تلاقی فرهنگ و فین‌تک: چگونه بازاریابی فرهنگی آینده روابط عمومی مالی را بازتعریف می‌کند؟
درک عمیق فرهنگی، شراکت‌های اصیل و تعهد بلندمدت به تنوع و احترام. جایگاه در گفت‌وگوهای فرهنگی آینده، فقط نصیب برندهایی خواهد شد که حاضر به تلاش واقعی باشند.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || فین‌تک (Fintech) دیگر محدود به اپلیکیشن‌های بانکی و درگاه‌های پرداخت آنلاین نیست. امروزه این حوزه در نقطه تلاقی میان امور مالی، فناوری و فرهنگ قرار دارد و به‌طور فعال در حال شکل دادن به شیوه زندگی، کار و ارتباط مردم است. برای مدیران و بازاریابان فعال در فین‌تک، سؤال این نیست که آیا باید به فرهنگ توجه کنند یا نه، بلکه این است که چگونه این کار را به‌شکلی دقیق و اصیل انجام دهند. آینده این صنعت در گرو توانایی آن برای هم‌سویی با جامعه‌ای است که از هر زمان دیگر متنوع‌تر، مطالبه‌گرتر و حساس‌تر نسبت به تحولات فرهنگی است.

چرا فرهنگ اکنون در قلب بازاریابی فین‌تک جای دارد؟

بخش مالی که زمانی به‌عنوان صنعتی خشک و محافظه‌کار شناخته می‌شد، اکنون بخشی از جریان فرهنگ عمومی شده است. به گفته گزارش Fintech Is Femme، برندهای فین‌تک در سال ۲۰۲۵ اگر در بازاریابی خود بازتابی از نیروهای فرهنگی نداشته باشند، به‌سرعت به حاشیه رانده خواهند شد. مشتریان، به‌ویژه نسل Z و هزاره‌ها (Millennials)، از برندها انتظار دارند فراتر از سودآوری، موضع‌گیری فرهنگی داشته باشند و ارزش‌ها، دغدغه‌ها و آرمان‌های آن‌ها را بازتاب دهند.

این تغییر صرفاً مربوط به سبک یا زبان برند نیست، بلکه مربوط به معناست. زمانی که یک برند فین‌تک با مفاهیمی همچون عدالت اجتماعی، شمول مالی یا پایداری زیست‌محیطی همراه می‌شود، پیوندی عمیق‌تر با مخاطب برقرار می‌کند. داده‌ها نشان می‌دهند برندهایی که مأموریت خود را با روندهای فرهنگی گره می‌زنند، از وفاداری و مشارکت بیشتر مشتریان برخوردار می‌شوند.

چگونه بینش فرهنگی را در بازاریابی فین‌تک ادغام کنیم؟

موفقیت در این عرصه نیازمند بیش از اقدامات سطحی است. درک عمیق از نیروهای فرهنگی، ارزش‌ها، روایت‌ها و زاویه دید مخاطبان، نقطه شروع است. صرف استفاده از یک هشتگ یا میم اینترنتی کفایت نمی‌کند؛ باید ابتدا گوش کرد.

به‌عنوان مثال، ظهور «امور مالی تعبیه‌شده» (Embedded Finance) و «هوش مصنوعی مولد» (GenAI) امکان شخصی‌سازی در مقیاس بالا را فراهم کرده است. اما این شخصی‌سازی بدون درک فرهنگی، تهی خواهد بود. موفق‌ترین کمپین‌ها با استفاده از تحلیل‌های داده‌ای دقیق، پیام‌هایی متناسب با گروه‌های خاص فرهنگی طراحی می‌کنند. برخی نئوبانک‌ها کمپین‌هایی را بر مبنای توانمندسازی اقتصادی جوامع سیاه‌پوست یا لاتینکس طراحی کرده‌اند که زبان، تصاویر و مشارکت‌های آن‌ها مستقیماً به تجربه زیسته آن جوامع متصل است.

نقش تحلیل داده در این فرآیند حیاتی است. تقسیم‌بندی مخاطبان نه‌تنها بر اساس سن یا جنسیت، بلکه بر مبنای تقاطع هویت، آرزو و نیازهای مالی، امکان خلق روایت‌هایی معنادار و معتبر را فراهم می‌سازد.

انتخاب کانال‌های دیجیتال متناسب با روایت فرهنگی

برای دسترسی به مخاطبان فرهنگی متنوع، انتخاب کانال صحیح امری حیاتی است. شبکه‌های اجتماعی همچنان ابزار اصلی‌اند. پلتفرم‌هایی مانند لینکدین، توییتر و اینستاگرام، طبق گزارش 42dm، بسترهایی مهم برای جذب کاربران جوان، دیجیتال‌محور و فرهنگ‌محور هستند.

بازاریابی مبتنی بر اجتماع نیز در حال رشد است. برندهای فین‌تک با همکاری اینفلوئنسرهایی که زبان و ارزش‌های جوامع خود را بازتاب می‌دهند، به‌صورت معتبر با مخاطبان ارتباط برقرار می‌کنند. محتوای تعاملی، روایت‌های ویدیویی و داستان‌های کاربران، پل ارتباطی میان برند و فرهنگ هستند.

هنر حساسیت فرهنگی و فراگیری اصیل

فرصت‌های بازاریابی فرهنگی گسترده‌اند، اما ریسک‌های آن نیز بالاست. اشتباهات فرهنگی می‌توانند اعتماد را فوراً از بین ببرند. برندهای فین‌تک باید از نمادها یا روایت‌های فرهنگی استفاده نکنند مگر آن‌که معنای آن‌ها را درک کرده باشند. تشکیل تیم‌های متنوع، همکاری با رهبران جوامع و پذیرش بازخورد از الزامات این مسیر است.

تقسیم‌بندی داده‌محور مانع از تعمیم‌های کلیشه‌ای می‌شود. شفافیت در بیان اشتباهات و اقدام برای اصلاح آن‌ها، به افزایش اعتبار منجر می‌شود. برندهایی که کمپین‌هایی با مشارکت کاربران واقعی، در زمینه سواد مالی برای جوامع محروم برگزار کرده‌اند، نمونه‌هایی موفق از این مسیر هستند.

نقطه تلاقی روابط‌عمومی و بازاریابی دیجیتال در روایت فرهنگی

هیچ برند فین‌تکی نمی‌تواند بازاریابی فرهنگی را بدون ادغام روابط‌عمومی و بازاریابی دیجیتال به‌طور مؤثر پیش ببرد. روابط‌عمومی به شکل‌گیری روایت و تعامل با رسانه‌ها کمک می‌کند، درحالی‌که بازاریابی دیجیتال پیام را گسترش می‌دهد. کمپین‌های موفق ابتدا روایت‌های فرهنگی را در رسانه‌های معتبر مطرح کرده، سپس از طریق ویدئو، وبینار، پست شبکه‌های اجتماعی و سایر ابزارها آن را گسترش می‌دهند.

بازخورد سریع، اصلاح زودهنگام و مشارکت مستمر، برند را به یک عضو معنادار در گفت‌وگوهای فرهنگی تبدیل می‌کند.

خلاصه اینکه در سال ۲۰۲۵، ارتباط فرهنگی دیگر انتخاب نیست، بلکه الزام است. برندهای فین‌تک برای موفقیت در فضای رقابتی باید به شنیدن، آموزش، مشارکت و اصلاح متعهد باشند. شخصی‌سازی پیام‌ها باید ریشه در درک فرهنگی داشته باشد. کانال‌های ارتباطی باید با محل حضور و زبان مخاطب منطبق باشند. و در نهایت، روابط‌عمومی و بازاریابی دیجیتال باید به‌صورت یکپارچه عمل کنند تا داستان‌هایی معنادار و فراگیر خلق شود.

برای مدیران برندهای فین‌تک، گام بعدی روشن است: درک عمیق فرهنگی، شراکت‌های اصیل و تعهد بلندمدت به تنوع و احترام. جایگاه در گفت‌وگوهای فرهنگی آینده، فقط نصیب برندهایی خواهد شد که حاضر به تلاش واقعی باشند.

 

نویسنده: مت کایولا (Matt Caiola)

تاریخ انتشار: ۱۹ مه ۲۰۲۵

منبع: Agility PR Solutions

#روابط_عمومی_در_متن

#سال_هوش_مصنوعی

انتهای پیام/