شکایت از که کنم کانچه میرود به سرم گناه
جهـــل من و جــرم اشتباه من است نه از قضـــــا گلهای دارم و نه از
تقدیــــر که دشمنم همــــه اندیشه تباه مـــن است
�”� درگذشت “محمد یوسف زاده” معروف به “غمام همدانی”، شاعر معاصر ایرانی. (۱۳۲۱ ه.ش)
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || در این غزل، غمام همدانی از وضعیت خود شکایت می کند. او می گوید که همه مشکلاتش از خودش ناشی می شود. او از جهل و اشتباه خود می نالد و می گوید که نه از قضا و نه از تقدیر گله ای ندارد. او معتقد است که دشمن اصلی او، اندیشه های تباه اوست.
این غزل بیانگر نوعی مسئولیت پذیری در برابر سرنوشت است. غمام همدانی معتقد است که هر کس مسئول سرنوشت خود است و نباید از دیگران یا از سرنوشت شکایت کند. او می گوید که باید به دنبال اصلاح خود و تغییر اندیشه های اشتباه خود باشد.
درگذشت غمام همدانی در سال ۱۳۲۱ ه.ش، در سن ۶۸ سالگی، برای جامعه ادبی ایران، ضایعه ای بزرگ بود. او یکی از شاعران توانا و نوآور ایران بود که در زمینه های مختلف شعر، از جمله غزل، مثنوی، قصیده و رباعی، آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت.
بیت اول: شاعر می گوید که نمی داند از چه کسی شکایت کند، چون همه مشکلاتش از خودش ناشی می شود. او می گوید که گناه جهل و اشتباه خودش است.
بیت دوم: شاعر می گوید که از قضا و تقدیر گله ای ندارد. او معتقد است که همه چیز در اختیار خودش است و می تواند سرنوشت خود را تغییر دهد.
بیت سوم: شاعر می گوید که دشمن اصلی او، اندیشه های تباه اوست. او معتقد است که اگر اندیشه های او درست باشد، زندگی او نیز درست خواهد شد.
این غزل پیامی مهم برای همه انسان ها دارد. این پیام این است که هر کس مسئول سرنوشت خود است و نباید از دیگران یا از سرنوشت شکایت کند. باید به دنبال اصلاح خود و تغییر اندیشه های اشتباه خود باشد.
انتهای پیام/
<div id=”div_eRasanehTrustseal_24429″></div>
<script src=”https://trustseal.e-rasaneh.ir/trustseal.js”></script>
<script>eRasaneh_Trustseal(24429, false);</script>
|
نظر بدهید