ارتباطات بینالمللی یک وظیفه مدیریتی است، نه صرفاً روابط رسانهای. گزارش «People, Pressure and Purpose» نشان میدهد رهبران ارتباطات بینالمللی مسئولیتهای استراتژیک بیشتری دارند و باید بازارها، ریسکها و تابآوری سازمان را مدیریت کنند.
فرسودگی شغلی و فشار کاری، نشانه ضعف طراحی سازمانی است. دسترسی و نفوذ به هیئتمدیره، بودجههای همسو با کسبوکار و یکپارچگی در حکمرانی شاخصهای اصلی این نقش هستند.
تیمهای محلی آزادی عمل دارند، اما راهبری مرکزی در بحرانها ضروری است و اعتماد پایه موفقیت است. نسل بعدی رهبران ارتباطات باید مهارت تفکر انتقادی، مدیریت ریسک، روابط بینفرهنگی و اعتمادسازی داشته باشند.
هوش مصنوعی ابزار کمکی است و جایگزین قضاوت انسانی نمیشود. این رویکرد باعث ایجاد تاثیر تجاری، کاهش ریسک و افزایش نفوذ به ذینفعان میشود.
ارتباطات بینالمللی یک وظیفه مدیریتی است
رهبران امروز ارتباطات بینالمللی با پیچیدگی، ریسک و مسئولیت بیشتری نسبت به گذشته مواجه هستند
۸ دسامبر ۲۰۲۵
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || در قسمت هفته گذشته پادکست «Just Curious» که توسط جورجینا بلیزارد و نیکی رگازونی، بنیانگذاران شبکه روابط عمومی، برگزار شد، گفتگویی با مت استوارت، معاون ارتباطات شرکت Sysco، داشتیم تا یافتههای گزارش «People, Pressure and Purpose» را بررسی کنیم.
این گزارش که در تابستان منتشر شد، بر اساس مصاحبه با ۲۵ مدیر ارشد روابط عمومی بینالمللی تهیه شده و نحوه عملکرد تیمهای بینالمللی را مورد بررسی قرار میدهد.
تحولات اصلی:
نتایج تحقیق و گفتگو با پادکست به روشنی نشان داد که روابط عمومی بینالمللی دیگر صرفاً درباره کمپینها و پوشش رسانهای نیست. بلکه به یک وظیفه مدیریتی استراتژیک تبدیل شده است که ورود به بازار، مشاوره به مدیران، کاهش ریسک و تقویت تابآوری سازمان را شکل میدهد.
اما ارتقای جایگاه استراتژیک با فشار و مسئولیت بیشتر همراه است و هنوز بسیاری از سازمانها هزینه واقعی این مسئولیت را درک نکردهاند.
ارتباطات بینالمللی فقط روابط رسانهای نیست
تمامی رهبرانی که با آنها مصاحبه شد، فراتر از چارچوب سنتی عمل میکردند. آنها به هیئتمدیره مشاوره میدهند، با مسائل ژئوپولیتیک زنجیرههای تأمین جهانی مواجه میشوند، از توسعه بازار حمایت میکنند و پاسخ سازمان به مسائل اجتماعی پیچیده را شکل میدهند.
این دقیقاً همان چیزی است که یک وظیفه مدیریتی استراتژیک را تعریف میکند و با سه شاخص مشخص همراه است:
- دسترسی و نفوذ در سطح هیئتمدیره: نه تنها خطوط گزارشدهی، بلکه توانایی به چالش کشیدن و مشاوره به مدیران ارشد.
- بودجههای همسو با کسبوکار: بودجههایی که با اهداف تجاری همخوانی دارند و محدود به فعالیتهای روابط عمومی مستقل نیستند.
- یکپارچگی در حکمرانی: نقش رسمی در شناسایی ریسک و پاسخ به مسائل سازمانی.
تعادل بین مرکزی و محلی مبتنی بر اعتماد است
مت استوارت در گفتگو نکته مهمی بیان کرد: نمیتوان ارتباطات بینالمللی را از یک مرکز متمرکز و بدون تعامل با تیمهای محلی مدیریت کرد. تیمهای محلی دانش فرهنگی، شناخت ذینفعان و توانایی زبان را دارند که کارها را در بازار اجرایی کنند و نیاز به آزادی عمل دارند.
اما وقتی مسائل جهانی رخ میدهد، یک راهبری مرکزی ضروری است که شفافیت، هماهنگی و ثبات را در سراسر مرزها ایجاد کند. راه حل، ابزار جدید نیست؛ اعتماد است.
اگر تاکنون دیدهاید که ابزارهای مرکزی در بازار محلی به خوبی عمل نمیکنند، دقیقاً منظور مشخص است.
فرسودگی شغلی یک مسئله مدیریتی است
یکی از یافتههای غیرمنتظره تحقیق، شدت بار عاطفی نقشهای ارشد ارتباطات بود.
رهبران از کار در چند منطقه زمانی، حالت همیشه فعال بودن و تنها دیده شدن در لحظات بحران گزارش دادند. بسیاری بیش از حد تحت فشار بودند.
این وضعیت نشانهای از ضعف طراحی سازمانی است. فرسودگی شغلی نشان میدهد که یک واحد بیش از حد تحت فشار و کمقدرت است.
ریسک جایی است که ارزش افزوده ایجاد میکنیم، اما اثبات آن دشوار است
بحث اندازهگیری اثرگذاری پیشرفت کرده است. استراتژیکترین رهبران ارتباطات، تاثیر خود را در سه حوزه هماهنگ میکنند:
- مشارکت تجاری: شامل فروش، جذب نیروی انسانی، سیاستگذاری یا رشد بازار.
- کاهش ریسک: شناسایی زودهنگام مسائل، شکلدهی تصمیمات و جلوگیری از بحرانهای عمومی.
- دسترسی و نفوذ به ذینفعان: شامل رسانهها، نهادهای قانونی و بازیگران سیاسی.
سختترین حوزه برای اندازهگیری، ریسک است؛ اما دقیقاً همان جایی است که بیشترین ارزش افزوده ایجاد میشود. اگر میخواهیم به عنوان مشاوران استراتژیک جدی گرفته شویم، باید در اثبات تأثیر خود در مراحل اولیه تصمیمگیری بهتر عمل کنیم، نه صرفاً شمارش خروجیها.
چه ویژگیهایی باید در استخدامها دنبال کنیم؟
در پایان پادکست، به آینده نگاه کردیم. نسل بعدی رهبران ارتباطات بینالمللی به چه مهارتهایی نیاز دارد؟ مت استوارت ساده توضیح داد: تفکر انتقادی و توانایی ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد در فرهنگها و سلسلهمراتب مختلف.
هوش مصنوعی جریانهای کاری را تغییر میدهد، اما جایگزین قضاوت انسانی نمیشود. هوش مصنوعی نمیتواند جو جلسه را حس کند، ریسک را درک کند و سیاستهای هیئتمدیره را هدایت کند. ابزارها مفید هستند، اما افراد مناسب حیاتی هستند.
ارتباطات بینالمللی امروز یک رشته مدیریتی استراتژیک است که بیش از هر زمان دیگری نقش مشاوره، مدیریت ریسک و تابآوری سازمان را دارد. تیمهای محلی آزادی عمل دارند، اما رهبری مرکزی در بحرانها ضروری است. فشار کاری و فرسودگی شغلی نشاندهنده ضعف سازمانی است. نسل آینده رهبران باید تفکر انتقادی، مهارت بینفرهنگی و توانایی مدیریت اعتماد را داشته باشند، و ابزارهای هوش مصنوعی تنها مکمل تصمیمگیری انسانی هستند.
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
برای اطلاعات بیشتر درباره روابط عمومی و اخبار سازمانهای مختلف، میتوانید به وبسایت شارا مراجعه کنید.
…………… شارا را در لینکدین، اینستاگرام، فیسبوک و تلگرام دنبال کنید ……………
انتهای شارا/

نظر بدهید