آیا رسانه‌های اجتماعی می‌توانند مسیر جنگ را تغییر دهند؟ نگاهی به تأثیر آنلاین بر نبردهای واقعی
رسانه‌های اجتماعی نه‌تنها روایت جنگ را تغییر می‌دهند بلکه می‌توانند بر روحیه عمومی، تصمیم‌های سیاسی و حتی روند نبردها تأثیر بگذارند. سرعت انتشار، مشارکت مردمی و قدرت تصویر، این رسانه‌ها را به سلاحی جدید در جنگ‌های مدرن بدل کرده‌اند.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || با ادامه تهاجم روسیه به اوکراین، حضور رسانه‌های اجتماعی در این درگیری به‌طرز شگفت‌انگیزی چشمگیر بوده است. در کنار جنگ اطلاعاتی که توسط دولت‌ها، ارتش‌ها و مقامات درگیر هدایت می‌شود و گزارش‌هایی که توسط خبرنگاران حرفه‌ای ارائه می‌شود، اکنون ظرفیت بی‌پایانی برای مشارکت مردم عادی در اشتراک‌گذاری تجربیات شخصی‌شان به‌وجود آمده است. شهادت‌های مستقیم و تصاویر فجایعی چون بوچا و ماریوپل در زمان واقعی بر صفحه‌های رسانه‌های اجتماعی ما ظاهر می‌شوند؛ در میان ویدئوهای خنده‌دار و ویدئوهای گربه‌ها، ناگهان واقعیت تلخ جنگ نمایان می‌شود.

این موج اطلاعاتی فیلترنشده (یا کم‌فیلترشده) لحظه‌به‌لحظه در حال انتشار است. این امر بی‌شک بر سطح درگیری و توجه کاربران در سراسر جهان به وقایع تأثیر می‌گذارد. اما آیا این مشارکت می‌تواند بر خود روند جنگ نیز اثر بگذارد؟

انقلاب فناورانه سه دهه اخیر تجربه‌های انسانی را بیش از همیشه به هم متصل کرده است. حدود دوسوم جمعیت جهان – معادل ۴.۹ میلیارد نفر – اکنون به اینترنت دسترسی دارند (این تعداد در دوران همه‌گیری کرونا، با افزایشی ۸۰۰ میلیونی، رشد چشمگیری داشته است). تخمین زده می‌شود ۴.۴ تا ۴.۶ میلیارد نفر از این کاربران در شبکه‌هایی مانند فیس‌بوک، یوتیوب، اینستاگرام، تیک‌تاک و توییتر فعال باشند.

کاربران شبکه‌های اجتماعی صرفاً بیننده رویدادها نیستند، بلکه با آن‌ها تعامل دارند. افزودن پرچم اوکراین به نام کاربری، شاید نمادین باشد، اما لابی‌گری آنلاین، اهدای پول یا حتی باز کردن درهای خانه به روی پناهجویان، وارد کردن جنگ به عرصه واقعی زندگی مردم است. نیروهای مهاجم روسیه نیز از این قدرت آگاه‌اند؛ آن‌ها شبکه‌های ارتباطی موبایل اوکراین را هدف گرفتند، از جمله حمله موشکی به مرکز شبکه Kyivstar در اوختیرکا در ۱۱ مارس و حملات احتمالی به زیرساخت‌های ارتباطی ماریوپل.

البته رسانه‌های اجتماعی اولین نوآوری در تحول برداشت عمومی از جنگ نیستند. در قرن نوزدهم، جنگ کریمه نخستین نبردی بود که به‌طور نظام‌مند عکاسی شد. عکاس بریتانیایی راجر فنتون صدها تصویر از صحنه‌های جنگ، سربازان و پیامدهای نبرد ثبت کرد. اگرچه او قادر نبود از خود نبردها عکس بگیرد (چرا که زمان نوردهی صفحات بیش از ۲۰ ثانیه بود)، اما تصاویر او آگاهی مردم را نسبت به شرایط سربازان مجروح و واقعیت‌های میدانی جنگ افزایش داد. پرتره معروفش از لرد بالگونی خسته از جنگ، به باور برخی، نخستین تصویر از شوک ناشی از جنگ (shellshock) است.

در جنگ جهانی اول، سینما رسانه‌ای تازه بود. در سال ۱۹۱۶، وزارت جنگ بریتانیا فیلمی بلند از نبرد سم منتشر کرد که ترکیبی از صحنه‌های مستند و بازسازی‌شده بود. این فیلم را در همان هفته‌های اول بیش از ۲۰ میلیون نفر دیدند. در کنار موفقیت بی‌سابقه، بحث‌هایی درباره نمایش تصاویر دلخراش کشته‌شدگان و تبدیل جنگ به سرگرمی خونین درگرفت. روزنامه منچستر گاردین نوشت: «این است معنای واقعی جنگ، و درست است که مردم ما باید با هولناک بودن آن مواجه شوند».

در دهه ۱۹۶۰، جنگ ویتنام به‌عنوان نخستین «جنگ تلویزیونی» توصیف شد. تصاویر شبانه نبردها در خانه‌های آمریکایی‌ها پخش می‌شد. در فوریه ۱۹۶۸، والتر کرانکایت، گوینده معروف شبکه CBS، به‌طور تلخ گفت: «ما در باتلاق بن‌بست گیر افتاده‌ایم». رئیس‌جمهور لیندون جانسون گفته بود: «اگر کرانکایت را از دست داده‌ام، پس آمریکا را از دست داده‌ام». چند هفته بعد، او اعلام کرد در انتخابات بعدی نامزد نخواهد شد.

جنگ اوکراین اولین جنگ در عصر رسانه‌های اجتماعی نیست. بیش از یک دهه پیش، خیزش‌های بهار عربی با سرعت و تأثیر ارتباطات آنلاین گسترش یافت. مردی مصری حتی آن‌قدر تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته بود که دخترش را «فیسبوک» نامید. جنگ سوریه هم پیش از اوکراین، به‌عنوان اجتماعی‌ترین جنگ توصیف می‌شد.

هر فناوری ارتباطی تازه، بحث‌هایی درباره اعتبار و اخلاق اطلاعات جنگی به همراه داشته است. در معروف‌ترین عکس راجر فنتون با نام «دره سایه مرگ»، گفته می‌شود که گلوله‌های توپ برای اثرگذاری بیشتر، جابه‌جا شده بودند. پروپاگاندا قدمتی دیرینه دارد و رسانه‌های اجتماعی صرفاً حامل تازه‌تری از آن‌اند. اما تفاوت مهم اینجاست: سرعت و حجم بی‌سابقه داده‌ها. همین سرعت نیاز به ضدپروپاگاندای آنی را افزایش داده است. کاربران طرفدار روسیه در پلتفرم‌هایی مانند تلگرام، بلافاصله هر شواهدی از جنایت را جعلی اعلام کرده یا به اوکراینی‌ها نسبت می‌دهند.

اطلاعات جنگی، در هر قالبی، می‌تواند بر تصمیم‌گیری رهبران و افکار عمومی ملی یا جهانی اثرگذار باشد. این اطلاعات ممکن است روحیه سربازان یا غیرنظامیان را تقویت یا تضعیف کند. رسانه‌های اجتماعی نسبت به فناوری‌های قبلی، سرعت انتقال و دامنه مخاطب را گسترش داده و به افراد اجازه داده‌اند نسخه خود از واقعیت را بیان کنند. با این حال، روند واقعی جنگ هنوز تحت تأثیر عواملی چون رهبری، تدارکات، آب‌وهوا یا حتی شانس است. همان‌گونه که تاریخ‌نگاران پروپاگاندا بارها آموخته‌اند، واقعیت‌های میدانی می‌توانند حتی دقیق‌ترین روایت‌ها را دگرگون کنند.

نویسنده: الکس فون تونتسلمن (Alex von Tunzelmann)
تاریخ انتشار: ۲۵ آوریل ۲۰۲۲
منبع: روزنامه گاردین (The Guardian)

#روابط_عمومی_در_متن

#سال_هوش_مصنوعی

انتهای پیام/