شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)–|| داستانگویی بخش مهمی از انسان بودن ماست و حتی پژوهشهای علمی نشان میدهند که توانایی داستانگویی در ساختار ژنتیکی ما برنامهریزی شده است. به قول مردمشناس معروف جین گودال، انسانها «پستانداران داستانگو» هستند. ما تنها گونهای هستیم که توانایی داستانگویی دارد. پس آیا نباید یاد بگیریم که چگونه این کار را بهخوبی انجام دهیم؟
دفعه بعد که در یک مراسم یا سخنرانی شلوغ هستید، دقت کنید ببینید بعد از این که سخنران میگوید:«حالا اجازه دهید یک داستان برایتان تعریف کنم»، چه اتفاقی میافتد؟ کلا فضا تغییر میکند. افراد بیاختیار سرشان را از روی تلفنها و کامپیوترهایشان بلند میکنند. برای یک لحظه توجه در فضا جمع میشود و افراد منتظر شنیدن داستان میمانند.
داستانسرایی، راهی مفید برای برقرای ارتباط موثر با مخاطبان داخل و خارج سازمانتان است. در ادامه دستهبندی پنجگانه برای انواع داستانها ارائه شده است:
1.داستانهای بنیانی:
سازمان شما برای رفع چه مشکلی در اجتماع تاسیس شده است؟
2.داستانهایی از اشتباهات گذشته:
کی افراد با قصد و نیت درست، کار اشتباه انجام دادند؟
3.داستانهای مصائب و دشواریها:
سازمان شما چه زمانی با چالش روبرو بود و باید راهی برای پشتسر گذاشتن آن پید میکرد؟
4.داستانهایی به سبک افسانه ققنوس:
سازمان شما کی مورد حمله قرار گرفت اما توانست پیروزمندانه از این شرایط بیرون بیاید؟
5.داستانهایی با پایان باشکوه:
این داستانها دنیایی را بهتصویر میکشند که در آن سازمان شما به هدفاش رسیده و مشکل بهطور کلی رفع شده است و دیگر نیازی به فعالیت سازمان شما نیست.
منبع: www.wikiniki.org
|
نظر بدهید