شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران (شارا)-|| رئيس جمهور ميگويد جوانان بايد به آينده خود اميدوار باشند. فارغالتحصيلان نبايد نگران آينده شغلي خويش باشند. رئيس مجلس ميگويد تنها راه برون رفت كشور از مشكلات پيشرو مخصوصاً در حوزه اقتصاد، نوسازي نظام حكمراني با بازگشت به مردم است. رئيس دستگاه قضا از ضرورت ايجاد تحول در دستگاه قضا سخن ميگويد. جداي از رؤساي محترم سه قوه كه از بايدهاي مختلف صحبت ميكنند، وزراي مختلف هم بسته به مسئوليتي كه دارند از بايدهاي حوزه كاري خود سخن ميگويند.
بايد نظام مالياتي را درست كرد. فرارهاي مالياتي نبايد باشد. تورم را بايد كنترل كرد. جوانان مشكل مسكن دارند و بايد صد سال صبر كنند تا بتوانند مسكن تهيه كنند و بايد براي مشكل آنان فكري كرد. در حوزههاي اجتماعي هم همينطور است.
بسياري از مقامات و اصحاب قدرت و خدمت گاه حتي پرشورتر از مردم عادي اهل انتقاد و گلايه و نقدند. ظاهراً مشكلات را هم ميدانند و تندتر و داغتر هم از مصائب و معضلات ميگويند. اما در اين ميان معلوم نيست چه كسي بايد اين مشكلات را برطرف كند؟ اگر جسارت نشود دوستان كمتر از اين ميگويند كه مثلاً ما مشكل مسكن مردم را ديديم و براي آن فكر و انديشه كرديم و برنامه گذاشتيم و آسيبشناسيِ درست كرديم و همانطور كه داريد ميبينيد موفق شديم انتظار صد ساله براي تهيه مسكن را به ۵۰ سال برسانيم.
و يا كمتر سراغ داريم كه مسئولي بگويد ما ديديم مسأله اشتغال مهمترين مشكل بسياري از جوانان و خانوادههاست و به شدت روي احساس عزت و اعتماد به نفس آنان تأثير ميگذارد و ازدواج آنان را به تأخير مياندازد، لذا در عرض يك سال توانستيم براي يك ميليون نفر شغل پايدار ايجاد كنيم و حالا شما شاهديد كه كمتر جوان تحصيلكردهاي بيكار باشد (البته منظورم آمار دادنهاي وزارت كاري نيست كه مسئولان روابطعمومي تهيه ميكنند و مرتب از صدها هزار شغل ايجاد شده صحبت ميكنند كه سرِكاري است). و يا چون ديديم تورم دهههاست كه دشمن تمام خوبيها شده و چون بختك بر سر اقتصاد كشور و سفره و معيشت مردم سايه نحس خود را افكنده، ما تمام عقل و تدبير و جهد و تلاش نرمافزاري و سختافزاري خود را به كار بستيم و با برنامههاي علمي و انجام اصلاحات ساختاري و تحمل سختيهاي آن كاري كرديم كه تورم به زير ده درصد برسد و چنان دقيق و عالمانه هم اين كار صورت گرفته كه ديگر شاهد تورم سيوچهل درصدي در اقتصاد نخواهيم بود. و يا اينكه چون كنكور را يك مشكل حل نشده ديديم به بهترين شكل اين شيوه استعداد كُش را درست كرديم.
در اين باره مثالهاي فراواني ميتوان زد، هم در حوزه اقتصاد، هم فرهنگ هم سياست و هم امور اجتماعي و… اما جداي از رؤساي ۳ قوه كه گاه برحسب منصبي كه دارند ميتوانند آنهم در مقام انذار و هشدار و راهكار آنهم خطاب به مجموعههاي پائيندستي خويش براي ارائه راهبرد به نصيحت و هشدار و خطابه بپردازند، انگار مقامات مسئول در هر بخش منصوب شدهاند تا سخنراني كنند و به گلايه بپردازند و درد دل كنند و معلوم نيست پس چه كسي بايد اين معضلات را برطرف كند؟
نكند مقامات عزيز و ارجمند كه بر كرسي مسئوليت تكيه زدهاند انتظار دارند قدر قدرتاني از كره و يا سرزميني ديگر بيايند و به حل اين مشكلات بپردازند؟ جالب اينكه برخي از اين مقامات و مسئولين محترم حتي غليظتر از مردم و مراجعين از وضعيت موجود و مناسبات حاكم و گرفتاريهاي ايجاد شده براي كشور و ملت و كژ كاركرديها و سوء مديريتها مينالند و انتقادها و گلايههاي شديدتري مطرح ميكنند. بيآنكه به كسي پاسخ بدهند كه پس چرا كاري نميكنيد؟
پس براي چه پشت اين منصب و ميز نشستهايد و حقوق ميگيريد؟ شما كه از گذشته ميناليد و همه گرفتاريها را به دولت و يا مجلس و يا مديرعامل يا مدير قبلي نسبت ميدهيد خود چه كردهايد؟ و چرا دست از گلايه و گذشته برنميداريد و براي حال و آينده اين ملك و ملت و دستگاه و اداره و تشكيلاتتان كاري نميكنيد؟… و حكايت همچنان باقي است.
فتح الله آملي
پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱
منبع: روزنامه اطلاعات