شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || مستندها در طول یک قرن اخیر تکامل چشمگیری داشتهاند. برخی از اولین فیلمهای غیرداستانی ثبتشده، به شکلی که امروزه میشناسیم، کامل نبودند. به آنها «فیلمهای واقعیتنما» (actuality films) میگفتند؛ فیلمهای کوتاهی که رویدادهای روزمره مانند رسیدن قطار به ایستگاه، جمعیت مردم در حال قدم زدن در خیابانها، یا گروههایی از کارگران کارخانه که به خانه برمیگشتند را به تصویر میکشیدند. این فیلمها اغلب کوتاه بودند (کمتر از ۶۰ ثانیه) و نیازی به ساختار روایی نداشتند. یک فیلم واقعیتنما اساساً فیلمبرداری خام بود که به عنوان یک قطعه مستقل ارائه میشد. با این حال، با وجود سادگی، این فیلمها پایههای مسیری را که قرار بود طی شود، بنا نهادند.
در سال ۱۸۹۵، فلیکس-لوئیس رگنالت، یک باستانشناس و مردمشناس فرانسوی، از یک زن سنگالی در نمایشگاهی در پاریس فیلمبرداری کرد. این اولین باری بود که از فیلم برای پژوهشهای مردمنگاری استفاده میشد. این تمرکز اولیه بر مطالعات نژاد و فرهنگ، پیشرفتهای بعدی در زمینه مستندسازی را تسریع بخشید. ادوارد کرتیس، عکاس، در سال ۱۹۱۴ فیلم «در سرزمین قایقهای جنگی» (با نام دیگر «در سرزمین شکارچیان سر») را ساخت. این اثر دقیقاً یک مستند نبود، بلکه بیشتر یک درامسازی بود که برای روایت داستان واقعی یک قبیله بومی آمریکای شمالی که در بریتیش کلمبیا زندگی میکردند، به کار گرفته شد.
رابرت فلاهرتی از این اثر الهام گرفت تا چیزی را بسازد که بسیاری آن را اولین مستند بلند تاریخ میدانند: فیلم «نانوک شمالی» در سال ۱۹۲۲. این فیلم نگاهی بیپرده به زندگی اسکیموهای اینوئیت داشت و اولین فیلمی بود که یک روایت داستانی را به فیلمبرداری واقعی اضافه کرد. با این حال، همانطور که نشریه نیویورکر (و چندین منبع دیگر) گزارش دادهاند، بسیاری از صحنههای کلیدی «نانوک» صحنهسازی شده بودند. در آن زمان اسکیموها تازه شروع به استفاده از تفنگ به جای نیزه و زوبین کرده بودند، اما فلاهرتی قصد داشت شیوه زندگی خاصی را به تصویر بکشد. برای حفظ سنت شکار با ابزارهای دستی، او از بسیاری از سوژههایش خواست تا هنگام فیلمبرداری به ابزارهای اصلی خود بازگردند. با این وجود، حتی با اینکه نانوک بر اساس سختگیرانهترین استانداردها یک مستند نبود، این فیلم بینشهایی در مورد پتانسیل مستندها فراهم کرد.
در طول چند دهه، ساخت فیلم مستند گسترش یافت و همه چیز از ستارههای پاپ گرفته تا چهرههای سیاسی را دربرگرفت. در سال ۱۹۵۱، شبکه CBS برنامه «حالا ببینید» (See It Now) را تأیید کرد، یک برنامه خبری که شامل داستانهای کوتاهی درباره موضوعاتی مانند تبعیض نژادی و مککارتیسم بود. در سال ۱۹۶۳، آبراهام زاپریدر به طور تصادفی از ترور جان اف کندی با استفاده از یک دوربین فیلمبرداری در حالی که مشغول فیلمبرداری از کارکنان کسبوکار لباس خود بود، فیلم گرفت. اوایل دهه ۷۰ شاهد ظهور مستندهای اولشخص بودیم؛ دستهای از فیلمهای غیرداستانی که به جای گزارشگری، بر اساس تجربیات دستاول ساخته میشدند. مستندها به انواع مختلفی تکامل یافتند.
امروزه، فیلمهای مستند اغلب به عنوان ابزاری قدرتمند برای بیان حقیقت در برابر قدرت به کار میروند و بسیاری از آنها در دسته فیلمهای «تغییر اجتماعی» یا «حمایتی» قرار میگیرند. بسیاری از این فیلمها به دنبال نقد جامعه هستند و فیلمساز مسیری جایگزین را پیشنهاد میدهد. آثاری مانند «سیزدهمین» (13th) ساخته آوا دوورنی، «دنباله یک حقیقت ناراحتکننده» (An Inconvenient Sequel) ساخته آل گور، و «گلیسون» (Gleason) به ترتیب توجه ملی را به موضوعاتی مانند حبس گسترده، گرمایش جهانی و اثرات مخرب بیماری ALS جلب کردهاند.
متأسفانه، در دو دهه گذشته، خانههای تولید مستند محدودتر شدهاند. در آمریکای شمالی و اروپای غربی، این پروژهها زمانی با بودجههای تلویزیونی فراوان تأیید میشدند. اما اکنون، بخش زیادی از این بودجهها به دسته دیگری از فیلمهای غیرداستانی منتقل شده است: برنامههای تلویزیونی واقعیتنما (Reality TV). (ما این بحث را که آیا تلویزیون واقعیتنما بخشی از خانواده مستند است یا خیر، به روز دیگری موکول میکنیم.) به همین دلیل، تعداد کمتری از مستندها، به ویژه آنهایی که تحقیقاتی هستند و به زمان تولید طولانی نیاز دارند، توسط کانالهای تلویزیونی تأیید و ساخته میشوند.
به جای آن، شاهد حضور حامیان مالی جایگزینی مانند «بنیاد فورد» با برنامه اعطای کمک مالی «فقط فیلم» (JustFilms) هستیم. همچنین شاهد ظهور کانالهای توزیع جدیدی مانند آمازون ویدیو و نتفلیکس هستیم که این دومی، مستند پرطرفدار «ساختن یک قاتل» (Making A Murderer) را منتشر کرد.
مستندها همچنان برای صنعت سینما مهم و بخش حیاتی از گفتمان فرهنگی باقی ماندهاند. آنها اغلب آینهای ناراحتکننده در برابر جامعه نگه میدارند و ما را مجبور به تأمل و بازنگری میکنند. و این بسیار مهم است که گفتگوی معناداری که آنها آغاز میکنند، ادامه یابد.
سایمون کیلمری از هالیوود ریپورتر، در مقالهای که قدرت بسیاری از مستندهایی را که در جشنواره فیلم ساندنس امسال دیده بود مرور میکند، مینویسد: «فیلم مستند برای یک جامعه سالم و دموکراتیک ضروری است. فیلم مستند شکلی از هنر است که به ما اجازه میدهد در جایگاه دیگری قدم بگذاریم، حس انسانیت مشترک را بسازیم، به حاشیهراندهشدگان و تحقیرشدگان صدا ببخشیم و برای پاسخگو کردن صاحبان قدرت تلاش کنیم.»
رویکردهای داستانگویی مستند به تکامل خود ادامه خواهند داد، اما مأموریت روشنگری، همانطور که برای بیش از یک قرن دیدهایم، عمیقاً در این ژانر ریشه خواهد داشت.
منبع: www.simonsaysai.com
دعوت به شرکت در بیستمین جشنواره ملی انتشارات روابطعمومی
انتشارات، قلب تپنده روابطعمومی است. این عنصر حیاتی، نقشی محوری در انتقال مؤثر پیام، شکلدهی هویت سازمان، تعامل سازنده با مخاطبان و ایجاد اعتماد متقابل ایفا میکند. با توجه به اهمیت روزافزون ارتباطات و رقابت شدید، ارتقای کیفیت و تنوع محصولات انتشاراتی به ضرورتی اجتنابناپذیر برای سازمانها بدل شده است.
انجمن متخصصان روابطعمومی با درک این ضرورت، هر ساله «جشنواره ملی انتشارات روابطعمومی» را برگزار میکند. هدف از برگزاری این رویداد، ایجاد بستری مناسب برای ارتقای استانداردهای حرفهای، نمایش خلاقیت و نوآوری، ترویج فرهنگ مستندسازی، و معرفی بهترین تجربهها و دستاوردهای روابطعمومی در سطح ملی است.
از تمامی مدیران، کارشناسان و فعالان حوزه روابطعمومی دعوت میشود تا با ارسال آثار خود به دبیرخانه جشنواره، ضمن مشارکت در این رویداد ملی، نقش مؤثری در ارتقای جایگاه انتشارات روابطعمومی کشور ایفا کنند.
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
انتهای پیام/
نظر بدهید