سال ۲۰۲۵ و ظهور اسلاپ: وقتی محتوای هوش مصنوعی از آزمون تورینگ بصری عبور کرد
مشکل اصلی محتوای هوش مصنوعی این نیست که واقعی به نظر می‌رسد؛ بلکه این است که ما دیگر وقت یا انگیزه‌ای برای تشخیص واقعی از جعلی نداریم.

سال ۲۰۲۵ نقطه عطفی بود که محتوای هوش مصنوعی از متن تا ویدیو از توانایی تشخیص انسانی عبور کرد. مدل‌های پیشرفته تصویری و ویدیویی، تصاویر واقعی را با سبک هنری بازسازی کردند و اینترنت پر شد از محتوای زیبا و تقلیدی.

اسلاپ، محتوای سطحی و ماشینی، به سرعت در فرهنگ دیجیتال جای گرفت. ویدیوهای جعلی اما واقع‌گرایانه، از سرگرمی به تهدید سیاسی تبدیل شدند.

کاربران به دلیل سرعت و لذت آنی، کمتر تمایل به بررسی محتوا داشتند. این روند نشان داد هوش مصنوعی قادر است واقع‌گرایی بدون اخلاق تولید کند. سال ۲۰۲۵ بیش از آنکه مسئله فناوری باشد، مسئله فرهنگ و عادت به پذیرش محتوای جعلی است.


نویسنده: کایل چایکا
منبع: نیویورکر
تاریخ انتشار: ۱۷ دسامبر ۲۰۲۵


شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || سال ۲۰۲۵ نقطه عطفی بود که محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی، نه فقط در متن، بلکه در تصویر و ویدیو، مرز تشخیص انسانی را پشت سر گذاشت. اگر آزمون تورینگ کلاسیک می‌پرسید «آیا ماشین می‌تواند انسان را در گفتگو فریب دهد؟»، سال ۲۰۲۵ پرسشی جدید مطرح کرد:
آیا می‌توانیم هنوز به چشم و گوش خود اعتماد کنیم؟
و پاسخ آن نگران‌کننده است.

عبور از آزمون تورینگ بصری

با پیشرفت مدل‌های تصویری و ویدیویی شرکت‌هایی مانند اوپن‌ای‌آی، متا و گوگل، تولید محتوای فوق‌واقع‌گرایانه به کاری روزمره تبدیل شد. کاربران توانستند در چند ثانیه هر چیزی را که تصور می‌کنند خلق کنند؛ از تصاویر سرگرم‌کننده تا صحنه‌های سیاسی یا خشونت‌آمیز.

اصطلاح «اسلاپ» برای محتوای سطحی و ماشینی رایج شد؛ محتوایی که خلاقیت انسانی ندارد و صرفاً توسط هوش مصنوعی تولید می‌شود. «اسلاپر» کسی است که فکر کردن را به ماشین می‌سپارد.

از سرگرمی تا ابزار قدرت

اسلاپ دیگر فقط سرگرمی نبود. در سال ۲۰۲۵، سیاستمداران از محتوای هوش مصنوعی برای تبلیغ، تمسخر مخالفان و جهت‌دهی افکار عمومی استفاده کردند. ویدیوهای جعلی اما بسیار واقعی، مرز بین شوخی، تبلیغ و جعل خطرناک را محو کردند. حتی خود سازندگان این فناوری‌ها به چهره‌های نمادین اسلاپ تبدیل شدند.

کارخانه جیبلی هوش مصنوعی

مدل‌های تصویری پیشرفته قادر بودند تصاویر واقعی را به سبک انیمیشن‌های استودیو جیبلی بازسازی کنند. این موج اینترنت را پر کرد از تصاویر زیبا و نوستالژیک، اما وقتی همین سبک برای روایت‌های خشن و سیاسی استفاده شد، مرز اخلاق، هنر و سوءاستفاده ناپدید شد.

ویدیوهای آخرالزمانی بدون بودجه

با پیشرفت مدل‌های تولید ویدیو، ساخت کلیپ‌های پرهزینه به چند خط دستور متنی کاهش یافت. نتیجه، ویدیوهایی بود که میلیون‌ها بار دیده شدند؛ نه به خاطر معنا، بلکه چون «به اندازه کافی واقعی» بودند. این واقع‌گرایی تهی، نشان داد مخاطبان آنلاین چقدر راحت محتوای ماشینی را جدی می‌گیرند.

حیوانات روی ترامپولین و لذت بی‌ضرر

برخی از موفق‌ترین اسلاپ‌ها ویدیوهایی ظاهراً بی‌ضرر بودند: حیواناتی که پشتک می‌زنند یا رفتار غیرواقعی دارند. چنین محتوایی باور شدنی بود، چون سرگرم‌کننده بود و انگیزه‌ای برای بررسی دقیق وجود نداشت.

اسلاپ سیاسی و دیپ‌فیک‌های خطرناک

هوش مصنوعی توانست واقع‌گرایی بدون اخلاق تولید کند: از تبلیغات انتخاباتی جعلی تا حساب‌های ساختگی که «شهروندان واقعی» بودند. این محتوا، چیزی که هیچ انسان حاضر به انجامش نبود، به راحتی توسط ماشین ساخته شد و اسلاپ از شوخی اینترنتی به تهدید دموکراتیک تبدیل شد.

واکنش معکوس: خستگی از اسلاپ

نیمه دوم سال، نارضایتی کاربران ظاهر شد. سطحی‌بودن، بافت بیش از حد صیقلی و بی‌روحی محتوا، اسلاپ را به نماد تنبلی و فریب تبدیل کرد. نمونه شاخص، تبلیغ کاملاً هوش مصنوعی یک برند بزرگ غذایی بود که به سرعت جمع شد.

سال ۲۰۲۵، سال عادی‌شدن جعل بصری بود. اسلاپ، بیش از آنکه مسئله فناوری باشد، مسئله فرهنگ است: فرهنگی که سرعت، لذت آنی و اسکرول بی‌پایان را به دقت، تردید و قضاوت ترجیح می‌دهد.

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:

https://telegram.me/sharaPR

برای اطلاعات بیشتر درباره روابط عمومی و اخبار سازمان‌های مختلف، می‌توانید به وبسایت شارا مراجعه کنید.

…………… شارا را در لینکدین، اینستاگرام، فیسبوک و تلگرام دنبال کنید ……………

انتهای شارا/