تبلیغات کریسمسی کوکاکولا که با هوش مصنوعی تولید شده، انتقادهایی را درباره از بین رفتن خلاقیت انسانی برانگیخته است.
تد هریسون میگوید این اثر تقلیدی بیاحساس از نسخههای پیشین است و نشان میدهد فناوری در حال تصاحب صحنه تبلیغات است.
او هشدار میدهد که برندها نباید فرآیند تولید را جایگزین پیام کنند و احساس انسانی را به الگوریتمها بسپارند. گزارشها حاکی از استفاده بیش از ۷۰ هزار فرمان هوش مصنوعی در تولید این آگهی است.
نویسنده نتیجه میگیرد که خلاقیت واقعی زمانی شکل میگیرد که پیش از ساخت هر اثر، آن را «احساس» کنیم.
نویسنده: تد هریسون (Ted Harrison) – بنیانگذار و مدیرعامل شرکت «نئواموشن»
منبع: وبسایت پیآر دیلی (از گروه راگان کامیونیکیشنز)
تاریخ انتشار: ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵

شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || تبلیغات کریسمسی کوکاکولا همواره نمادی از نوستالژی، احساس و جادوی فصل بوده است. اما امسال، این برند آمریکایی با موجی از انتقادها روبهرو شده؛ زیرا بهجای خلق محتوای تازه، دوباره از ابزارهای هوش مصنوعی برای ساخت تبلیغات خود استفاده کرده است.
هریسون مینویسد که این انتقادها بجا و ضروریاند، زیرا تصمیم کوکاکولا برای تکرار همان مسیر سال گذشته، بدون هیچ ارتقایی، بیشتر شبیه واکنشی ماشینی است تا خلاقیتی انسانی. نتیجه، آگهیای است کاملاً دقیق اما بیاحساس؛ مدلی که همه عناصر را میشناسد اما «روح» را نه.
در نسخهی امسال، همه چیز تقلیدی از گذشته است: درختان روشن میشوند، حیوانات با شگفتی نگاه میکنند و ناگهان «بابانوئل رباتی» ظاهر میشود. آگهی از تبلیغی قدیمی در سال ۱۹۸۵ الهام گرفته اما حیوانات سخنگو با لبخوانی اشتباه و انیمیشنی بیجان نشان داده میشوند. در پایان، شعار «جادوی واقعی» همراه با عبارت «ساختهشده با هوش مصنوعی» دیده میشود — طنزی تلخ از برندی که زمانی خود مظهر جادو بود.
به باور نویسنده، مشکل اصلی در اینجاست که برندها میان «اجرا» و «بیان» تفاوتی نمیگذارند. امروز روند تولید خود به پیام تبدیل شده است. در کمپین کوکاکولا، فناوری دیگر پشتصحنه نیست؛ روی صحنه آمده و برای خودش دست میزند.
او میگوید: تبلیغات مؤثر باید دیدگاه انسانی داشته باشد — احساسی، صادق و بازتابی از زمان. اما هوش مصنوعی زمان را درک نمیکند؛ فقط الگوها را میشناسد.
بر اساس گزارش «والاستریت ژورنال»، بیش از ۱۰۰ نفر با استفاده از حدود ۷۰ هزار فرمان هوش مصنوعی روی این پروژه کار کردهاند. هریسون این رویکرد را نه نشانهی خلاقیت، بلکه هشداری برای آینده میداند: وقتی خلاقیت با تعداد فرمانها سنجیده شود، هدف واقعی هوش مصنوعی — یعنی تسهیل کار — از معنا تهی میشود.
او تأکید میکند که مسئله فقط کوکاکولا نیست. صنعت تبلیغات بهطور کلی گرفتار شتاب، فشار بودجه و وسوسهی سپردن خلاقیت به الگوریتمهاست. وسوسهی «بگذار هوش مصنوعی بسازد» فراگیر شده، اما اگر پرسش انسانی حذف شود، پیام نیز از معنا خالی خواهد شد.
هریسون مینویسد: «بهترین کارهای خلاقانه با پرسشهای ساده آغاز میشوند — میخواهیم چه بگوییم؟ چرا حالا؟ برای چه کسی؟ و چه احساسی میخواهیم در او برانگیزیم؟ اگر ما نپرسیم، هوش مصنوعی هم نخواهد پرسید، چون برای این کار ساخته نشده است.»
او در پایان تأکید میکند: «آزمایش کنید، بسازید، تجربه کنید، اما پیش از تأیید هر پروژه، احساسش کنید. خلاقیت بدون احساس، حتی اگر بینقص باشد، تهی است.»

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
برای اطلاعات بیشتر درباره روابط عمومی و اخبار سازمانهای مختلف، میتوانید به وبسایت شارا مراجعه کنید.
انتهای پیام/

نظر بدهید