای جبران شکست آلبوم، تنها یک میخ دیگر بر تابوت روابط عمومی جهان خارج از جوّ زمین است. جالبتر اینکه، همین هفته شنیدیم دو فضانورد قرار بود هشت روز در فضا بمانند، اما نُه ماه در مدار گرفتار شدند. در نگاه اول، این وضعیت تداعیگر فیلمی مانند جاذبه است، اما در عمل این دو بهجای نجات بشری یا فداکاریهای قهرمانانه، مشغول انجام ۹۰۰ ساعت تحقیق برنامهریزینشده بودند. فضا، زمانی ماجراجویانه و رازآلود بود؛ اکنون اما بیشتر به یک آزمایشگاه کشدار شباهت دارد.
آیا فضا دیگر برای ما جذاب نیست؟
روزی روزگاری، فضا را «مرز نهایی» میدانستند؛ قلمروی ناشناخته، وحشی و مملو از شگفتی، جایی که هر لحظه ممکن بود کشف خارقالعادهای رخ دهد. از تمدنهای باستانی گرفته تا عصر ویکتوریاییها، همیشه تخیل ما با آسمان گره خورده بود. اوج این شور، در دهه ۶۰ میلادی و مسابقه فضایی نمایان شد، زمانی که مردم برای تماشای قدمگذاشتن بشر بر سطح ماه، دور تلویزیونهای سیاه و سفید جمع میشدند.
اما پس از آن چه شد؟ از آن زمان، سیر جذابیت فضایی نزولی شد. در حالی که توانستیم ماهوارهها را به مدار بفرستیم، رباتها را به سیارات دیگر روانه کنیم و کوههایی از داده علمی گردآوری کنیم، ولی از منظر روابطعمومی؟ هیچ اتفاق هیجانانگیزی رخ نداده. ما به رویدادی نیاز داریم که لرزه بر اندام رسانهها بیندازد: قلعهای بیگانه روی مریخ، شیشههایی از مایع انگلی، یا سازهای ناشناخته که جهانبینیمان را زیر سوال ببرد. خاک ماه یا تصاویر مبهم از بیابانهای سرخرنگ، در دنیایی که ویدیوهای تیکتاک از عروسیها جذابترند، دیگر کافی نیستند.
شاید به همین دلیل است که نظریهپردازان زمینتخت دوباره جان گرفتهاند؛ افرادی که ماهنشینی را ساختگی میدانند. آیا آنها دیوانهاند؟ یا فقط مشتاقاند فضا دوباره ماجراجویانه و رازآلود شود؟ شاید ترکیبی از هر دو.
اکنون چه کسانی در فضا هستند؟ بدترینها!
نشانه دیگر افت روابطعمومی فضا این است که بدترین افراد، آن را به زمین بازی شخصیشان تبدیل کردهاند. فضا باید متعلق به دانشمندان و موجودات بیگانه باشد، نه اسباببازی میلیاردرها. از جمله ایلان ماسک که با نام خندهدار اسپیسایکس، یک خودرو را به فضا فرستاد. همانهایی که زمین را آلوده کردند، حالا فضا را هم به سطل زباله بدل کردهاند. چرا هیچکدام از این میلیاردرها به کارهایی چون «غذا دادن به بیخانمانها»، «خرید شمشیر برای من» یا «پوشیدن پیراهن اندازهی خودشان» علاقه ندارند؟
شخصاً همیشه با فضا مشکل داشتهام.
به نظرم بشر نباید بیش از حد بالا یا پایین برود. هم فضا، هم ژرفای اقیانوس، مانند گودال ماریانا، پر از چیزهاییاند که به ما ربطی ندارد (مانند کوسه غولآسا در فیلم The Meg که من آن را مستند میدانم). جای انسان روی سطح صاف است، مانند گاوهایی که آرام در دامنه تپهها میچرند.
و مهمتر از همه، من هرگز نتوانستم از این بگذرم که نخستین موجودات فضایی ما، سگها و شامپانزههایی معصوم بودند. لایکا، سگی که تنها و بیصدا در فضا جان سپرد، هنوز یکی از غمانگیزترین داستانهای علمی بشر است. دستکم حالا بهجای سگها، خوانندههای نامحبوب را به مدار میفرستیم.
جمعبندی
روزی روزگاری، فضا را با شوق مینگریستیم. اما امروز؟ روابطعمومی فضا با بحران روبهروست. شاید وقت آن رسیده که بهجای نمایشهای خنثی، دوباره تخیل را به مدار بازگردانیم. تا زمانی که فضا نتواند با ویدیوهای ویروسی تیکتاک رقابت کند، شاید واقعاً دیگر مرزی نمانده باشد که فتحش ارزش داشته باشد.
نویسنده:پاتریک لنتون (Patrick Lenton)
منتشر شده در سیدنی مورنینگ هرالد
۲ آوریل ۲۰۲۵ | بازنشر ۸ آوریل ۲۰۲۵
انتهای پیام/
نظر بدهید