بررسی دو دیدگاه در خصوص مسئولیت اجتماعی

شیوه مواجهه کسب و کارها و شرکت‌های مختلف با مسئولیت‌‌‌های اجتماعی خویش ریشه در شیوه کار سرمایه‌‌‌داری دارد. همچنین دلیل آنکه سیاست‌‌‌های مسئولیت اجتماعی به نتایج دلخواه نمی‌رسد را باید در کاستی‌‌‌های نسخه معاصر سیستم سرمایه‌‌‌داری جست‌وجو کرد.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا) || شیوه مواجهه کسب و کارها و شرکت‌های مختلف با مسئولیت‌‌‌های اجتماعی خویش ریشه در شیوه کار سرمایه‌‌‌داری دارد. همچنین دلیل آنکه سیاست‌‌‌های مسئولیت اجتماعی به نتایج دلخواه نمی‌رسد را باید در کاستی‌‌‌های نسخه معاصر سیستم سرمایه‌‌‌داری جست‌وجو کرد.

مشکل اینجاست که مسئولیت اجتماعی کسب و کارها زیر تیغ انتقاد هستند. از مدیران بپرسید که آیا مسوولیت‌‌‌پذیری اجتماعی را نوعی مد زودگذر یا به عنوان مثال تب‌‌‌وتاب رسانه‌‌‌ای می‌‌‌دانند یا خیر؟ بسیاری از آنها به این پرسش پاسخ مثبت خواهند داد. بدبینی نسبت به مسئولیت اجتماعی به دو دلیل در حال افزایش است. برخی از افراد، مشروعیت عملی آن را زیر سوال می‌‌‌برند: آیا مسوولیت‌‌‌پذیری اجتماعی توجیه اقتصادی دارد؟ آیا آورده مثبت برای شرکت خواهد داشت؟ برخی نیز آن را از دیدگاه اخلاقی زیر سوال می‌‌‌برند: آیا مسوولیت‌‌‌پذیری شرکت‌ها خالصانه و واقعی است یا فقط یک ابزار بازاریابی دیگر برای جلب مشتری است؟ این حملات به مسئولیت اجتماعی از کجا آب می‌‌‌خورد و رهبران کسب و کارها و پژوهشگران چگونه می‌توانند پاسخی به آنها دهند؟

این مطلب، دو دیدگاه مختلف به مسأله را بررسی می‌کند. هرکدام از دیدگاه‌‌‌ها به یک پرسش پژوهشی می‌‌‌رسند که قصد پاسخگویی به آنها را دارم.

دیدگاه نخست این است که مسئولیت اجتماعی زیر حمله است. همزمان که مسوولیت‌‌‌پذیری اجتماعی مانند یک کلیدواژه در دهان‌‌‌ها می‌‌‌چرخد، اعتبار آن کم شده است. همچنین به دلیل دشواری در سنجش اثرات اقتصادی آن، مدیران فرصت‌‌‌طلب برای دستکاری اطلاعات و فریب افکار عمومی ترغیب می‌‌‌شوند. در این میان، سیاست‌‌‌ها و برنامه‌‌‌های مسئولیت اجتماعی هم نتوانسته‌‌‌اند منافع موعود را به جامعه برسانند. این شرایط پرسش نخست را به ذهن ما متبادر می‌کند: دلیل بنیادین تحت فشار بودن مسوولیت‌‌‌پذیری اجتماعی در سیستم کنونی سرمایه‌‌‌داری چیست؟

دیدگاه و مشاهدات دوم این است که سیستم سرمایه‌‌‌داری به خودی خود ضعف‌‌‌هایی دارد که آن را محتاج درمان و بازنگری کرده است. در حالی که به طور گسترده این تفکر رایج است که سرمایه‌‌‌داری بهترین ابزاری است که بشر برای تولید و توزیع ثروت ابداع کرده است، ضعف‌‌‌ها و کاستی‌‌‌های گوناگونی وجود دارد که باید آنها را هم دید. سوءرفتار کسب و کارها، ورشکستگی‌‌‌ها، فسادها و کلاهبرداری‌‌‌های رایج در اقتصادهای سرمایه‌گذاری، نابرابری ادامه‌‌‌دار، تخریب محیط‌‌‌زیست، انحصار اجتماعی، فساد اقتصادی و سیاسی، فروپاشی نهادی و تحریف رقابت از جمله محصولات جانبی سیستم سرمایه‌‌‌داری است که هدف آن «حداکثرسازی ارزش [برای] سرمایه‌‌‌داران» است. با توجه به این کژکارکردها شاهد انتقاداتی مبنی بر رقابتی نبودن، پایدار نبودن، فراگیر نبودن، دموکراتیک نبودن یا در نهایت اخلاقی نبودن سرمایه‌‌‌داری هستیم.

مسوولیت‌‌‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها دقیقا به دنبال رفع این مشکلات است. هدف آن است که از طریق توازن مجدد قدرت بازار به وسیله یک دولت دموکرات و مسوولیت‌‌‌پذیر و یک جامعه مدنی قدرتمند، چنین ضعف‌‌‌هایی از سرمایه‌‌‌داری برطرف شود و شرکت‌ها به رابطه مثبت و سازنده با محیط پیرامون خود بازگردند. اما مشکل ظریف آنجاست که اجرای سیاست‌‌‌های مسئولیت اجتماعی از طریق سیستم سرمایه‌‌‌داری، عملا آن را تحت‌تاثیر همان نیروهایی قرار می‌دهد که پیش‌تر مشکل‌‌‌ساز شده بودند. این وضعیت ما را به دومین پرسش پژوهشی‌‌‌مان می‌‌‌رساند: به فرض که نتوان مسوولیت‌‌‌پذیری اجتماعی را از سرمایه‌‌‌داری جدا کرد، چطور می‌توان آن را تغییر داد یا بهبود بخشید که به نتایج بهتری منجر شود؟

 

مترجم: مهدی نیکوئی

منبع: european business review
donya-e-eqtesad