بحران مدیریت غیرتخصصی در رسانه‌ها و ضرورت بازگشت به دانش ارتباطات
حامد کاظم‌زاده خوئی – مدیرمسئول ماهنامه ندای قلم

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || در دنیای امروز که رسانه‌ها پیوسته با پدیده‌های نوینی چون هوش مصنوعی، الگوریتم‌های رفتاری، تحلیل کلان‌داده‌ها و افکار عمومی دیجیتال در هم تنیده‌اند، همچنان با پدیده‌ای آشنا اما نگران‌کننده روبه‌رو هستیم: واگذاری مدیریت رسانه‌ها ـ اعم از چاپی و دیجیتال ـ به افرادی فاقد دانش تخصصی در حوزه علوم ارتباطات. این وضعیت نه‌فقط یک کاستی ساختاری، بلکه آسیبی راهبردی برای آینده رسانه‌ای کشور است؛ آسیبی که بنیان‌های اعتماد عمومی، کیفیت اطلاع‌رسانی و توان رقابت رسانه‌ها در عصر دیجیتال را با چالش جدی مواجه کرده است.

 تحولات رسانه‌ای و ضرورت تخصص در مدیریت رسانه‌ها

با گسترش رسانه‌های دیجیتال و پیدایش پلتفرم‌های مختلف مانند شبکه‌های اجتماعی، ویدئوهای آنلاین، و رسانه‌های مستقل، منظر رسانه‌ای جهان به سرعت تغییر کرده است. در حالی که دسترسی به اطلاعات سریع‌تر و آسان‌تر از هر زمان دیگری شده است، سوالات پیچیده‌تری نیز در این فضا مطرح می‌شود. آیا رسانه‌ها می‌توانند همچنان نقش خود را به‌عنوان منابع معتبر و قابل‌اعتماد اطلاعات ایفا کنند؟ آیا می‌توانند در مقابل جنگ روایت‌ها و اخبار جعلی مقاومت کنند؟ پاسخ به این پرسش‌ها نیازمند مدیریتی علمی و متخصص است.

مدیر مسئول رسانه، در حقیقت ناخدای کشتی رسانه‌ای است که در دریای پرتلاطم اطلاعات حرکت می‌کند. دریایی که در آن خبرهایی از جهات مختلف وارد می‌شود و مسیری را برای رسیدن به حقیقت نیازمند تجزیه و تحلیل و هدایت دارد. برای این هدایتگری، مدیر رسانه باید به‌طور دقیق با مفاهیم کلیدی مانند اقناع، پروپاگاندا، سواد رسانه‌ای و تکنیک‌های ارتباطی آشنا باشد. بدون این دانش، رسانه‌ها به یک ابزار بی‌اثر و سطحی تبدیل می‌شوند که نه می‌توانند نقش خود را به‌عنوان منبع اطلاعاتی ایفا کنند، نه توان ایجاد تغییرات مثبت در جامعه را دارند.

بحران‌های مدیریتی در رسانه‌های کشور

در بسیاری از رسانه‌های کشور، مشاهده می‌کنیم که مدیران مسئول، افراد غیرتخصصی با تجارب غیرمرتبط به حوزه ارتباطات و رسانه‌ها هستند. این عدم تطابق بین نیازهای حرفه‌ای رسانه‌ها و افراد در جایگاه مدیریتی می‌تواند باعث کاهش کیفیت تولیدات رسانه‌ای، بی‌اعتمادی مردم به رسانه‌ها و در نهایت سقوط جایگاه رسانه‌ها در عرصه عمومی شود. به‌عنوان مثال، در برخی از رسانه‌ها، به جای اینکه محتوا براساس معیارهای علمی و اصول روزنامه‌نگاری تدوین شود، بیشتر بر اساس منافع سیاسی، اقتصادی یا حتی شخصی تصمیم‌گیری می‌شود.

این وضعیت، منجر به تولید محتوای ضعیف، غیرحرفه‌ای و بعضاً گمراه‌کننده می‌شود. در برخی رسانه‌ها، اخبار تحریف شده یا حتی جعلی منتشر می‌شود که موجب بی‌اعتمادی عمومی به رسانه‌ها و در نهایت تضعیف اعتبار آن‌ها می‌شود. این مشکلات نه‌تنها بر روی مخاطبان اثر منفی می‌گذارد، بلکه بر توان رقابت رسانه‌ها در فضای رسانه‌ای جهانی نیز آسیب می‌زند.

ارتباطات علمی و رسانه‌ها: دانش و ضرورت آن

دانش ارتباطات اجتماعی و رسانه‌ای، به‌عنوان یک حوزه میان‌رشته‌ای و تحلیلی، نه‌فقط مجموعه‌ای از اطلاعات آکادمیک، بلکه رویکردی استراتژیک برای فهم روابط اجتماعی و رسانه‌ای در سطح ملی و بین‌المللی است. این دانش دربرگیرنده مباحث مختلفی مانند تأثیرات رسانه‌ها بر افکار عمومی، نحوه استفاده از رسانه‌ها برای توسعه جامعه، تحلیل روندهای رسانه‌ای و پیش‌بینی آینده رسانه‌ها است.

به‌طور مشخص، فارغ‌التحصیلان این رشته‌ها با مفاهیمی چون نظریه‌های تأثیر رسانه، سبک‌شناسی اخبار، ارتباطات سیاسی، روان‌شناسی رسانه، رسانه و توسعه و آینده‌پژوهی رسانه به‌خوبی آشنا هستند. این دانش‌ها نه‌فقط به تحلیل دقیق تر وضعیت رسانه‌ها کمک می‌کند، بلکه برای اتخاذ تصمیم‌های راهبردی در مدیریت رسانه‌ها ضروری است.

با این حال، متاسفانه در بسیاری از رسانه‌ها، این افراد با تحصیلات تخصصی در زمینه ارتباطات و رسانه‌ها، از حضور در پست‌های مدیریتی محرومند و اغلب پست‌های کلیدی به افرادی با پیشینه‌های غیرمرتبط سپرده می‌شود. این خلأ تخصصی، مانع از بهره‌برداری کامل از ظرفیت‌های موجود در زمینه علوم ارتباطات می‌شود.

تضاد میان نیازهای رسانه‌ای و وضعیت موجود

یکی از چالش‌های بزرگ در این زمینه، وجود تناقضی جدی است. از یک‌سو، دانشگاه‌ها سالانه هزاران فارغ‌التحصیل در رشته‌های مختلف علوم ارتباطات تربیت می‌کنند که توانایی تحلیل و مدیریت مسائل پیچیده رسانه‌ای را دارند. از سوی دیگر، این افراد در ساختارهای مدیریتی رسانه‌ها جایگاهی ندارند. بسیاری از رسانه‌ها به مدیرانی نیاز دارند که بتوانند از این ظرفیت‌ها بهره‌برداری کنند، اما این فرصت‌ها اغلب از دست می‌روند.

این وضعیت به‌ویژه زمانی محسوس‌تر می‌شود که نهادهای نظارتی و تصمیم‌گیرنده در زمینه رسانه‌ها، کمترین توجه را به معیارهای علمی و تخصصی در فرآیند انتصاب مدیران رسانه‌ای دارند. به همین دلیل، به‌طور معمول مدیران رسانه‌ها بیشتر بر روابط سیاسی، شبکه‌های اجتماعی و منافع اقتصادی تکیه دارند تا بر تخصص علمی و حرفه‌ای.

پیشنهادات برای اصلاح وضعیت

یکی از اقداماتی که می‌تواند این وضعیت را تغییر دهد، تعریف معیارهای تخصصی برای انتصاب مدیران رسانه‌ای است. در این راستا، پیشنهاد می‌شود که نهادهای صنفی، دانشگاه‌ها و انجمن‌های علمی به تدوین معیارهای مشخص و الزام‌آور در انتصاب مدیران رسانه‌ای پرداخته و فرآیندهایی برای ارزیابی و تایید تخصص آن‌ها ایجاد کنند. به‌طور مشخص، لازم است که برای تصدی سمت مدیرمسئول رسانه‌ها، مدرک تحصیلی و تجربه‌های حرفه‌ای در حوزه ارتباطات و رسانه‌ها به‌عنوان شرط لازم در نظر گرفته شود.

ایجاد فرصت‌های آموزشی و حرفه‌ای برای مدیران رسانه

در کنار اصلاحات ساختاری، باید به ایجاد دوره‌های آموزشی تخصصی نیز توجه شود. طراحی و اجرای دوره‌های حرفه‌ای و کارگاه‌های آموزشی با همکاری دانشگاه‌ها و موسسات حرفه‌ای می‌تواند به ارتقای سطح مدیریتی رسانه‌ها کمک کند. این دوره‌ها باید نه‌تنها به مباحث تئوری، بلکه به مهارت‌های عملی و روزآمد نیز پرداخته و افراد را برای مواجهه با چالش‌های روز رسانه‌ها آماده سازند.

علاوه بر این، ایجاد فرصت‌های کارآموزی و فلوشیپ‌های تخصصی در حوزه رسانه، می‌تواند به مدیران جوان‌تر این فرصت را بدهد تا تحت نظارت متخصصان باتجربه، مهارت‌های خود را تقویت کنند.

در خاتمه باید اذعان کرد که رسانه‌ای که از دانش تخصصی ارتباطات بی‌بهره باشد، نمی‌تواند در دنیای پیچیده و پرچالش امروز به کار خود ادامه دهد. برای رسیدن به رسانه‌ای کارآمد، معتبر و رقابتی، ضروری است که سکان رسانه‌ها به دست کسانی سپرده شود که هم تجربه و هم تخصص در حوزه ارتباطات دارند. تنها در این صورت می‌توان به توسعه پایدار و رشد رسانه‌ها امیدوار بود و از آن‌ها به‌عنوان ابزاری مؤثر در آگاهی‌بخشی، نقد اجتماعی و پیشبرد اهداف فرهنگی بهره برد.

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:

https://telegram.me/sharaPR

برای اطلاعات بیشتر درباره روابط عمومی و اخبار سازمان‌های مختلف، می‌توانید به وبسایت شارا مراجعه کنید.

انتهای پیام/