علاوه بر ویروس کرونا، اطلاعات غلط و تنفر، کاربران رسانه های اجتماعی را مبتلا می کنند

رسانه اجتماعی مکانی تاریک و خطرناک است. جایی که به پست هایی با عناوین جذاب که غیر قابل اعتمادند و روی آن ها کلیک می شود پاداش می دهد. جایی که صدای شور و فریاد بلندتر از عقل است و در آن نژادپرستی و زنوفوبیا عادی شده است. این جانور بی بند و باری است که بسیاری منابع زمانی و مالی می خواهد که بشود با آن کلنجار رفت.

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)|| در سال 2016، بحران اطلاعات گمراه کننده رسانه های اجتماعی به دنبال آشکار شدن مداخله آن ها در انتخابات آمریکا (و اگر چه هنوز مشخص نیست شاید برکزیت) به طرز وحشتناکی آشکار شد و در معرض دید قرار گرفت.. 4 سال بعد در بحبوحه اعلام یک وضعیت اضطراری توسط بهداشت جهانی، اوضاع همچنان کاملا از کنترل خارج است.

 

 


به دنبال کسب اطلاعات درباره ویروس جدید کرونا– ویروسی که از دسامبر در ووهان چین شروع شده و تاکنون به 20 کشور و قلمرو دیگر سرایت کرده است- خیلی طول نمی کشد که دریابیم اطلاعات گمراه کننده (از نوع عمدی)، اطلاعات غلط (از نوع غیر عمد) و زنوفوبیا (بیگانه ترسی) شایع شده است. این بحران واقعا بدترین چهره رسانه های اجتماعی را به نمایش گذاشت.


یکی از اطلاعات غلط این است که ویروس از نوعی غذا به اصطلاح محلی به نام سوپ خفاش سرچشمه گرفته است. ویدئوی زنی که در “ووهان” در حال خوردن سوپ خفاش بود وایرال شده و حتی تعداد زیادی روزنامه ها هم از آن استفاده کرده اند.
ولی معلوم شد ویدئو در ووهان فیلمبرداری نشده بود و اصلا سوپ خفاش غذای محلی آنجا نیست. در حقیقت فیلم حتی در چین ضبط نشده بود. با این وجود سوپ خفاش قاطعانه به عنوان دلیل این بیماری شناخته شده است.

 

 


صرف نظر از این موضوع ادعاهایی مانند این بر آتش لفاظی های ضد چینی بنزین ریخته است. در حالیکه سایر کشورهایی که در بحران هستند و تاکنون بیش از 200 قربانی داشته اند همدردی و دعا دریافت می کنند، به چینی ها با نژاد پرستی و بیگانه هراسی رفتار شده است.


گزارش شده است مغازه داران ژاپنی و کره ای بر مغازه های خود علامت “ورود چینی ها ممنوع” زده اند. دادخواست هایی از دولت مبنی بر ممنوعیت کامل ورود مسافران چینی در حال پخش شدن است و به مدرسه ها فشار آورده می شود که در مدرسه ها را به روی دانش آموزان چینی ببندند. برخی برای خنثی نمودن این بیگانه هراسی سریع وارد عمل شدند. برای مثال، اتحادیه مدارس شبانه روزی انگلستان از مدارس خواستند که “درباره علائم بیگانه هراسی” هشیار باشند.


درباره تعدادی از ادعاهای پزشکی نیز نگرانی هایی وجود دارد مثلا می گویند شست و شو با آب نمک و معجون گیاهی می تواند افراد مبتلا را درمان کند. دفتر اطلاعات خبری، یک آژانس دولتی هند، در پستی که بسیار به باد انتقاد گرفته شده است مردم را راهنمایی کرده که از هومیوپاتی و داروهای یونانی برای پیشگیری و مدیریت علائم ویروس کرونا استفاده کنند.

 


ادعاهایی مانند این پتانسیل آن را دارند که بر تصمیم فرد برای درمان یا درمان نشدن اثر بگذارند. بنابراین محدود کردن پخش آن ها برای سلامت عموم مهم است.


تئوری های توطئه زیادی هم وجود دارد. مثلا یکی از آن ها می گوید که واکسین کرونا هم اکنون هم وجود دارد و این ویروس از قصد ساخته شده است. بعضی می گویند ایالات متحده آمریکا این ویروس را به وجود آورده است.


جریان اطلاعات گمراه کننده و غلط همیشه در رسانه‌های اجتماعی وجود دارد. گاهی اوقات اینقدر معروف می شود که دیده و سست شوند و گاهی هم خیلی معروف نمی شوند. به همین صورت در گوشه های تاریک رسانه های اجتماعی افراط گرایی و نفرت وجود دارد. این جریانات متورم می شوند و از بین می روند. برخی کنار گذاشته می شوند و روی آن ها سرمایه گذاری نمی شود اما هیچگاه برای همیشه از بین نمی روند.


در بحران، افراط گرایی و اطلاعات نادرست با هم تلاقی می کنند و یکدیگر را در جهت به وجود آوردن بحران مورد بحث روز تقویت می کنند. ناگهان یک ایدئولوژی حاشیه ای به یک بحران اساسی تبدیل می شود. اطلاعات نادرست، حقیقت را تحت شعاع قرار می دهد و بحرانی تازه به وجود می آید. بحرانی جعلی، عصبی و نفرت انگیز.


کاربران رسانه های اجتماعی با چنان سرعتی در حال کنار گذاشتن ادعاهای جعلی هستند که این نشان دهنده این واقعیت است که اعتماد به رسانه ها و کارشناسان در سال های اخیر رو به کاهش بوده است. اخبار مربوط به مداخله در انتخابات، رویکردهای مبهم دولت و پنهان کردن حقیقت باعث این امر شده است. پژواک رسانه های اجتماعی این گونه اثر می گذارد.


چه کسی مقصر است و چه اقداماتی برای متوقف کردن یا کاهش اطلاعات نادرست در دست انجام است؟
این یه موضوع سیاه و سفید یا درست و غلط نیست. موارد زیادی بر پخش اطلاعات گمراه کننده و نادرست و نوع اطلاعات گمراه کننده ای که پخش می شود اثرمی گذارد.


اما اگر بخواهیم به فرد خاصی اشاره کنیم- پسر چقدر ما در این صنعت دوست داریم به شخص خاصی اشاره کنیم- باید انگشت اتهام را به سمت دولت ها، تعدیل گرها و رسانه های اجتماعی بگیریم.


شیاطین اصلی به درستی رسانه های اجتماعی هستند. آن ها این جایگاه های انتشار اطلاعات رایگان را بدون در نظر گرفتن اینکه مردم دروغ می گویند و باید فرآیند بازرسی یا حداقل وزن بیشتر برای منابع معتبر وجود داشته باشد ساختند.


رویکرد دوم آنچه است که برخی رسانه ها مانند توئیتر، گوگل و فیسبوک در بحران کرونا در تقلا بودند تصحیح کنند. پست هایی که به عنوان پست جعلی پرچم گذاری شده اند یا حاوی کلماتی هستند که احتمالا جعلی است در فید پایین می آیند.

 

یوتیوب و توئیتر اکنون افرادی را که به دنبال خیر کرونا هستند ابتدا به منابع معتبر هدایت می کنند. این مانند یک چسب زخم برای مشکلی به مراتب عمیق تر است.

 

 


در حالیکه توئیتر در حذف پست هایی که اخبار جعلی دارند پیشرفت کرده، فیس بوک به جای حذف این پیام ها از برچسب “جعلی” در زیر پست ها استفاده می کند. دلیل این امر این است که یکی از دغدغه های مدیر عامل فیس بوک، مارک زاکربرگ این است که باید بین دادن اطلاعات حقیقی به مردم و پرهیز از تبدیل شدن به “داور تشخیص حقیقت” خطی دقیق ترسیم کند.


در حالیکه فیس بوک منابع زیادی را به تشخیص دهندگان واقعیت اختصاص داده است و با رسانه ها و سازمان هایی که می توانند بسترهایش را از اخبار جعلی پاک کنند، حجم اطلاعات گمراه کننده در رابطه با کرونا نشان می دهد این راه حل ها فقط در حد سطح مشکل را برطرف کرده و وقتی اخبار جعلی اخبار معتبر را تحت اشعاع قرار می دهند یک برچسب ساده نمی تواند کافی باشد.


باید اشاره کرد که بسترهای رسانه های اجتماعی اینطور مجاز شده اند که به این شکل بدون حد و مرز پیشروی کنند. به طور واقع بینانه، در یک جامعه سرمایه داری هیچگاه یک موسسه غیرانتفاعی که هر سه ماه میلیون ها دلار سود دارد نگران تاثیر منفی آن بر جامعه نخواهد بود. این ما را به توجه به تعدیل گرها سوق می دهد.


آن ها باید زودتر نسبت به رشد سریع رسانه اجتماعی که تهدیدی برای رموکارسی و رسانه است واکنش نشان می دادند. حالا آن ها می خواهند در چیزی نظم و قانون ایجاد کنند که در طبیعت خودش بی قانون است. حتی بزرگترین تهدیدهای آن ها باعث ناامیدی غول های فناوری نشده است. سال گذشته FTC بزرگترین جریمه را به فیس بوک داد اما این غول رسانه های اجتماعی این مبلغ 5 ملیاردی را در مدت سه ماه پرداخت کرد.


چون این کار بزرگی است، از مزدم خواسته می شود در انتشار محتوا دقت کنند و از صحت مطلب پیش از به اشتراک گذاشتن آن مطمئن شوند. این قطعا کمک کننده است. اگر هر کس به جای انتشار سریع مطالب و همراهی با آن یک دقیقه زمان بگذارد و در سایت ها معتبر چک کننده واقعیت مانند AFP جستجو کند رسانه اجتماعی جای بسیار بهتری خواهد شد. اینکه ما به نقطه ای رسیده ایم که باید خودمان واقعیت را بررسی کنیم، به خصوص در زمینه سلامت عموم، بسیار غم انگیز است.


دولت ها باید قوانینی بر رسانه های اجتماعی وضع کنند. آن ها همچنان مسئولیت رسیدگی به بحران هایی مانند کرونا را نیز بر عهده دارند. ارتباطات کلید حل این مشکل است و چالش سوم در اینجا نهفته است. خلاء ایجاد شده توسط دولتی که شفاف نیست.


در حالی که سازمان بهداشت جهانی به خاطر شفافیت در به اشتراک گذاری داده ها در مورد ویروس به منظور مدیریت شیوع آن دولت چین را مورد ستایش قرار داده است، در ابتدا زمزمه هایی از تلاش دولت برای سرکوب اطلاعات وجود داشت.


بر اساس گزارش ها پلیس ووهان در اوایل ژانویه حداقل 8 نفر را به علت پخش شایعه درباره ویروس کرونا دستگیر کرده است (اگرچه تصور می شود این افراد زندانی نشده اند). برخی چینی ها این جریان را مانند برنامه چرنوبیل HBO می دانند که در آن اتحاد جماهیر شوروی اطلاعاتی که می توانست از خیلی مرگ ها جلوگیری کند را از شهروندان و جهان مخفی کرد.


سیاستمداران از آلمان تا آمریکا، چین را برای اقدام سریعتر و همچنین اطلاع رسانی دقیق تر نسبت به بحران سارس 2003 که باعث مرگ 774 نفر شد مورد تشویق قرار دادند.

 

رسانه اجتماعی مکانی تاریک و خطرناک است. جایی که به پست هایی با عناوین جذاب که غیر قابل اعتمادند و روی آن ها کلیک می شود پاداش می دهد. جایی که صدای شور و فریاد بلندتر از عقل است و در آن نژادپرستی و زنوفوبیا عادی شده است. این جانور بی بند و باری است که بسیاری منابع زمانی و مالی می خواهد که بشود با آن کلنجار رفت.

 

 

 

 

 

 

 


نویسنده: جسیکا گودفلو
مترجم: حنانه باقریان

منبع: www.prweek.com

منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)