این مقاله نشان میدهد بیاعتمادی میان مدیرعامل و کارکنان نتیجه تغییرات شتابزده، مدیریت ذرهبینی و فقدان عدالت ادراکی است. در عصر هوش مصنوعی، رهبری موفق نیازمند ثبات راهبردی، واگذاری مسئولیت و گفتوگوی دادهمحور است.
نویسنده: کیتی رابرت
تاریخ انتشار: ۱۰ دسامبر ۲۰۲۵
منبع: خبرنامه Trust Insights
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || در بسیاری از سازمانها، رابطه میان مدیرعامل و کارمندان به مرحلهای از بیاعتمادی ساختاری رسیده است. شکایتهای مکرر درباره سوءمدیریت مالی، تصمیمگیریهای هیجانی و بیتوجهی به واقعیت روزمره کارکنان، به تضعیف فرهنگ سازمانی انجامیده و فاصله میان رهبری و بدنه سازمان را عمیقتر کرده است.
یکی از ریشههای اصلی این شکاف، تغییر جهتهای مداوم مدیریتی است. مدیرعاملهایی که هر روز استراتژی تازهای اعلام میکنند و پروژههای کوتاهمدت را جایگزین چشمانداز پایدار میسازند، ناخواسته منبع ناآرامی میشوند. این رفتار، نه نشانه نوآوری، بلکه علامت آشفتگی راهبردی است. رهبری مؤثر نیازمند هدفی شفاف، ثابت و قابل پیگیری است.
در سوی مقابل، سکوت و انفعال کارکنان نیز این چرخه را تقویت میکند. کارمندان باید بتوانند با تکیه بر داده، اولویتها را بازگو کنند و مرزهای کاری خود را مشخص سازند. اگر وظیفهای جدید محول میشود، باید روشن باشد کدام فعالیت باید متوقف شود، در غیر این صورت فرسودگی و بیاعتمادی افزایش مییابد.
مدیریت ذرهبینی شکاف دوم را شکل میدهد. مدیرانی که در کوچکترین جزئیات دخالت میکنند، پیام بیاعتمادی ارسال میکنند. مدیرعامل موفق، نتایج را واگذار میکند نه فرآیندهای خرد را. ناتوانی در اعتماد، یا ناشی از انتخاب نادرست افراد است یا حاصل نبود دستورالعملهای روشن.
در این میان، کارکنان میتوانند با گزارشدهی منظم، مستندسازی و اطلاعرسانی پیشدستانه، اضطراب مدیریتی را کاهش دهند و فضای اعتماد را تقویت کنند. شفافیت عملی، راهی مؤثر برای کسب استقلال حرفهای است.
شکاف سوم به لحن و عدالت در سیاستهای سازمانی بازمیگردد. مدیرعاملی که از موقعیتی ممتاز فرمانهایی صادر میکند که خود به آن پایبند نیست، مشروعیت رهبری را از دست میدهد. اعتماد با رفتار ساخته میشود، نه با شعار.
برای کارکنان، سنجش دادهمحور بهرهوری اهمیت حیاتی دارد. زمان کاری باید همانند بودجه مدیریت شود. ثبت ساعات، مستندسازی حجم کار و گفتوگوی مبتنی بر داده، ابزارهایی حرفهای برای حفظ تعادل و تعامل سازنده با مدیریت هستند.
در نهایت، بقای سازمان به اعتماد، شفافیت و مرزبندی وابسته است. مدیرعاملها باید از کنترل افراطی و تصمیمگیری احساسی فاصله بگیرند و کارکنان نیز با احترام، داده و گفتوگو از نقش حرفهای خود دفاع کنند. روابط کاری سالم، محصول ارتباط دوطرفه است، نه اطاعت کور یا اقتدار یکسویه.
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
برای اطلاعات بیشتر درباره روابط عمومی و اخبار سازمانهای مختلف، میتوانید به وبسایت شارا مراجعه کنید.
انتهای پیام/

نظر بدهید