شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || در بسیاری از سازمانها، هنوز هم نشانههایی از تفکر قدیمی در مدیریت منابع انسانی دیده میشود؛ یکی از رایجترین آنها، ستایش بیشازحد از “حضور فیزیکی” در محل کار است. این ذهنیت که کسی که زودتر از همه میآید و دیرتر از همه میرود، حتماً فردی متعهد و کارآمد است، یکی از بزرگترین سوءتفاهمهای مدیریتی است.
واقعیت این است که «مشغولنمایی» را نمیتوان با «بهرهوری» و «تعهد» یکی دانست. حضور فیزیکی طولانی مدت، الزماً به معنای ارزشآفرینی بیشتر نیست. بسیاری از کارکنان ممکن است ساعتهای طولانیتری در محل کار باشند، اما بازده واقعی نداشته باشند یا فقط برای دیده شدن، در دفتر بمانند.
مطالعهای از شرکت پژوهشی گارتنر در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد که کارکنانی که صرفاً بر اساس میزان حضورشان در محل کار قضاوت میشوند، دو برابر بیشتر دلسرد و بیانگیزه میشوند. چرا؟ چون احساس میکنند تلاش واقعی و خروجی فکریشان نادیده گرفته میشود.
این مدل مدیریت باعث تضعیف انگیزههای درونی، کاهش رضایت شغلی و افت عملکرد در بلندمدت میشود. از طرف دیگر، کارکنانی که احساس میکنند عملکردشان به درستی سنجیده میشود – فارغ از ساعت ورود و خروج – بیشتر به رشد و خلاقیت تمایل دارند.
سازمانهای پیشرو بهجای سنجش تعهد با زمان حضور، تمرکزشان را بر ارزش ایجاد شده، کیفیت خروجی و نتایج قابلسنجش میگذارند. این رویکرد، نهتنها بهرهوری واقعی را بالا میبرد، بلکه حس اعتماد و تعلق را نیز در کارکنان تقویت میکند.
آنچه باید مورد تقدیر قرار گیرد، نتیجهمحوری همراه با سلامت روانی، انعطافپذیری و توازن زندگی کاری است؛ نه صرفاً حضوری طولانی در محل کار. مدیریت مدرن باید از شاخصهای ظاهری عبور کند و بر اصل اثربخشی متمرکز شود.
انتهای پیام/
نظر بدهید