روابط‌عمومی‌ها‌ و نشانه‌های ضعف ساختاری

محمد محسنی مهر کارشناس ارشد روابط‌عمومی‌‌ – اگرچه نباید فراموش کرد که در سال‌های اخیر، رشد و توسعه فعالیت انجمن های تخصصی و علمی روابط‌عمومی‌‌ در ایران به حق نقشی تاثیرگذار در تثبیت جایگاه روابط‌عمومی‌‌ در کشور داشته اند اما وجود چندصدایی و عدم پیروی این انجمن ها از یک منشور مدون و نظام یافته جامع و مورد توافق از یک سو و مشکلات مالی حاکم بر برخی از این انجمن ها از سوی دیگر که مانعی بر سر راه فعالیت آنها محسوب می گردد و نیز عدم استقبال چندان سازمان‌ها از تصمیمات و یافته های این نهادهای علمی سبب شده تا موفقیت چندانی را در پیشبرد اهداف و آرمان‌های روابط‌عمومی‌ها‌ در کشور شاهد نباشیم.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| یکی از نشانه ها و مصداق های مهم شناخت روابط‌عمومی‌ها‌ را اگر جمله کلیشه‌ای و تکراری “آئینه تمام‌نمای سازمان” بودن آن فرض کنیم اما در مقام تجربه و عمل و آنچه از شواهد موجود در فرایند پیدایش تا تثبیت روابط‌عمومی‌‌ سیستماتیک در ایران بر می آید، نه تنها موفقیتی در اهداف و کارکرد روابط‌عمومی‌ها‌ مشاهده نمی کنیم بلکه بعضاً می‌توان گام‌هایی به پس را نیز در این فرآیند شاهد بود.

 

این موضوع علیرغم زحمات و تلاش‌های دلسوزانه ای است که به واسطه حضور اندیشمندان و اساتید برجسته حوزه روابط‌عمومی‌‌ و ارتباطات و البته دست اندرکاران و مسئولان اجرایی این حوزه طی سالیان گذشته در کشور ما صورت گرفته است.


به عبارت دیگر روابط‌عمومی‌ها‌ نه تنها امروز بازتاب دهنده شعار “آیینه تمام نمای سازمان‌ها” را نیستند بلکه به وفور می توان دید که در بیان مشکلات ساختاری و بنیادی خود نیز دچار چالش ها و ضعف‌هایی هستند.


وقتی عضوی از یک ارگان زنده به عنوان سازمان، خود دچار بیماری و نقصان باشد؛ نمی توان انتظار داشت برنامه تحول و توسعه در آن سازمان از سوی روابط‌عمومی‌‌ به عنوان یکی از محورهای پیشران و تاثیرگذار در ساختار مدیریت ارائه و اجرایی گردد.
 

با گذشت قریب به هفتاد سال از آغاز رسمی فعالیت روابط‌عمومی‌‌ به شکل ساختاری و نظام مند در ایران به کوشش دکتر نطقی پدر روابط‌عمومی‌‌ ایران و چاپ صدها مقاله و تحقیقات علمی و تجربیات عملی در این مدت، اما هنوز نشانه هایی از ضعف ساختاری در این حوزه از سازمان ها پابرجاست. اگرچه در مقام گویش و کلام شاهد حمایت بی چون و چرا از جایگاه و تبیین اهمیت روابط‌عمومی‌ها‌ هستیم اما در عمل کماکان نگاه سنتی و کلاسیک جامعه بر این بخش حاکم است.


تجربه نشان داده روابط‌عمومی‌ها‌ آنگونه که باید در ساختار سازمان نتوانسته اند جایگاه خود را تثبیت کنند و با تغییرات در راس سازمان خود نیز دچار تحولات ساختاری شده اند. اگر پیشرفتی موقتی هم حاصل شده برخاسته از نوع تعامل و ارتباط راس هرم روابط‌عمومی‌‌ با رده های بالاتر است.


در واقع هنوز هم می‌توان در طرح هایی چون تحول و چابک سازی سازمان، روابط‌عمومی‌‌ را در زمره اولین واحدهایی دانست که دستخوش تغییر و دگرگونی می‌شوند. البته اشکال موضوع را نمی‌توان به صورت تمام و کمال به روابط عمومی‌ها منتسب دانست. ساختار شکننده و متغیر اداری حاکم بر ایران به ویژه در نهادها و سازمان‌های خصوصی یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در این حوزه است که تصمیمات بیشتر قائم به فرد بوده و رجوع به آراء و اندیشه های علمی و منبعث از تجربیات عملی برای پیشگیری از ضرر و زیان‌های احتمالی از سوی مقامات تاثیرگذار سازمان‌ها کمتر مشاهده می‌شود.


اگرچه نباید فراموش کرد که در سال‌های اخیر، رشد و توسعه فعالیت انجمن های تخصصی و علمی روابط‌عمومی‌‌ در ایران به حق نقشی تاثیرگذار در تثبیت جایگاه روابط‌عمومی‌‌ در کشور داشته اند اما وجود چندصدایی و عدم پیروی این انجمن ها از یک منشور مدون و نظام یافته جامع و مورد توافق از یک سو و مشکلات مالی حاکم بر برخی از این انجمن ها از سوی دیگر که مانعی بر سر راه فعالیت آنها محسوب می گردد و نیز عدم استقبال چندان سازمان‌ها از تصمیمات و یافته های این نهادهای علمی سبب شده تا موفقیت چندانی را در پیشبرد اهداف و آرمان‌های روابط‌عمومی‌ها‌ در کشور شاهد نباشیم.