حضور مدیران ارشد در شبکههای اجتماعی از یک فعالیت نمادین به یک ابزار راهبردی برای مدیریت اعتبار، اعتمادسازی و ارتباط مؤثر با ذینفعان تبدیل شده است.
یافتهها نشان میدهد کیفیت محتوا، انتخاب بستر مناسب و تمرکز بر تعامل واقعی، مهمتر از حجم انتشار و تعداد دنبالکنندگان است.
مدیران موفق، با روایت معنادار و منسجم، شبکههای اجتماعی را به بخشی از رهبری ارتباطی سازمان بدل کردهاند.
نویسنده: استیو بارنز
تاریخ انتشار: ۱۰ دسامبر ۲۰۲۵
منبع: اُدایِر پیآر
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || بر اساس یک گزارش تازه، حضور دیجیتال قوی دیگر یک انتخاب اختیاری برای مدیران عامل و مدیران ارشد نیست، بلکه به یک ضرورت راهبردی برای مدیریت اعتبار، ارتباط با ذینفعان و حفظ اعتماد عمومی تبدیل شده است. این حضور دیگر صرفاً ابزاری برای واکنش به بحرانها یا اعلام اخبار مالی نیست، بلکه بخشی جداییناپذیر از رهبری سازمانی در عصر ارتباطات شبکهای به شمار میرود.
این گزارش با بررسی بیش از پانصد حساب کاربری مدیران عامل، سیاستگذاران و رهبران کسبوکار در شبکههای اجتماعی، نشان میدهد که چگونه نقش مدیران ارشد در فضای اجتماعی دیجیتال بهطور معناداری گسترش یافته است. تحلیل بیش از پنج هزار پست منتشرشده در بسترهای مختلف، عواملی مانند اندازه و کیفیت مخاطبان، میزان و تداوم فعالیت، و واکنش کاربران را مورد ارزیابی قرار داده است.
یافتهها نشان میدهد حدود دوسوم مدیران ارشد دارای پروفایل فعال در شبکههای اجتماعی هستند و بخش قابل توجهی از آنها اطلاعات خود را بهطور منظم بهروزرسانی میکنند. این اقدام، نهتنها دسترسیپذیری را افزایش میدهد، بلکه بهعنوان ابزاری برای پیشگیری از آسیبهای reputational و کنترل روایت عمومی عمل میکند.
در مقایسه با سال قبل، تعداد مدیرانی که حداقل ماهی یکبار محتوا منتشر میکنند رشد قابل توجهی داشته است. با این حال، گزارش تأکید میکند که افزایش تعداد پستها لزوماً به معنای اثربخشی بیشتر نیست. در واقع، اگرچه حجم کلی محتوا کاهش یافته، اما میزان تعامل کاربران افزایش پیدا کرده است؛ نشانهای روشن از اینکه کیفیت محتوا بر کمیت آن برتری دارد.

مطالعه نشان میدهد انتشار بیشازحد محتوا، بهویژه در برخی شبکهها، میتواند باعث افت کیفیت تعامل شود. نقطه افت تعامل زمانی رخ میدهد که تعداد پستها از یک حد مشخص فراتر میرود. بنابراین توصیه اصلی گزارش، تمرکز بر محتوای معنادار، مرتبط با دغدغههای ذینفعان و منطبق با هویت و ارزشهای سازمان است.
در حوزه مخاطبان نیز، داشتن دنبالکنندگان بسیار زیاد الزاماً مزیت محسوب نمیشود. یک جامعه مخاطب کوچکتر اما درگیر و هدفمند، ارزش ارتباطی و اعتباری بیشتری نسبت به جمع بزرگی از دنبالکنندگان منفعل دارد. این نگاه، تعریف سنتی «نفوذ» را به نفع «اعتماد و تعامل واقعی» بازتعریف میکند.
از نظر بستر انتشار، تفاوت معناداری میان شبکهها وجود دارد. برخی شبکهها بیشترین نرخ تعامل را برای مدیران ارشد فراهم میکنند و به محل اصلی حضور حرفهای آنان تبدیل شدهاند. همین موضوع باعث شده درصد بالایی از مدیران عامل فعالیت خود را در این فضاها افزایش دهند و آنها را به کانال اصلی ارتباط رهبری تبدیل کنند.
جمعبندی گزارش نشان میدهد که پرسش اصلی دیگر این نیست که آیا مدیران ارشد باید در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشند یا نه؛ بلکه مسئله اصلی، چگونگی حضور، نوع روایت، و میزان همراستایی پیامها با انتظارات ذینفعان و استراتژی کلان سازمان است.
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
برای اطلاعات بیشتر درباره روابط عمومی و اخبار سازمانهای مختلف، میتوانید به وبسایت شارا مراجعه کنید.
انتهای پیام/

نظر بدهید