شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || ماجرای جفری اپستین (Jeffrey Epstein)، سرمایهدار بدنام و مجرم جنسی کودکان، نه تنها چهره بسیاری از افراد صاحبنام را لکهدار کرد، بلکه نشان داد سپردن مدیریت اعتبار به وکلا، بهجای متخصصان روابط عمومی، میتواند پیامدهای ویرانگری داشته باشد.
اپستین و جیپیمورگان
اپستین پس از محکومیت در سال ۲۰۰۸ همچنان مشتری بانک جیپیمورگان (JPMorgan) باقی ماند. این تصمیم تحت فشار جس استیلی (Jes Staley)، بانکدار خصوصی و دوست نزدیک اپستین، و با موافقت استیون کاتلر (Stephen Cutler) وکیل ارشد بانک اتخاذ شد. کاتلر که سابقه فعالیت در کمیسیون بورس و اوراق بهادار و دفاتر حقوقی برجسته را داشت، تصمیم گرفت تا زمانی که استیلی بر اپستین نظارت کند، بانک رابطه با او را ادامه دهد.
اشتباه فاجعهبار
این تصمیم نهتنها به مدیرعامل بانک، جیمی دایمون (Jamie Dimon)، گزارش نشد، بلکه در سالهای بعد برای جیپیمورگان به بحرانی سنگین بدل شد. در سال ۲۰۱۹، اپستین بازداشت شد و دوباره اتهامات آزار جنسی علیه او رسانهای شد. بانک ناگزیر شد ۲۹۰ میلیون دلار به قربانیان و ۷۵ میلیون دلار به جزایر ویرجین آمریکا بپردازد.
نقش روابط عمومی
جالب اینکه در این بحران، نقش روابط عمومی بانک مبهم باقی ماند. جو ایوانجلیستی (Joe Evangelisti)، مدیر ارشد ارتباطات بانک، بعدها اعتراف کرد که ادامه همکاری با اپستین «یک اشتباه» بود. اگر روابط عمومی از ابتدا وارد عمل میشد، احتمالاً چنین خطری رخ نمیداد. متخصصان روابط عمومی بهتر از هر فرد دیگری میدانند که شهرت (Reputation) از هر مشتری، حتی مشتریان قدرتمند و ثروتمند، ارزشمندتر است.
درس اصلی
زایتل نتیجه میگیرد که روابط عمومی باید در خط مقدم مدیریت اعتبار باشد، نه وکلا. وکلا معمولاً بر خطرات قانونی تمرکز دارند، در حالی که روابط عمومی آیندهی شهرت و اعتماد عمومی را در نظر میگیرد. درسی که از ماجرای اپستین باقی میماند این است: شهرت قابل خریدن نیست، اما بهسادگی قابل از دست دادن است.
نویسنده: فریزر پی. زایتل (Fraser P. Seitel)
منبع: O’Dwyer’s – Professional Development
تاریخ: ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۵
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
انتهای پیام/
نظر بدهید