تحوّلی که روزنامه ها باید به آن توجه کنند

دهم نوامبر 2008 و در زادروز مجله «رولینگ ستون Rolling Stone» و 41 ساله شدن آن اعلام شد که روزنامه صد ساله و معروف مانیتور (کریسچن ساینس مانیتور) از اپریل 2009 (فروردین ماه 1388) به انتشار چاپی خود پایان خواهد داد و از آن پس به صورت آنلاین و نیز یک مجله هفتگی درخواهد آمد.

شبکه اطلاع رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| دهم نوامبر 2008 و در زادروز مجله «رولینگ ستون Rolling Stone» و 41 ساله شدن آن اعلام شد که روزنامه صد ساله و معروف مانیتور (کریسچن ساینس مانیتور) از اپریل 2009 (فروردین ماه 1388) به انتشار چاپی خود پایان خواهد داد و از آن پس به صورت آنلاین و نیز یک مجله هفتگی درخواهد آمد.

 

تا نوامبر 2008 تیراژ صدها هزار نسخه ای مانیتور، درپی قرارگرفتن اخبار خبرگزاری ها (اخبار مطلق) در اینترنت، افزایش وبسایت های مقامات، ادارات و مؤسسات و همچنین ارسال «اخبار ِشخصی شده» با ای ـ میل به افراد تا یک پنجم سابق پایین آمده بود.

 

 این تصمیم مانیتور نه تنها عملی شده است بلکه سرآغازی برای آنلاین و یا مجله شدن بسیاری از روزنامه ها بوده است. روزنامه های ِدیگر (تاکنون ماندگار) بر سِکشن های خود [لایی هایشان]، سِکشِن مَگازین (مجله) اضافه کرده اند و به انتشار تفصیل اخبار (فیچر ـ کانتِکست)، خاطرات و مشاهدات (مطالبی مشابه سفرنامه و گشتِ میدانی روزنامه نگار) و مطالب حاشیه ای پرداخته اند تا مخاطب از دست ندهند و از طریق «پابلیک اِدیتور» خود از مخاطب می پرسند که چه می طلبد تا بروند تهیه کنند. به عبارت دیگر، تماس دائم با مخاطبان دارند.


سرنوشت مانیتور، همه روزنامه هایی را که در هماهنگ ساختن خود با پدیده تازه غفلت کرده باشند تهدید می کند. در ده سال منتهی به 2014، همچنین روزنامه ها با کاهش آگهی بویژه آگهی های کوتاه کلاسه شده (در ایران؛ معروف به نیازمندی ها) رو به رو بوده اند زیراکه نِت ورک های متعدد از قبیل «ای بی» به وجود آمده اند که جای صفحات آگهی روزنامه هارا گرفته اند. همچنین بسیاری از اصحاب آگهی ها، خودشان اعلان را به طرف ها و مشتریانِ بالقوه «ای میل» می کنند. این روزها به هر جا که مراجعه شود ـ از فروشگاه تا پزشک ـ نخست آدرس ایمیل مراجعه کنندگان را می خواهند و این، به خاطر ارسال اعلان و تصمیمات ِ شان است. بسیاری از افراد و شرکت ها هم به بهای ارزان، آگهی ها را جمع آوری و جداگانه (به شکل مجله و ضمیمه) چاپ و به رایگان توزیع می کنند.


در طول سال های 2008 تا 2014 شمار زیادی از روزنامه ها به دلیل کاهش آگهی و تکفروشی (تیراژ)، از صفحاتشان کاسته، تعدیل نیرو کرده، اعضای تحریریه خودرا از دریافتی ِثابت به صورت حق التحریری درآورده اند و به فری لنس ها متوسل شده اند. یک روزنامه نگار فری لنس (مستقل، ناوابسته و مطلب فروش) تجربه بیشتری دارد، محدودیت ندارد [حوزه خبری مشخص ندارد] و مطالب بهتری تهیه و برای فروش عرضه می کند زیراکه استخدامی نیست که آخر ماه مقرری دریافت کند و در نتیجه اگر مطالب او مورد پسند نباشد و طالب نداشته باشد دچار مشکلات معیشت می شود.

 

لس آنجلس تایمز، شیکاگو تریبیون و … نمونه این روزنامه ها در آمریکا هستند. نتیجه بحث های چند سال اخیر این بوده است که «مخاطبان عصر اینترنت» از روزنامه انتظار تحلیل، تفسیر، فیچر، مطالب حاشیه ای، کاریکاتور، تصویر و خبر اینوستیگیتیو دارند، نه خبر ناقص (خبری که در آن عناصر شش گانه بویژه عنصر چرا رعایت نشده باشد) و نقل شده از خبرگزاریها و وبسایت مقامات و سخنگویان که قبلا در دسترس آنها قرار می گیرد و در دهه دوم قرن 21 که بیشتر رسانه ها و عمدتا در آمریکا و کشورهای سرمایه داری از سوی اصحاب منافع و شرکت های خارج از حرفه ژورنالیسم خریداری شده اند دیکته نویسی به خواست صاحبان تازه و چنین رسانه هایی، دیگر حرفه ای خطاب نمی شوند زیراکه «اختصاصی» شده اند.


از زمان ریاست ترامپ بر فدراسیون آمریکا و گسترش دو دستگی در این کشور و قرارگرفتنِ بیشتر رسانه های آمریکا در کنار دسته مخالف و خودداری از انتشار و پخش همه اظهارات و تصمیمات او، وی Twitterنویس ـ شد و این سوشل نُت وُرک، به تدریج وسیله انتقال تصمیمات و نظرات سران دولت ها و مقامات شده است که خود آنان با انشای خودشان آن را تنظیم می کنند و این نوشته ها گاهی هم زبان دیپلماتیک ندارد. این توسل به سوشل میدیا که در دسترس همگان است، همچنین آسیب دیگری بوده است به رسانه های عمومی.

 

منبع: http://www.iranianshistoryonthisday.com