جنگهای لیبرالیسم
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || مایکل برندن دوورتی در یادداشتی تحلیلی مینویسد که همانطور که جنگهای مذهبی در اروپا منجر به تغییر مسیر اندیشه سیاسی پس از وستفالی شد و فیلسوفانی چون هابز (Hobbes)، لاک (Locke) و در نهایت انقلاب فرانسه و مارکس (Marx) را در پی داشت، شاید جنگهای قرن بیستم را بتوان «جنگهای لیبرالیسم» دانست.
او استدلال میکند که شعارهای آزادی، برادری و برابری پس از انقلاب فرانسه، خود به دکترینهایی تبدیل شدند که جنگهای خونین بر سر آنها رخ داد؛ ناسیونالسوسیالیسم افراطیترین شکل برادری و کمونیسم افراطیترین شکل برابری بود.
به باور نویسنده، جنگ جهانی دوم نشان داد که ملیگرایی باید برای بقای لیبرالیسم مهار شود، حتی اگر در قرن نوزدهم لیبرالیسم و ملیگرایی علیه امپراتوریهای محافظهکار متحد بودند.
او معتقد است اروپا امروز ملیگرایی را عامل هولوکاست میداند و از همین رو پروژه صهیونیسم را «انحراف تاریخی» تلقی میکند و برخی منتقدان، اسرائیل را به شکلی تحقیرآمیز با نازیها مقایسه میکنند.
این در حالی است که به گفته دوورتی، اروپاییها فقط وانمود میکنند ملیگرایی را کنار گذاشتهاند و در مواقع اضطراری همچنان به آن بازمیگردند. اسرائیل نیز چنین امکانی ندارد و در همسایگی پرتنش خود نمیتواند این خیال را به خود بدهد.
نویسنده بحث «دموکراسی غیرلیبرال» را ادامه همین کشمکش میداند: آیا مردم حق دارند بر ترتیبات لیبرالی در حوزه تجارت، مهاجرت و سیاستهای مرزی تأثیر بگذارند؟ این پرسش، دموکراسی و لیبرالیسم را که زمانی متحد بودند، در برابر هم قرار میدهد.
نویسنده: مایکل برندن دووِرتی (Michael Brendan Dougherty)
منبع: National Review Online
تاریخ: ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۵
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
انتهای پیام/
نظر بدهید