اعتماد به روابط عمومی

نوشته: دکتر دونالدک.رایت ترجمه: دکتر نسترن خواجه­نوری – در نیم قرن گذشته کار روابط عمومی­ ها بیشتر بر نوشتن اطلاعیه­ های خبری یا آماده کردن گزارش ­های مربوط به تصمیمات گرفته شده از جانب سایر سطوح سازمان، متمرکز می­ شد.

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)|| در طی دهه­ گذشته مسأله­ اعتماد و اعتبار، یکی از پراهمیت ­ترین چالش ­هایی بوده است که سازمان­ ها در همه­ نقاط جهان با آن روبه­ رو بوده اند. برای پرداختن به این مسأله­ پیچیده و مهم، بسیاری از شرکت­ های موفق، برای گرفتن مشاوره و توصیه به روابط عمومی روی آورده ­اند.

 

در گذشته سازمان­ ها فقط برای کسب مهارت و ارایه پیام­ ها از روابط‌عمومی کمک می­ گرفتند. امروزه در بسیاری از نقاط جهان نه تنها از روابط عمومی­ ها خواسته می­ شود که توصیه کنند چه بگویند و چگونه بگویند، بلکه از آن­ها برای شرکت در سطوح بالاتر تصمیم ­گیری که بر انجام و چگونگی انجام کارها متمرکز است، دعوت می­ شود. اگر چه این موضوع فرصت ­های بیشتری را در اختیار کارگزاران روابط عمومی قرار می ­دهد، ولی در عین حال کارگزارانی شایسته­ تر و تحصیل کرده ­تر را طلب می­ کند.

 

اتحادیه جهانی روابط عمومی که وظیفه­ ارتقا حرفه­ روابط عمومی را در سراسر جهان به عهده دارد. اولین پروژه­ این ائتلاف آن بود که جهان یکپارچه را وادارد تا «اصول اخلاقی را رعایت کرده و در همه­ زمینه­ ها شفاف عمل کند و یک مفهوم بنیادی از حاکمیت جهانی را به یک اعتقاد تبدیل نماید».

هسته­ مرکزی همه­ این مفاهیم، این عقیده است که اعتماد، مبنای اصلی تأیید همگانی است و این تأیید لازمه­ موفقیت شرکت ­هاست.

 

سه عنصر اعتماد

 

در جریان ایجاد توافق بر سر مسایلی که بر اعتماد تأثیر می­ گذارند، ائتلاف، این سه عنصر را شناسایی کرده است:

 

1-   اخلاقیات- (منظور چگونگی عملکرد سازمان و آن چیزی است که سازمان به آن اعتقاد دارد)؛

 

2-   شفافیت  (منظور آن چیزی است که گفته می­شود)؛

 

3-   اعتقاد (عملاً به عنوان آن چیزی که وجود دارد و چگونگی سنجش آن تعریف می­ شود).

 

این مؤسسه مقاله ­ای را تحت عنوان «بازیابی اعتبار شغلی، الگوهایی کاربردی» منتشر و به همه­ سازمان­ ها توصیه کرده است که اصول اخلاقی را- که در ارتباط نزدیک با ارزش ­ها و جریانات شغلی است- مشخص نمایند؛ فرآیندهای مناسبی را برای ایجاد شفافیت و گشودگی ایجاد کنند و اعتقاد و اخلاقیات را در ارتباط با مسایل حاکمیت یکپارچه، در سطح هیأت مدیره ترویج نمایند.

 

از نظر من بسیار جالب است که متخصصان کنونی روابط عمومی، به چنین مسایلی می­ پردازند. در نیم قرن گذشته کار روابط عمومی­ ها بیشتر بر نوشتن اطلاعیه­ های خبری یا آماده کردن گزارش­ های مربوط به تصمیمات گرفته شده از جانب سایر سطوح سازمان، متمرکز می­ شد. اساساً آنچه شاغلان روابط عمومی انجام می ­داند، کمک به شرکت ­های برای ابزار خودشان بود و بیشتر بر تولیدات ارتباطی تأکید می­ شد و اکثر تحقیقات ما در حیطه­ این امر بود که آیا اطلاعیه­ خبری در روزنامه به چاپ می­ رسد یا نه.

 

اما امروز وضع دگرگون شده است. امروز اگر چه ما همچنان درگیر نوشتن اطلاعیه­ های خبری و بسیاری دیگر از تولیدات ارتباطی هستیم، به طور روزافزون هم نگران این تولیدات می­ باشیم. ما دیگر علاقه­ مند نیستیم که بدانیم آیا اطلاعیه­ خبری از طریق روزنامه منتشر یا از طریق رادیو و تلویزیون پوشش داده شده است یا هیچ کدام؛ بلکه علاقه­ مندیم بدانیم آیا این اطلاعیه، توسط مخاطبان به ویژه مخاطبان تأثیرگذار، خوانده شده است یا نه و این که اگر خوانده شده، آیا بر نگرش ­ها یا رفتار آنان تأثیری داشته است یا نه؟

 

نامه­ شبه دوستانه

 

من در تدریس خودم این مفهوم را به یک نامه­ی دوستانه تشبیه می ­کنم. در این میان ممکن است فردی ادعا کند که شاغلان روابط عمومی نیم قرن گذشته، بیشتر به نوشتن نامه­ دوستانه علاقه داشتند تا آن که بدانند آیا ارتباط هیچ گونه تأثیری برگیرنده داشته است یا نه؟

 

در بسیاری از حیطه­ های روابط عمومی ما همچنان جوائزی را برای بهترین نوشته، بهترین تولید و بهترین­ های مهارت­ های فنی، اهدا می­ کنیم. به هر حال ما به طور روزافزون به این مسأله علاقه­ مند می­ شویم که چگونه این مهارت­ ها در یک رشته عملیات کلی روابط عمومی جمع­ بندی شده و چگونه این رشته عملیات می ­تواند بر رفتار تأثیر بگذارد.

 

زمانی که همه­ هم و غم ما در روابط عمومی فقط نوشتن اطلاعیه­ خبری بود، به آموزش و سواد در حیطه­ کار خود نیازی نداشتیم. در حقیقت بسیاری از شاغلان اولیه­ روابط عمومی مستقیماً از حرفه­ روزنامه­ نگاری وارد این حیطه شدند.

 

اگر چه همچنان ضروری است شاغلان روابط عمومی اصول نوشتار را بدانند و با رسانه­ های خبری تماس داشته باشند، ولی لازم است که اکنون درک درستی از هنرها و علوم داشته باشند، فراگرد ارتباط و چگونگی عملکرد آن را درک کنند و تحقیقاتی را انجام دهند و از نتایج آن به طور راهبردی در برنامه ­ریزی عملیات روابط عمومی استفاده کنند.

 

نمونه ­های بسیاری دال بر چگونگی تغییر روابط عمومی در طی 50 سال گذشته وجود دارد، ولی تعداد کمی از آن­ها به وضوح مبین این واقعیت است که گروه­ های حرفه ­ای چون IPRA اکنون با سایر انجمن­ ها مشابه در برنامه­ های طراحی شده برای بازیابی اعتبار شغلی و بررسی مسایلی چون اخلاقیات، گشودگی، شفافیت، اعتبار و اعتقاد همکاری می­ کنند. این تفاوت زیادی با آنچه در نیم قرن گذشته وجود داشت، دارد.