شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || رشید بنزین، نویسندهٔ فرانسوی-مراکشی، در گفتوگویی با خبرگزاری فرانسه (AFP) و همزمان با انتشار رمان تازهاش، میگوید: «نمیتوان خیال را استعمار کرد.»
این نویسنده که تنها رمان مرتبط با غزه در رونق ادبی فرانسه (پاییز ۲۰۲۵) را نوشته است، با کتاب «مردی که کتاب میخواند» سرگذشت خیالی یک کتابفروش اهل غزه را روایت میکند؛ مردی فرانکوفیل که در سال ۱۹۴۸ به دنیا آمده است.
پرسش: رمان شما «مردی که کتاب میخواند» حتی پیش از انتشار نظر ناشران خارجی را جلب کرده است. آیا این نشانهٔ کمبود ادبیات دربارهٔ غزه است؟
پاسخ: «چهارده ترجمه از پیش برنامهریزی شده است، در بریتانیا، اسپانیا، ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی… برای من این خودش موفقیتی بزرگ است. یعنی کلمات نبیل، این کتابفروش غزهای، در حال پخش شدن است. بعد از هفتم اکتبر (تاریخ حمله بیسابقه حماس به اسرائیل) از خودم پرسیدم مرد خوب در زمان جنگ چه کسی است؟ بهویژه در متن غزه. کلمات چه میتوانند بکنند در برابر این سیل تصاویر که خودِ غزه را نامرئی میکنند؟ به ما میگویند مثلاً امروز ۶۳ نفر در غزه کشته شدند. وقتی مدام به این اعداد عادت کنیم، پدیدهٔ بیانسانیسازی رخ میدهد. نیاز به کلمات بود. نه کلمات تحلیلی، چون کمبود کتابهای علوم سیاسی نداریم؛ من ترجیح دادم از مسیر تجربهٔ شخصی وارد شوم.»
پرسش: شخصیت اصلی، فرزند یک پدر مسیحی و یک مادر مسلمان است. چرا این انتخاب؟
پاسخ: «برای اینکه پیچیدگی را نشان دهم، جایی که خیلیها دنبال سادهسازی و دوگانهسازی ایدئولوژیک هستند. نمیخواستم فلسطینیها صرفاً بهعنوان مسلمان دیده شوند. نمیخواستم غزه فقط بهعنوان جنگ عرب و یهود تعریف شود. در غزه مسیحیان هم هستند، این ترکیب هم وجود دارد، و من میخواستم شخصیت در تقاطع چند سنت باشد. او توانایی دارد در جایی آیات قرآن را با مزامیر انجیل در کنار هم بگذارد. او عمل رادیکالی میکند: خواندن. او فقط با همهٔ فقدانهایی که بهعنوان یک فلسطینی تجربه کرده تعریف نمیشود، چون متولد ۱۹۴۸ است. خودش میگوید: ما همه در ۱۹۴۸ به دنیا آمدهایم (سال نکبت و آوارگی فلسطینیها).»
پرسش: نبیل کتابفروش است، اما بیشتر وقتش را صرف بخشیدن کتابها میکند. چرا؟
پاسخ: «بخشیدن یک کتاب، در شرایط امروز ما، در رابطهای که با زمان داریم، برای واداشتن دیگری به خواندن، یک عمل نافرمانی و مقاومت است. از خودم پرسیدم: ادبیات چه میتواند بکند؟ نمیتواند بمبها را متوقف کند، نمیتواند مردهها را زنده کند، نه کودکان و نه زنان. اما شاید بتواند چیزی را حفظ کند که در انسان غیرقابلحذف است. نبیل میتوانست نفرت به دل بگیرد و این طبیعی بود، اما او تصمیم دیگری میگیرد. او از بیانسانیشدن سر باز میزند.»
پرسش: در برابر نابودی نوار غزه در جنگ میان اسرائیل و حماس، چه امیدی باقی میماند؟
پاسخ: «برای من مهم بود که این رمان را در زمان بلندمدت بنویسم. نبیل از ۱۹۴۸ روایت میکند، از پناهجویان، از جایگاه نوشتن، از برادرش، از مادرش… او یک حماسهٔ فلسطینی را بازگو میکند. بزرگترین خطری که میبینم، حس ناتوانی است. بعضیها علاقه دارند ما باور کنیم که هیچ کاری از ما ساخته نیست، که این موضوع به ما ربطی ندارد. در حالیکه نه، به هر کدام از ما ربط دارد که روزی بتوانیم برخیزیم، تظاهرات کنیم، تحریم کنیم، به سمت انسانیت برویم. این رمان را به همه کسانی تقدیم کردم که حاضر نیستند در برابر تاریکی تسلیم شوند. در میان ویرانهها، مردی کتاب میخواند. همین و بس. و در عین حال، همین کار عظیم است. این نشان میدهد که خیال را نمیتوان استعمار کرد؛ در پایان همیشه این آزادی روح باقی میماند.»
منبع: خبرگزاری فرانسه (AFP)
نویسنده گزارش: ــــــ (AFP)
تاریخ: ۲۵ اوت ۲۰۲۵، پاریس
عکاس: زاویه گالیانا (Xavier Galiana)
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
انتهای پیام/
#رشید_بنزین, #غزه, #رمان, #ادبیات, #کتاب, #فلسطین, #مقاومت_فرهنگی, #تخیل, #حقوق_بشر, #استعمار, #Gaza, #Literature, #RachidBenzine
نظر بدهید