پارادوکس مشارکت روابط عمومی؛ وقتی نقش روابط عمومی گسترش می‌یابد اما انتظارات مشتری ثابت می‌ماند
بدون اعتماد و هم‌راستایی، روابط عمومی هرچقدر هم پیشرفته باشد، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.

روابط عمومی در سال‌های اخیر به حوزه‌ای چندبعدی و استراتژیک تبدیل شده است. با این حال، بسیاری از برندها همچنان انتظارات سنتی از آژانس‌ها دارند. این ناهماهنگی منجر به کاهش اثربخشی، فرسودگی تیم‌ها و از دست رفتن فرصت‌ها می‌شود.

راه‌حل، بازتعریف همکاری بر پایه شفافیت، اعتماد و سرمایه‌گذاری منصفانه است. تنها در این صورت روابط‌عمومی‌ می‌تواند نقش استراتژیک واقعی خود را ایفا کند.


نویسنده: ابینای کومار سینگ (Abhinay Kumar Singh)

تاریخ انتشار: ۹ دسامبر ۲۰۲۵

منبع: Campaign India


شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || امسال برای اکوسیستم روابط عمومی هند سالی روشنگر بوده است. در حالی که فرآیندهای کاری دیجیتال‌تر، خلاقانه‌تر و سریع‌تر شده‌اند و نقش روابط عمومی به حوزه‌هایی مانند نفوذ دیجیتال، مدیریت شهرت و روایت‌سازی برند گسترش یافته است، اما رابطه میان برندها و آژانس‌ها به همان نسبت تقویت نشده است. با وجود آن‌که روابط عمومی همچنان به برندها کمک می‌کند دیده شوند و اعتماد مخاطب را حفظ کنند، گفت‌وگوهای صریح در صنعت نشان می‌دهد تنش فزاینده‌ای میان مشتری و آژانس شکل گرفته است.

انتظارات نامشخص، نبود درک متقابل، فشار کاری فزاینده و سرعت بالای پروژه‌ها گاه باعث ناهماهنگی تیم‌ها می‌شود. با این حال، امکان شروعی تازه وجود دارد. زمانی که ارتباط شفاف‌تر و اعتماد با نیت واقعی ساخته شود، رابطه متعادل‌تر و ساده‌تر خواهد شد و مشارکت‌ها می‌توانند پایدار و هم‌افزا باشند.

گسترش دامنه، اما مشارکت‌های شکننده

روابط عمومی امروز دیگر به ارسال بیانیه خبری یا پوشش رویداد محدود نیست. این حوزه به دانشی چندلایه تبدیل شده که شامل تقویت دیجیتال، همکاری با اینفلوئنسرها، استراتژی محتوا، تحلیل داده و ارتباطات بحران است. از آژانس‌ها انتظار می‌رود علاوه بر تولید پوشش رسانه‌ای، روایت برند را در پلتفرم‌های اجتماعی هدایت کرده و از بینش‌های داده‌محور و حتی هوش مصنوعی استفاده کنند.

در عین حال، مشتریان از آژانس‌ها انتظار دارند شریک استراتژیک باشند، نه صرفاً مجری. اما با وجود این انتظارات گسترده، بسیاری از همکاری‌های روابط عمومی همچنان شکننده‌اند. شکاف اعتماد، نقش‌های نامشخص و ارتباطات ناپیوسته باعث می‌شود ارزش واقعی روابط‌ عمومی‌ محقق نشود.

چالش مالکیت استراتژی

یکی از تنش‌های اصلی، مسئله مالکیت استراتژی است. در گذشته، آژانس‌ها نقش پررنگی در شکل‌دهی به استراتژی برند داشتند، اما امروز اغلب به مجری تقلیل یافته‌اند. طبق نظرسنجی PRCC و PRPOI، حدود ۶۶٪ از متخصصان روابط عمومی معتقدند «انتظارات قدیمی مشتریان» بزرگ‌ترین چالش آن‌هاست. این موضوع نشان می‌دهد بسیاری از برندها هنوز روابط‌ عمومی را صرفاً ابزاری برای گرفتن پوشش رسانه‌ای می‌دانند.

وقتی نقش روابط عمومی گسترش می‌یابد اما انتظارات مشتری ثابت می‌ماند، نتیجه چیزی جز پیام‌های پراکنده، عملکرد ضعیف و فرصت‌های از دست‌رفته نخواهد بود.

معضل قیمت‌شکنی

با وجود افزایش مسئولیت‌ها، بسیاری از قراردادهای نگهداشت (Retainer) تقریباً بدون تغییر باقی مانده‌اند. انتظار عملکردی در سطح «ویرات کهولی» با بودجه‌ای در حد «کریکت خیابانی»، فشار مضاعفی بر آژانس‌ها وارد می‌کند. این وضعیت به افت کیفیت، فرسودگی تیم‌ها و کاهش تفکر استراتژیک منجر می‌شود و رابطه را از مشارکت واقعی به تعامل صرفاً معاملاتی تبدیل می‌کند.

چارچوبی پایدارتر

برای عبور از این پارادوکس، برندها و آژانس‌ها باید چارچوب همکاری خود را بازتعریف کنند. شفاف‌سازی انتظارات، پذیرش رشد واقعی روابط ‌عمومی، تعریف دقیق نقش‌ها و پایبندی به استانداردهای حرفه‌ای می‌تواند بنیان مشارکت‌های سالم‌تر را شکل دهد.

احیای ارزش استراتژیک روابط عمومی

روابط عمومی زمانی به اوج قدرت خود می‌رسد که اعتماد، هم‌راستایی و انتظارات واقع‌بینانه در کنار هم قرار گیرند. در چنین شرایطی، روابط‌عمومی می‌تواند روایت‌هایی خلق کند که نه‌تنها دیده می‌شوند، بلکه تأثیر واقعی بر کسب‌وکار و جامعه می‌گذارند.