نویسندگان :
میرسیدی
استادیارموسسه آموزش عالی کار
سانازطاهرخانی
دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی موسسه آموزش عالی کار
چکیده
بازاریابی علمی است که طی چند دهه اخیر توانسته در بین صاحبان صنایع و محافل دانشگاهی جایگاه ویژه ای را کسب کند. مدت زیادی است که بازاریابی علمی وارد عرصه کسب و کار شده است. ورود بازاریابی به عرصه کسب و کار در کشورهای توسعه یافته بسیار سریع تر از کشورهای در حال توسعه اتفاق افتاده است و توانسته برای آن ها آثار مثبتی را به همراه آورد. علاوه بر این در سه دهه اخیر، شاهد ورود بازاریابی به عرصه سیاست و قدرت نیز بوده ایم که موافقان و مخالفان خاص خود را دارد(محمدیان،۱۳۸۸،۱۱). امروزه ابزارها ومفاهیم بسیارزیادی از بازاریابی درسیاست سهیم شده وبه آن معنای تازه ای بخشیده است. در جریان رقابت ها از جمله ابزارهایی که مورد استفاده کاندیداها قرارمی گیرد « تبلیغات» است. ابزارهای تبلیغاتی واسطه هایی هستند که رابطه میان کاندیداها و شهروندان را برقرار می سازند. این تحقیق با مطالعه ی برخی از ابزارهای تبلیغاتی بازاریابی سیاسی و بررسی تاثیر آنها براساس مدل پردازش اطلاعات ، بررفتار رای دهندگان ،سعی دارد برخی از محورها ونکات تبلیغی وانتخاباتی را تحلیل نماید. همچنین گوناگونی مخاطبان و رای دهندگان انتخاباتی باعث شده است که دراین تحقیق به بررسی چهارگروه مخاطبان (باتوجه،غیرفعال،تفننی،بی علاقه ) و استفاده ازابزارهای تبلیغاتی مناسب با هریک ازگروههای مذکورپرداخته شود.
واژگان کلیدی: بازاریابی سیاسی،تبلیغات انتخاباتی ، کاندیداها، رای دهندگان
مقدمه
ظهور بازاریابی سیاسی را می توان نتیجه تلفیق دوحوزه ی علمی بازاریابی و سیاست دانست. از آنجایی که هدف اساسی بازاریابی سیاسی، تسهیل امر مبادله و ایجاد منفعت برای گروه های سیاسی است. در این فرایند ابزارها و رویکردهای خاصی مد نظر است که کاربست بهره ورانه آنان ، بازاریابی سیاسی را متفاوت از سایر حوزه ها همچون بازاریابی کالاها می سازد. به طور اساسی بازاریابی سیاسی در صدد افزایش توان گروه های سیاسی در منازعات به خصوص حوزه انتخابات می باشد. گروههای سیاسی با استمداد از فرآیند بازاریابی سیاسی در تلاشند که احتمال توفیق خود را در مبارزات قوت بخشند . بازاریابی سیاسی عبارتست از تلاش برای حفظ یا تغییر طرز تفکر و برداشت رقبا و جامعه (رأی دهندگان) نسبت به فرد ، حزب یا یک گروه . (کاتلر،آرمسترانگ ،۸۲۲:۱۳۸۵). بهترین وکارآمدترین شیوه پیاده سازی دموکراسی درجوامع امروزی انتخابات است که درآن کاندیداها برای انتخاب شدن ازهیچ تلاشی دریغ نمی کنند.درسالهای اخیربسیاری ازاحزاب وکاندیداهای انتخاباتی برای رقابت دراین عرصه به استفاده ازتکنیک های بازایابی روی آورده اند .به همین سبب است که اصطلاحاتی چون بازاریابی شخصی ،بازاریابی سیاسی وبازاریابی مبارزاتی دراین بین بسیارمورداستفاده قرارمیگیرد.نیلسن بازاریابی سیاسی را چنین تعریف کرده است بازاریابی سیاسی عبارت است از : مبادلات متقابل ارزش ها وعقاید بین نهادهای سیاسی و محیط اطرافشان (نیلسن،۲۹:۲۰۱۱) . کاندیداها برای کسب پیروزی به «رقابت های انتخاباتی» می پردازند. در جریان رقابت ها از جمله ابزارهایی که مورد استفاده کاندیداها قرارمی گیرد « تبلیغات» است. تبلیغات از مهمترین عواملی است که سبب شکل گیری افکار عمومی پیرامون یک موضوع می شود. تبلیغات می تواند در جهت دهی مثبت و منفی افکار عمومی موثر واقع شود.در ایام انتخابات، تبلیغات باید با روایتگری وادبیات مهیج ، چشم انداز و فضای تازه ای ایجاد کنند . با گسترش امکانات ارتباطی وصرف هزینه های قابل توجه از سوی کاندیداها و گروههای پشتیبان آنها «تبلیغات به یکی ازابزارهای مسلط ارتباطی کاندیداهادررقابتهای انتخاباتی تبدیل شده است »(وست،۷۸۹:۱۹۹۴)
|
نظر بدهید